معرفی و دانلود کتاب زمین نوآباد - جلد دوم
برای دانلود قانونی کتاب زمین نوآباد - جلد دوم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب زمین نوآباد - جلد دوم
انقلاب متوقف نخواهد شد. زمینها اشتراکی میشوند تا طبقات اجتماعی به همدیگر نزدیک و در نهایت برابر شوند، اما این کار دشمنان بیشماری دارد و تودهها باید برای روزهای سختی آماده شوند. کتاب زمین نوآباد - جلد دوم نوشتهی میخائیل شولوخوف ما را به جایی میبرد که حالا شعارهای انقلابی باید عملی شوند. مهم نیست طبقات ثروتمند اجتماع تا چه اندازه در تقسیم اموالشان با تودهها که خود موجب بهوجودآمدن آن ثروت بودهاند، مقاومت میکنند؛ این رمان با موضعی بیطرف، به ما نشان میدهد که داویدوف و رفقای او باید به هدف خود برسند، حتی اگر به قیمت جانشان تمام شود.
دربارهی کتاب زمین نوآباد - جلد دوم
باید واقعیت را پذیرفت، اوضاع آنقدر که قرار بود خوب پیش نرفته است. واقعیتِ تلخ زندگی بر روی آرمانهای انقلابی سایه انداخته و داویدوف نمیداند چطور باید آشوبی را که به راه افتاده، آرام کند. او به وظیفهای که برعهدهاش محول شده و ضرورت اجرای عدالت اعتقاد دارد. داویدوف تا پای جان برای احقاق حق تودهها مبارزه میکند، اما این هدف به سادگی بهوقوع نمیپیوندد. اینطور که معلوم است، خردهمالکان از مخالفت ضمنی با کالخوزها پا را فراتر گذاشتهاند و به خرابکاری روی آوردهاند؛ از آن بدتر، خردهمالکانی هستند که به شهر رفته بودند و حالا به روستا بازگشتهاند.
آنها درکی از لزوم اشتراکیسازی زمینها ندارند؛ نمیدانند که در پی وضعیت نابهسامانی که بهوجود آمده هدفی ایدئال وجود دارد و از قضا بخش بزرگی از این وضعیت رنجآور هم دقیقاً تقصیر همان مالکانی است که در دشمنی با داویدوف از هیچ عداوتی دریغ نکردهاند. کتاب زمین نوآباد - جلد دوم (Virgin Soil Upturned) با جلد نخست این اثر تفاوتهای زیادی دارد. میخائیل شولوخوف (Mikhail Sholokhov) در نخستین جلد رمان تاریخی خود، شور انقلابی و آرمانگرایی را بر فضای داستان حاکم کرده بود؛ اما اکنون پیچیدگیها و دشواریهای وظیفهای که بر عهدهی داویدوف گذاشته شده، نمایان شده و خوانندگان اثر با سختیهای کار «اشتراکیسازی زمینهای کشاورزی بهنفع خرده دهقانان و طبقات اجتماعی فقیر» در دورهی ژوزف استالین، آشنا میشوند.
آن روی سکه در زمین نوآباد
حقیقت هیچگاه به اندازهی شعارها زیبا نیست. داویدوف این موضوع را هنگامی متوجه شد که با چشمان خود دید مدیران کالخوزها (زمینهای کشاورزی اشتراکی شده) تقلب و آمارها را جعل میکنند و به رهبر حزب دروغ میگویند. این مدیران مسئولیت دارند تا وضعیت کالخوزها را دقیق و درست به استالین گزارش دهند، اما بعضی از آنها میزان کشت محصول را بیشتر از مقدار واقعی اعلام میکنند تا خود را کارآمد نشان دهند و رضایت رهبر را بهدست آورند. این عمل آنها باعث میشود تا مشکلات کشاورزی و کمبودها و... حل نشده باقی بمانند و محاسبات استالین برای تأمین گندم موردنیاز کشور بهطور دقیق تخمین زده نشود. از طرف دیگر نباید توطئهها و دسیسههایی را که از سوی دشمنان روزبهروز بیشتر میشوند، نادیده گرفت. در حکومتی نوپا که هنوز بیست سالش هم نشده و روند پیشرفتش تصاعدی است، اگر خیانت و جاسوسی بهوفور وجود نداشته باشد، باید تعجب کرد! داستان تاریخی زمین نوآباد - جلد دوم ما را با برخی از افرادی که بهدلیل دسیسهچینی و همکاری با کشورهای بیگانه و... مجازات و «پاکسازی» میشوند، آشنا میکند.
حال در این شرایط، میخائیل شولوخوف خوانندگان داستان خود را همراه با داویدوف به روستای گرمیاچثی لوگ میفرستد تا وضعیت نابهسامانی را که بهوجود آمده، شاهد باشند. البته در میان این همه مشکل، یک اتفاق خوب نیز هرروز در حال رخ دادن است؛ تودهها و کشاورزان خُرد، با سیاستهای حزب کمونیست همکاری و در روند اشتراکیسازی زمینها، به داویدوف کمک میکنند؛ همچون مارفا که حالا دیگر به همراه و رفیق داویدوف تبدیل شده است.
پیادهسازی عدالت بهقیمتی گزاف
برای توضیح ماجرای «هولودومور» (کشته شدن چند میلیون اوکراینی بر اثر قحطی که عدم همکاریشان با سیاستهای استالین در این واقعه بیتأثیر نبود) و درک بهتر داستان زمین نوآباد - جلد دوم، نیاز است بهطور مختصر به تاریخ اوکراین که روستای گرمیاچثی لوگ نیز بخشی از آنجاست، رجوع کنیم. اوکراین در دورهی امپراتوری تزاری، جزوی از خاک روسیه بود؛ اما هنگام انقلاب اکتبر 1917، با توجه به اینکه لنین به «حق سرنوشت در دست ملتهاست» معتقد بود، به اوکراینیها اجازه داد تا حکومتی نسبتاً مستقل را پایهریزی کنند. بدیهی است که نه اوکراینیها میتوانستند یک کشور مستقل را اداره کنند و نه خلق بلشویک روسیه جدا شدن بخشی از سرزمینشان را تاب میآوردند؛ بنابراین میان روسیه و اوکراین جنگ صورت گرفت و بلشویکهای روس در این نبرد، پیروز شدند. از آن زمان (حدود سال 1921)، اوکراین از فعالیتهای جداطلبی و همکاری با دشمنان شوروی دست برنداشت. دلیل اینکه استالین در اجرای سیاستهای اشتراکیسازی زمین، نسبت به زمینداران و ثروتمندان اوکراینی سختگیری کرد نیز روحیهی تجزیهطلبی اوکراینیها بود.
کتاب زمین نوآباد - جلد دوم به ما نشان میدهد که مالکان و خردهسرمایهداران چگونه کار اشتراکیسازی زمینها را که میتوانست بهسادگی انجام گیرد، به فرایندی پرهزینه و آسیبزا تبدیل کردند. میخائیل شولوخوف در جلد دوم کتاب زمین نوآباد بیشتر از اینکه بخواهد روابط شخصیتها و وقایع جزئی را به ما نشان دهد، در پی توضیح و تشریح لزوم پیادهسازی سیاستهای رهبر حزب کمونیست، کارشکنی مسئولان میانرده و مخالفت و دشمنی کولاکها با روند اشتراکیسازی است. در داستان زمین نوآباد - جلد دوم نمایندگان حزب که در این روستا حضور دارند نیز در دو موضع قرار گرفتهاند؛ برخی از آنها معتقدند که باید خردهمالکان را با آموزش و آرامش به لزوم اشتراکیسازی زمینها آگاه کرد، اما برخی دیگر باور دارند که تنها رفتار درست با این کارشکنان، تبعید آنها به سیبری است. میخائیل شولوخوف در پایان رمان سیاسی زمین نوآباد - جلد دوم به ما نشان میدهد که هر کدام از روشها چه نتیجهای در بردارد و داویدوف به چه سرنوشتی دچار میشود.
رمان اجتماعی زمین نوآباد - جلد دوم با ترجمهی محمود اعتمادزاده (م. ا. به آذین) در انتشارات فردوس به چاپ رسیده است.
کتاب زمین نو آباد - جلد دوم برای شما مناسب است اگر
- تمایل دارید تا روند یک تغییر اجتماعی - اقتصادی بزرگ را شاهد باشید و ببینید که چگونه میتوان یک اجتماع را از سنت به مدرنیته هدایت کرد.
- به تاریخ شوروی و ماجرای «کالخوزها» علاقهمندید و میخواهید بدانید چرا استالین به صنعتیسازی کشاورزی روی آورد.
- از خواندن داستانهای تاریخی، سیاسی و اجتماعی لذت میبرید.
در بخشی از کتاب زمین نوآباد - جلد دوم میخوانیم
در سایهٔ حمایت شبانهروزیِ خود گرفت. برایشان دوبار در روز مشتی گندم پای پنجره میریخت و خود به نگهبانی میایستاد، و تا زمانی که کبوترها به سیری دانه برنچیده بودند، مرغهای گستاخ را از آنجا میراند.
صبحها، پس از برآمدن آفتاب، یک چند در آستانهٔ انبار مینشست و سیگار دود میکرد و به خاموشی مینگریست که مهمانان تازهاش چگونه کاه و شاخههای باریک و کپههای پشم وَرزوها را که پای پرچین ریخته بود، برمیداشتند و پشت قاب پنجره میبردند.
بهزودی آشیانهشان با ساختی ناتراشیده آماده گشت و رازمیوتنوف با سبکباری آه کشید:
«اخت شدند! دیگر پر نمیزنند.»
پس از دو هفته، کبوتر دیگر برای دانه برچیدن نیامد. رازمیوتنوف لبخند زد:
«رو تخم نشسته، خانوادهٔ اعضایش افزوده میشه.»
با آمدن کبوترها بر وظایف آندریه بسی افزوده شده بود: میبایست بهموقع برایشان دانه بریزد، آبِ کاسه را عوض کند چه، گودال آب دمِ خانه بهزودی خشک شده بود و از این گذشته، نهایت ضرورت داشت که برای حفظ جان کبوترهای بیدفاع، از ایشان پاسداری کند.
یکبار، در بازگشت از صحرا، هنگامی که دیگر نزدیک خانه بود، رازمیوتنوف گربهٔ پیرِ دردانهٔ مادرش را دید که سراسر پیکرش را به پوشالها چسبانده، روی بامِ خانهٔ پایین لغزید، سپس بالای لَتِ تختهای بیرونِ پنجره که نیمهباز بود جَست و از آنجا، در حالی که دُم را به چپ و راست میگرداند، آمادهٔ خیز برداشتن بود.
کبوتر ماده بیحرکت در آشیانِ خود نشسته بود و پشت به گربه داشت و پیدا بود که خطری حس نمیکرد. میان او و مرگ رویهم چهل سانتیمتر فاصله بیش نبود.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب زمین نوآباد - جلد دوم |
نویسنده | میخائیل شولوخف |
مترجم | م ا به آذین |
ناشر چاپی | انتشارات فردوس |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | |
تعداد صفحات | 536 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-320-403-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی خارجی، کتابهای داستان و رمان تاریخی خارجی، کتابهای داستان و رمان سیاسی خارجی |