معرفی و دانلود کتاب کاش کسی جایی منتظرم باشد

معرفی کتاب کاش کسی جایی منتظرم باشد

کتاب کاش کسی جایی منتظرم باشد مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه آنا گاوالدا را در بردارد. نویسنده در هر یک از داستان‌های کتاب گوشه‌ای از زندگی انسان‌های معمولی را به تصویر می‌کشد و از این طریق به مفاهیمی مثل عشق، تنهایی و ترس از مرگ می‌پردازد. اثری که موفق شده توجه مخاطبان بسیاری را در نقاط مختلف جهان به خود جلب کند.

درباره‌ی کتاب کاش کسی جایی منتظرم باشد

آنا گاوالدا (Anna Gavalda)، نویسنده‌ی مشهور فرانسوی، دوازده داستان کوتاه را در کتاب کاش کسی جایی منتظرم باشد (I Wish Someone Were Waiting for Me Somewhere) پیش روی مخاطبانش قرار می‌دهد. او در این داستان‌ها نقاط عطفی را به تصویر می‌کشد که در یک آن زندگی شخصیت‌ها یا تصمیماتشان را تغییر می‌دهند. برای مثال در اولین داستان کتاب، تحت عنوان «آداب دلبری در سن ژرمن دپره»، وقتی مرد در اولین قرار عاشقانه، تلفنش را جواب می‌دهد، زن با شنیدن همان چند کلمه درمی‌یابد که باید این رابطه را در همین نقطه‌ی آغاز به پایان برساند.

در داستان «نخ بخیه» نیز دامپزشک پس از ارتکاب جرمی وحشیانه، زمانی که خود را از نظر جسمی و روانی قربانی می‌بیند، آن نقطه‌ی طلایی داستان رقم می‌خورد. فروشنده‌ی دوره‌گرد داستان «رویداد روز» هم وقتی به شکل اتفاقی خروجی بزرگراه را رد می‌کند، از ماجراهای هولناک آن روز خبردار نمی‌شود تا زمانی که صبح روز بعد اخبار روزنامه می‌خواند.

آنا گاوالدا در همین لحظه‌های سرنوشت‌ساز، توانایی‌اش را در بازنمایی تنهایی، عشق، اشتیاق و رضایت نشان می‌دهد و با شگرد نویسندگی خود و نگارش نثری ساده و بی‌آلایش خواننده را به مطالعه‌ی سایر داستان‌های کتاب که با عناوین «باردار»، «این مرد و این زن»، «اپل تاچ»، «اَمبر»، «مرخصی»، «جونیور»، «سال‌ها بعد»، «کلیک کلک» و «عاقبت کار» ارائه شده‌اند، دعوت می‌کند.

کتاب کاش کسی جایی منتظرم باشد، این مجموعه‌ی ارزشمند از داستان‌های کوتاه را ناهید فروغان به فارسی برگردانده و نشر ماهی نیز آن را منتشر کرده است.

جوایز و افتخارات کتاب کاش کسی جایی منتظرم باشد

• کتاب پرفروش در عرصه‌ی بین‌المللی
• دریافت جایزه‌ی Grand prix RTL-Lire در سال 2000
• برنده‌ی جایزه‌ی Prix Contrepoint در سال 2001

نکوداشت‌های کتاب کاش کسی جایی منتظرم باشد

• آنا گاوالدا از ظاهر معمولی زندگی‌ها عبور می‌کند و به امیال پنهان انسان‌ها می‌رسد. شخصیت‌های کتاب کاش کسی جایی منتظرم باشد، مانند نویسنده‌ی خود از ظرافت و طنز برخوردارند. پرتره‌های شفاف و درخشان از انسان‌هایی متفاوتی که در تنهایی، ترس از مرگ و جستجو برای عشق، با یکدیگر اشتراک دارند. (مجله‌ی وُگ)
• این مجموعه داستان، مثل یک الماس ناب است و طنزی گزنده دارد. این کتاب حقایقی پنهان را آشکار می‌سازد که ناگهان آن‌ها را به یک ضرورت بدل می‌کند. آنچه که باعث برجسته شدن گاوالدا می‌شود این است که به شکلی بُرنده و از زاویه‌ی غیرمعمول به واقعیت زندگی نگاه می‌کند. (Le Soir)
• کتاب‌های آنا گاوالدا نه‌تنها هوشمندانه و سرشار از ظرافت‌اند، بلکه از جذابیت‌هایی خیال‌انگیز و دل‌فریب نیز برخوردارند. (ساندی تلگراف)

اقتباس سینمایی از کتاب کاش کسی جایی منتظرم باشد

• در سال 2019 آرنو ویارد (Arnaud Viard) فیلم کاش کسی جایی منتظرم باشد را بر اساس داستان کوتاه «عاقبت کار» که آخرین داستان این مجموعه است، روی پرده برد.

کتاب کاش کسی جایی منتظرم باشد برای شما مناسب است اگر

• به مطالعه‌ی داستان کوتاه خارجی علاقه دارید.
• از طرفداران آثار آنا گاوالدا هستید.
• دلتان می‌خواهد داستان‌هایی کوتاه درباره‌ی لحظه‌های ساده و در عین حال تأثیرگذار زندگی بخوانید.

در بخشی از کتاب کاش کسی جایی منتظرم باشد می‌خوانیم

ششمین منطقه‌ى مترو.

روزى چند بار از این خیابان رد مى‌شوم؛ دقیقا چهار بار.

به دانشکده مى‌روم، از دانشکده برمى‌گردم، غذا مى‌خورم، به دانشکده مى‌روم، از دانشکده برمى‌گردم.

روز که تمام مى‌شود، از خستگى هلاکم.

البته شاید چندان سخت به نظر نیاید، اما تا امتحانش نکنید حرفم را نمى‌فهمید. ده سال تمام، روزى چهار بار، خیابان اوژن‌ گونون شهر مُلَن را زیر پا بگذارید؛ به دانشکده‌ى حقوق بروید، امتحان بدهید، مدرک بگیرید و آخرسر هم شغلى پیدا کنید که علاقه‌اى به آن ندارید... سال‌ها و سال‌ها کلنجار رفتن با حقوق مدنى، حقوق کیفرى، جزوه‌ها، مقالات، تبصره‌هاى قانون، متون حقوقى... خلاصه اگر دلتان مى‌خواهد، بفرمایید. یادتان نرود، همه‌ى این جان‌کندن‌ها براى رسیدن به شغلى است که از همین حالا هم برایم کسالت‌آور است.

منصف باشید. قبول کنید که حق دارم آخر روز له و لورده باشم.

بله، داشتم مى‌گفتم، من را که مى‌بینید، بار سوم است که امروز دارم از این مسیر مى‌گذرم. ناهارم را خورده‌ام و با قدم‌هاى راسخ به طرف دانشکده‌ى حقوق مُلَن مى‌روم. سیگارى روشن مى‌کنم. به خودم مى‌گویم بجنب، بار آخر است.

فهرست مطالب کتاب

یادداشت مترجم
آداب دلبرى در سن ژرمن دپره
باردار
این مرد و این زن
اُپل تاچ
اَمبر
مرخصى
رویداد روز
نخ بخیه
جونیور
سال‌ها بعد
کلیک‌کلک
عاقبت کار