معرفی و دانلود کتاب نه داستان
برای دانلود قانونی کتاب نه داستان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب نه داستان
مری جین و جیمی، نامزد رامونا، به دوستان خوبی تبدیل شدهاند. برای مری جین مهم نیست که جیمی وجود خارجی ندارد و صرفاً در ذهن راموناست، او میتواند با هر موجودی در جهان رفیق باشد، حتی الوئیز. کتاب نه داستان نوشتهی جی. دی. سلینجر ما را در شرایطی قرار میدهد که هیچکدام در وضعیتی عادی نیستند. هیچکس دوست ندارد در اکثر این موقعیتها قرار بگیرد و تنها بهدلیل زبان طنزی که سلینجر در این قصهها بهکار برده میتوانیم غم و رنج جاری در این کتاب را تحمل کنیم.
دربارهی کتاب نه داستان
لایونل دوباره از خانه گریخته. هیچکدام از اهالی منزل دقیق نمیدانند این چندمین باری است که این پسرک خانه را ترک کرده. مدتی قبل بهخاطر اینکه یکی از بچههای محله با او شوخی تندی کرد، تا سنترال پارک نیویورک راه رفت و مادرش بهسختی توانست او را پیدا کند و به خانه برگرداند؛ اما اینبار معلوم نیست موضوعی که او را رنجانده چیست و خانم تاننبائوم باید کجا به دنبال او بگردد. خانم ساندرا و خانم اسنل تنها کسانی هستند که میدانند دلیل فرار لایونل چیست. آنها یقین دارند که لایونل گفتوگویشان دربارهی آقای تاننبائوم را شنیده و بابت جملهای که دربارهی پدرش گفتهاند، ناراحت شده است.
متأسفانه باید بگوییم این دو زن درست تصور میکنند. لایونل در چهار سالگی متوجه شده کلمهی «کایک خیکی» توهین است و از اینکه چنین چیزی را به پدرش نسبت دادهاند باید ناراحت شود. حالا خانم تاننبائوم باید تمام شهر نیویورک را جستوجو کند تا بتواند پسرک فوقالعاده حساسش را به خانه برگرداند. نمیدانیم او موفق میشود یا نه. به هر حال یافتن کودکی چهار ساله در شهری با سی میلیون نفر جمعیت کار سادهای نیست و امیدواریم که جی. دی. سلینجر (J. D. Salinger) بتواند به خانم تاننبائوم در پیدا کردن پسرش یاری برساند. کتاب نه داستان (Nine Stories) نیازی به توضیح ندارد. نام کتاب گویای محتوای آن است. در این اثر نه داستان کوتاه وجود دارند که موضوع همهی آنها اجتماعی و با رگههایی از طنز گزنده است.

قصههای کوتاه کتاب نه داستان با واقعهای غیرقابل پیشبینی و شوکهکننده به پایان میرسند. همانند پایانبندی داستان «یه روز عالی برای موزماهی» که اصلاً نمیدانیم چرا و چطور از ماجرایی شاد و ماجراجویانه ناگهان به وضعیتی تراژیک وارد شدیم و یک خودکشی دردناک را نظاره کردیم. جی. دی. سلینجر در کتاب نه داستان با وجود محتوای اجتماعی و انتقادی خود که ممکن است موجب رنجش خوانندگان شود، رگههای طنزآمیز را در متن دخیل کرده و با بهرهگیری از شوخطبعی، تلخی قصههایش را قابل تحمل میکند.
کتاب نه داستان با ترجمهی کاوه میرعباسی در انتشارات ماهی منتشر شده است.
نکوداشتهای کتاب نه داستان
- این کتاب متعادلترین مجموعه داستانی است که میشناسم؛ تنها کتابی که آن را بارها در زندگیام خواندهام و هر بار چیز تازهای به من بخشیده است. به ترتیب تدی و تقدیم به ازمی، با عشق و نکبت، قصههای موردعلاقهی من هستند. (آن پچت - نویسنده)
- داستانهای سلینجر اصیل، درجه یک و بسیار زیبا نگاشته شدهاند. در این کتاب نه داستان از او آمدهاند و این داستانها هنگامی که در کنار یکدیگر قرار میگیرند، قدرتمندتر بهنظر میرسند. آنها در ظاهر خندهدارند اما در واقع مملو از دلشکستگی و حسرت هستند. نویسندهی این قصهها شجاع است و قلبی مهربان دارد. او به آنچه در هر انسان منحصربهفرد و یگانه است احترام میگذارد. (یودورا ولتی - نویسندهی داستانهای کوتاه)
کتاب نه داستان برای شما مناسب است اگر
- به داستانهای کوتاه طنزآمیز علاقه دارید.
- از مواجه شدن با پایانبندیهای شوکهکننده و غیرمنتظره لذت میبرید.
- دوست دارید بهاندازهی خواندن نه داستان کوتاه، در دنیایی قرار بگیرید که سلینجر با زبان گزنده و واقعگرایی بیش از حد خود آن را ترسیم کرده است.
در بخشی از کتاب نه داستان میخوانیم
بیست دقیقهى بعد، توى اتاق نشیمن نشسته و اولین پیالهى ویسکى و سودا را خالى کرده بودند و داشتند با لحن خاص و احتمالاً منحصربهفرد هماتاقىهاى سابق دانشکده با هم گپ مىزدند. آنچه پیوندشان را محکمتر مىکرد این بود که هیچکدام فارغالتحصیل نشده بودند. الوئیز در سال 1942، در میانهى سال دوم و یک هفته بعد از اینکه توى آسانسورى دربسته در طبقهى سوم خوابگاه مچش را با یک سرباز گرفته بودند، درسش را رها کرده بود. مرى جِین در همان سال، در همان کلاس و کم و بیش در همان ماه ترک تحصیل کرده بود تا با یک دانشجوى دانشکدهى افسرى نیروى هوایى ازدواج کند، جوانکى ترکهاى و شیفتهى پرواز از اهالى دیلِ مىسىسىپى که در جکسون ویلِ فلوریدا خانه داشت و دو ماه از زندگى مشترک سهماههاش با مرى جِین را به جرم چاقوزدن به یک دژبان در زندان گذرانده بود.
الوئیز داشت مىگفت: «نه. در واقع موقرمز بود.» روى کاناپه دراز کشیده و مچ پاهاى لاغرش را روى هم انداخته بود.
مرى جِین تکرار کرد: «من که شنیدهم بور بوده.» روى صندلى راحتى آبىرنگى نشسته بود. «اون دختره نمىدونم چىچى چپ و راست قسم مىخورد که بوره.»
الوئیز خمیازهکشان گفت: «نه بابا. وقتى داشت رنگش مىکرد، خودم هم یه جورایى توى اتاق بودم... اى بابا، هیچ معلوم هست این سیگارها چى شدن؟»
مرى جِین گفت: «ولش کن. یه پاکت پُر دارم. همین دور و براس.» سرگرم جستوجو در کیف دستىاش شد.
الوئیز، بىآنکه از سر جایش تکان بخورد، گفت: «امان از دست این دختره. خدمتکار کودن. همین یه ساعت پیش دو باکس سیگار رو که تازه خریده بودم انداختم جلو چشمش. الانه که سر و کلهش پیدا بشه و ازم بپرسه باید چیکارشون کنه. چى داشتم مىگفتم؟»
مرى جِین یک نخ از سیگارهاى خودش را آتش زد و گفت: «صحبت تیرینگر بود.»
فهرست مطالب کتاب
یه روز عالى براى موزماهى
عمو ویگیلى در کانتیکات
در آستانهى جنگ با اسکیموها
مرد خندان
در قایق بادبانى
تقدیم به ازمى، با عشق و نکبت
دهانم زیبا، چشمانم سبز
دورهى آبى دودومیه اسمیت
تدى
مشخصات کتاب الکترونیک
| نام کتاب | کتاب نه داستان |
| نویسنده | جی. دی. سلینجر |
| مترجم | کاوه میرعباسی |
| ناشر چاپی | نشر ماهی |
| سال انتشار | ۱۴۰۴ |
| فرمت کتاب | EPUB |
| تعداد صفحات | 208 |
| زبان | فارسی |
| شابک | 978-964-209-115-7 |
| موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه خارجی، کتابهای داستان و رمان اجتماعی خارجی |




























