معرفی و دانلود کتاب خانهی خاموش
برای دانلود قانونی کتاب خانهی خاموش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب خانهی خاموش
دههی تحولساز 1980 در ترکیه، با سرکوب احزاب سیاسی، بازنویسی قانون اساسی و دگرگونیهای اجتماعی همراه بود. کتاب خانهی خاموش که در سال 1984 جایزهی رمان مادارالی را دریافت کرده، بازتابی از همین فضای پرتلاطم است. اورهان پاموک، با رویکردی روانشناختی، زندگی خانوادهای ترک را در منطقهای ساحلی به نام جنت حصار روایت میکند. خانهای قدیمی با مادربزرگی بداخلاق و سلطهجو، خدمتکار و نوههایی که در کشاکش میان سنت و مدرنیته، با بحرانهای فردی و اجتماعی دست و پنجه نرم میکنند.
دربارهی کتاب خانهی خاموش
شخصیتهای اصیل و زندهی رمان خانهی خاموش (Sessiz Ev)، امضای کار اورهان پاموک (Orhan Pamuk) هستند. خانم بزرگ، صاحبخانه و مادربزرگ سلطهجو، نماد نسلی هستند که در برابر تغییرات زمانه مقاومت میکند. نوههای او، فاروق، نیلگون و متین، هر کدام نمایندهی بخشی از نسل جدید هستند. فاروق، مورخی دائمالخمر و سرخورده، نیلگون، دختری روشنفکر با گرایشهای چپگرایانه و متین، نوجوانی جاهطلب است که رویای مهاجرت به غرب را در سر دارد. در کنار آنها، رجب خدمتکار خانه و برادرزادهاش حسن نیز در روایت حضور دارند؛ شخصیتهایی از طبقهی فرودست که اورهان پاموک آنها را با ظرافت هرچه تمامتر به تصویر میکشد.
خانهی خاموش؛ روایتی چندصدایی از یک خانواده در آستانهی تحول تاریخی
اورهان پاموک با بازگشتهای مکرر به گذشته، سرنوشت صلاحالدین، پزشک روشنفکر و پدربزرگ خانواده را مرور میکند. صلاحالدین به دلیل عقاید سیاسیاش تبعید شده و عمر خود را صرف نگارش دایرةالمعارفی عظیم کرده تا مردم خود را از ناآگاهی نجات دهد. این وسواس فکری، همسرش را به انزوا و افسردگی میکشاند و در نهایت او قربانی بلندپروازیهای مردانه میشود. رجب که خود را وارث این تاریخ میداند، در تلاش است تا معنای آن را درک کند، اما هرچه بیشتر در گذشته غرق میشود، از ارتباط انسانی و واقعیت زندگی دورتر میماند. رمان سیاسی خانهی خاموش، روایتگر جامعهای چندصدایی است که مردم آن با بحرانهای هویتی، طبقاتی و ایدئولوژیک دست و پنجه نرم میکنند.

در زمان حال، تنشهای اجتماعی و سیاسی به اوج خود میرسد. حسن، فرزند رجب به دلیل عشق به نیلگون تحقیر شده و درگیر کشمکشهای درونی و فشارهای بیرونی است؛ از سویی شیفتهی دختری از طبقهی دیگر و با دیدگاههای متفاوت است و از سوی دیگر، با تمسخر و طرد ملیگرایان محلی مواجه میشود که نزدیکیاش با یک «کمونیست» و دختر ثروتمند را گناهی نابخشودنی میدانند. عشق ممنوعه، در کنار بحران هویت و فقر، حسن را به سوی خشونت و سرکشی سوق میدهد. و این نقطهی اوجی است برای رمان سیاسی و اجتماعی خانهی خاموش؛ جایی که عشق، طبقه، ایدئولوژی و خشونت در هم تنیده میشود و سرنوشت شخصیتها را رقم میزند.
جوایز و افتخارات کتاب خانهی خاموش
- برندهی جایزهی رمان مادارالی (Madaralı Roman Ödülü) در سال 1984
- نامزد نهایی جایزهی (Man Asian Literary Prize) در سال 2012
- نامزد دریافت جایزهی (independent Foreign Fiction Prize) در سال 2013
نکوداشتهای کتاب خانهی خاموش
- اورهان پاموک را بهعنوان یکی از بزرگترین و پیشگویانهترین رماننویسان سیاسی تأیید میکنم. (نقد مارک لاسون روزنامهنگار در مجلهی گاردین)
- اثری داستانی با پیشبینیهای شگفتانگیز. (جورج پندل، نویسنده و روزنامهنگار بریتانیایی)
- مطالعهی آثار پاموک برای دوران ما ضروری است. در ترکیه، پاموک معادل یک ستارهی موسیقی، یک مرشد، یک متخصص و یک تحلیلگر سیاسی است؛ مردم ترکیه رمانهای او را چنان میخوانند که گویی نبض خود را میگیرند. (نقد مارگارت اتوود، نویسندهی کانادایی)
کتاب خانهی خاموش برای شما مناسب است اگر
- به رمانهای سیاسی و اجتماعی علاقهمند هستید.
- ادبیات ترکیه برای شما جذاب است و اورهان پاموک یکی از نویسندگان مورد علاقهی شما است.
- میخواهید یک رمان اجتماعی و تاریخی را در دست بگیرید که در آن تفاوتهای نسلی و گذر از سنت به مدرنیته مشهود باشد.
در بخشی از کتاب خانهی خاموش میخوانیم
داشتم به کمونیستها فکر مىکردم و خیلى جدى سیگار مىکشیدم که گفت: «تو تازهواردى، مگه نه؟»
و فرصت نداد جواب بدهم. رفت توى اتاق. سردار سرش را به علامت تأیید تکان داد. چطورى اینقدر زود مىفهمند تازهواردم؟ چرا وقتى گفتم اعیانها آنجا زندگى مىکنند، خندید؟ سردار هم بلند شد رفت داخل و من تک و تنها ماندم. انگار سردار من را تنها گذاشته و رفته بود تا هر کس داخل یا خارج مىشود بفهمد من تازهواردم. من هم چشم به سقف مىدوزم، سیگار مىکشم و به مسائل مهم فکر مىکنم، مسائلى چنان مهم که هرکس مرا ببیند درجا بفهمد چه افکار عمیقى در سر دارم، به مسائل جنبش. کتابى به همین نام خواندهام... در همین موقع، مصطفى از اتاق خارج شد و با یکى روبوسى کرد. ناگهان همه خود را کنار کشیدند. بله، آقا زکریا آمده بود. وقتى مىخواست وارد اتاق شود، نگاهى به من انداخت. تازه داشتم از جایم بلند مىشدم که رفت توى اتاق. بعد مصطفى را صدا زدند. وقتى رفت، با خودم گفتم قرار است دربارهى چه چیزى حرف بزنند؟ بیرون آمدند. این بار از جا بلند شدم.
طرف رو به مصطفى گفت: «خوبه! هر وقت لازم شد، خبرت مىکنیم. آفرین!»
بعد به من نگاه کرد. حسابى هیجانزده شدم و فکر کردم مىخواهد چیزى بگوید، اما حرفى نزد. فقط ناگهان عطسهاى کرد و باز رفت بالا، همانجایى که بهش مىگویند دفتر انجمن. بعد مصطفى با پسرى که کمى قبل با ما حرف زده بود پچپچ کرد. فکر کردم دربارهى من حرف مىزنند. اما اشتباه مىکردم، داشتند از سیاست حرف مىزدند، حرفهاى مهم... نگاهشان نکردم تا فکر نکنند کنجکاوم و دارم به حرفهایشان گوش مىدهم.
مصطفى گفت: «زود باشید، بچهها. بریم.»
مشخصات کتاب الکترونیک
| نام کتاب | کتاب خانهی خاموش |
| نویسنده | اورهان پاموک |
| مترجم | مژده الفت |
| ناشر چاپی | نشر ماهی |
| سال انتشار | ۱۴۰۳ |
| فرمت کتاب | EPUB |
| تعداد صفحات | 360 |
| زبان | فارسی |
| شابک | 978-964-209-316-8 |
| موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان سیاسی خارجی، کتابهای داستان و رمان اجتماعی خارجی، کتابهای داستان و رمان تاریخی خارجی |



























