معرفی و دانلود کتاب شوهرباشی
برای دانلود قانونی کتاب شوهرباشی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب شوهرباشی
کتاب شوهرباشی اثر فئودور داستایوفسکی یک رمان کوتاه اجتماعی است که چالشهای رؤیایی دو مرد و ارتباط پرکشمکش آنها را به تصویر میکشد. این رمان تأملبرانگیز با به ترسیم مردی که مدام از یک اشتباه به اشتباهی دیگر میرود، به پیچیدگیهای روابط انسانی و تأثیرات بیتوجهی به ریشهیابی تصمیمات نادرست میپردازد.
دربارهی کتاب شوهرباشی
فئودور داستایوفسکی (Fyodor Dostoevsky) ماجرای رمان شوهر باشی (The Eternal Husband) را در چندین بخش مختلف پیش روی مخاطب میگذارد و هر بخش را با عنوانی متفاوت از سایر بخشها جدا میکند تا با کنار هم گذاشتن قطعات گوناگون و شخصیتهای مختلف، پازل داستانش را کامل کند. در اولین بخش ماجرا با شخصیت ولچانینف آشنا میشویم؛ مردی متمول و زمیندار که به سنپترزبورگ آمده تا پروندهی حقوقی زمینش را پیگیری کند. در این سفر کاری با پاول پالوویچ تروستُسکی که یکی از دوستان قدیمیاش است دیدار میکند، اما این ملاقات غیرمنتظره، حقایق تکاندهندهای را برایش آشکار میکند.

پالوویچ به تازگی به این حقیقت پی برده است که ناتالیا، همسر مرحومش در سالهای گذشته با ولچانینف در رابطه بوده است و حتی لیزا، دختربچهی هشتسالهشان هم در واقع فرزند این مرد است. پالوویچ تصمیم میگیرد دوباره ازدواج کند، اما در ماجرای نامزدی تازهاش هم طعم تحقیر و فریب را میچشد اما او از پا نمینشیند، چون این مرد کاری جز شوهر بودن بلد نیست. در تمام طول داستان ولچانینف هم حضور دارد و در طی این ماجراها با پالوویچ کشمکشهایی را تجربه میکند. در واقع این دو مرد از هر نظر در نقطهی مقابل یکدیگر قرار دارند. ولچانینف مردی مقتدر است که برای برنده شدن تلاش میکند، اما پالوویچ به عبور از مسیرهایی تن میدهد که جز حقارت و بازنده شدن، ارمغانی برایش ندارد.
دور تسلسل اشتباهات یک مرد به روایت داستایوفسکی
فئودور داستایوفسکی داستان شوهرباشی را اولین بار در سال 1870 در مجلهی زاریا منتشر کرد. او در این اثر در عین خلق شخصیت کمیک پالوویچ، لحظات غمباری را نیز ترسیم میکند. در این رمان اجتماعی کمدی-تراژدی، پالوویچ نماد مردی با انتخابهای رقتانگیز و سراسر اشتباه است که بدون عبرت گرفتن از ماجراهای گذشته، به راه خود ادامه میدهد و ناگزیر به نتایج تکراری و سرشار از سرشکستگی میرسد. به همین خاطر است که هر چه تلاش میکند تا با چنگ و دندان رابطهی سستبنیانش را حفظ کند، اما درنهایت محکوم است که شاهد ویرانی رابطهاش و تحقیر شخصیتش باشد.
پالوویچ تروستسکی به جای عبور از خشم و آزردگیهای خود، این احساسات را به شکلی مخرب در خود پرورش میدهد و ناخودآگاه از فرصتهای تازه برای بروز حسادت و تحقیر استفاده میکند. ماجراهایی که مولیر و گوستاو فلوبر نیز به شیوهی خود برای خلق آثار ماندگار «ژرژ داندن یا شوهر سردرگم» و «مادام بواری» از آن بهره بردهاند. داستایوفسکی در این رمان اجتماعی نیز مانند اغلب آثارش به روند تبدیل شدن انسانهای رنجدیده و تحقیرشده به افرادی مهاجم و ظالم میپردازد. اثری که از زمان انتشار تا به امروز توجه مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کرد و هنر داستایوفسکی در پرداخت ماهرانهی موضوعات به ظاهر ساده را به منصهی ظهور گذاشت.
کتاب شوهرباشی، این رمان اجتماعی خواندنی و قابلتأمل را میترا نظریان به فارسی ترجمه کرده و نشر ماهی آن را در دسترس مخاطبان علاقهمند قرار داده است.
در نکوداشت کتاب شوهرباشی
- رمان شوهرباشی یکی از کاملترین آثار داستایوفسکی از نظر ترکیب و پرداخت است. (آلفرد بِم، منتقد و پژوهشگر ادبیات روس)
اقتباس سینمایی از کتاب شوهرباشی
- در سال 1946 پیر بیون (Pierre Billon) با الهام از رمان شوهر باشی یک فیلم درام فرانسوی تحت عنوان مردی با کلاه گرد (L'homme au chapeau rond) را ساخت.
- کریس فیلپات (Chris Philpott) در سال 1999 بر پایهی رمان شوهرباشی فیلمی به همین نام را روانهی سینما کرد.
کتاب شوهرباشی برای شما مناسب است اگر
- به خواندن داستان و رمان اجتماعی خارجی علاقه دارید.
- شیفتهی ادبیات روسیه و قلم فئودور داستایوفسکی هستید.
- میخواهید آثار متأخر داستایوفسکی را مطالعه کنید.
- از مطالعهی داستانهای واقعگرایانه که به زیرلایههای روانشناختی شخصیتها و روابط انسانی میپردازند، لذت میبرید.
در بخشی از کتاب شوهرباشی میخوانیم
«کاملاً تنهاییم، قربان. البته بهجز خدمتکار که روزى یک بار براى نظافت مىآید.»
«و وقتى از خانه بیرون مىروید، او را همینطور تنها مىگذارید؟»
«چهکار باید بکنم، قربان؟ دیروز که رفتم بیرون، فرستادمش توى آن اتاق کوچک و حتى در را رویش قفل کردم. گریه و زارى امروزش براى همین بود. اما آخر چه کارى از دستم برمىآمد؟ خودتان قضاوت کنید: پریروز تنهایى رفته بود طبقهى پایین و پسربچهاى سنگى به سرش پرتاب کرده بود. یا اینکه راه مىافتد توى حیاط و گریهکنان از همه مىپرسد من کجا رفتهام. آخر خوبیت ندارد، قربان. تازه خود من هم کم گند نمىزنم: براى یک ساعت از خانه بیرون مىروم، اما صبح روز بعد برمىگردم. دیروز هم همینطور شد. شانس آوردیم که صاحبخانه در غیبت من درِ اتاق را به رویش باز کرد. کلیدساز را صدا زده بود تا قفل در را باز کند. آبروریزى است، قربان. حقیقتا احساس مىکنم هیولا هستم، قربان. همهاش به خاطر زوال موقتى عقل است، قربان...»
دخترک خجولانه و با تشویش به حرف آمد: «پاپا!»
«بفرما، باز شروع شد! باز هم که دارى همان کار را مىکنى! چند لحظهى پیش چه گفتم؟»
لیزا شتابان دستهایش را در برابر او روى هم گذاشت و با ترس و لرز تکرار کرد: «دیگر نمىکنم، دیگر نمىکنم.»
ولچانینف بىصبرانه و از موضع قدرت گفت: «نمىشود اینطور ادامه بدهید. در این شرایط. آخر شما... آخر شما بههرحال دستتان به دهانتان مىرسد. پس چرا در این حال و روز و پیش از هر چیز در این ساختمان جنبى زندگى مىکنید؟»
فهرست مطالب کتاب
1: ولچانینُف
2: آقایى با روبان حریر سیاه روى کلاهش
3: پاول پاولوویچ تروسُتسکى
4: زن، شوهر و معشوق
5: لیزا
6: خیالبافى تازهى یک آدم بیکاره
7: شوهر و معشوق روبوسى مىکنند
8: لیزا بیمار است
9: شبح
10: در گورستان
11: پاول پاولوویچ زن مىگیرد
12: در منزل خانوادهى زاخلِبینین
13: کفهى چه کسى سنگینتر است؟
14: ساشنکا و نادنکا
15: سنگهایشان را واکندند
16: تحلیل
17: شوهرباشى
مشخصات کتاب الکترونیک
| نام کتاب | کتاب شوهرباشی |
| نویسنده | فئودور داستایوفسکی |
| مترجم | میترا نظریان |
| ناشر چاپی | نشر ماهی |
| سال انتشار | ۱۴۰۴ |
| فرمت کتاب | EPUB |
| تعداد صفحات | 192 |
| زبان | فارسی |
| شابک | 978-964-209-323-6 |
| موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی خارجی، کتابهای ادبیات کلاسیک |

























