معرفی و دانلود کتاب در هتل برترام
برای دانلود قانونی کتاب در هتل برترام و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب در هتل برترام
خانم مارپل برای تعطیلات به لندن رفته و هتل برترام را برای اقامت کوتاهش انتخاب میکند؛ هتلی قدیمی که شکوه دوران ادوارد هفتم را در خود دارد. کتاب در هتل برترام، شرح ماجرایی است که در این تعطیلات کوتاه، کنجکاوی خانم مارپل را برمیانگیزد. آگاتا کریستی، خالق شخصیت به یاد ماندنی خانم مارپل، در این اثر خود نیز معمایی جذاب مطرح میکند که خواننده را تا پایان درگیر نگه میدارد.
دربارهی کتاب در هتل برترام
حال و هوای داستان کارآگاهی در هتل برترام (At Bertram's Hotel)، یادآور آثار کلاسیک جنایی است که در آن شکوه و آرامش ظاهری مکانها، پردهای برای پنهان کردن رازهای تاریک و جنایتهای پیچیده میشود. آگاتا کریستی (Agatha Christie) در این رمان، با بازآفرینی فضای لندن قدیمی و هتلهای باشکوه دوران ادواردی، همان حس نوستالژیک و رازآلود را تداعی میکند که در بسیاری از داستانهای کارآگاهیاش دیده میشود.
خانم مارپل در هتل برترام؛ ماجرای ناپدید شدن کشیش فراموشکار
داستان با ناپدید شدن کشیش فراموشکار، پدر پنىفادر آغاز میشود. او پس از جا ماندن از پروازش به لوسرن، شبانه به اتاقش در هتل بازمیگردد و با بدل خود روبهرو میشود. اینجا است که متوجه میشویم یک عملیات سرقت بزرگ با جعل هویت ساکنان ثروتمند هتل برترام در جریان است. همزمان شخصیت دیگری به نام الویرا بلیک، دختری جوان و ثروتمند وارد ماجرا میشود. او وارث ثروت هنگفتی است و رابطهای پرخطر با رانندهی مسابقات اتومبیلرانی، مالینوفسکى دارد. آگاتا کریستی با نخی نامرئی، شخصیتها و حوادث را به هم پیوند زده و با ذرهبین خانم مارپل به معنای واقعی، مو را از ماست بیرون میکشد.

خانم مارپل با نگاه آرام اما نافذش، تار و پود این داستان کارآگاهی را به هم میبافد. وقتی حقیقت آشکار میشود، باید به احترام ذکاوت کارآگاه مو سپید و دوستداشتنی هورا بکشیم. آگاتا کریستی در پایان رمان پلیسی در هتل برترام، خواننده را با پرسشی تلخ رها میکند؛ اینکه آیا گذشتهی باشکوه و سنتهای قدیمی میتوانند حقیقتاً پناهگاهی امن باشند، یا تنها پردهای هستند برای پنهان کردن تاریکیهای زمان حال؟
رمان معمایی در هتل برترام توسط مجتبی عبداللهنژاد به فارسی روان برگردانده شده و به همت انتشارات هرمس در دسترس شما عزیزان قرار گرفته است.
نکوداشتهای کتاب در هتل برترام
- یک داستان کارآگاهی فوقالعادهی دیگر از آگاتا کریستی. این ماجرا در هتل برترام رخ میدهد؛ هتلی که در ظاهر قدیمی و سنتی به نظر میرسد، اما آنطور که دیده میشود نیست. من واقعاً از خواندنش لذت بردم. کاملاً ارزش خواندن دارد. شدیداً توصیه میکنم. (کاربر آمازون)
- از فضای این داستان لذت بردم؛ بیشتر توصیفهای مربوط به حال و هوای هتل و شخصیتها برایم جذاب بود تا معمای قتل با افشاگری نهایی و پیچش داستانی. خواندنش مثل کنار هم قرار گذاشتن قطعات یک پازل از شخصیتها و موقعیتها است. اما در پایان، با چیزی کاملاً متفاوت و غیرمنتظره مواجه میشویم. (کاربر آمازون)
اقتباس تلویزیونی از کتاب در هتل برترام
- سریال تلویزیونی خانم مارپل در هتل برترام (Miss Marple: At Bertram's Hotel)، نخستین بار در سال 1987 و با بازی درخشان جوان هیکسون (Joan Hickson) در نقش خانم مارپل پخش شد. یکی از بهترین اقتباسهای شبکهی BBC از آثار آگاتا کریستی.
کتاب در هتل برترام برای شما مناسب است اگر
- به داستانهای جنایی و معمایی علاقهمند هستید.
- پیشتر داستانهایی را از آگاتا کریستی خواندهاید یا اقتباسهای سینمایی و تلویزیونی از آثارش را مشاهده کردهاید که برای شما جذاب بوده است.
- مخاطب جدی ادبیات انگلستان هستید و نویسندگان انگلیسی را دنبال میکنید.
- شیفتهی ادبیات کلاسیک هستید و حالا میخواهید همراه با یک نویسندهی انگلیسی جایی میان گذشته و حال قدم بزنید.
در بخشی از کتاب در هتل برترام میخوانیم
به خانم مارپل در فروشگاه رابینسون و کلیور حسابى خوش مىگذشت. علاوه بر ملافههاى خوشگل و گرانقیمت از ملافههاى کتان به خاطر نوع بافت و خنکایى که داشت خوشش مىآمد تعدادى هم دستمالسفره اعلا با حاشیههاى قرمز خرید. واقعاً این روزها خرید دستمالسفره خیلى دشوار بود! چیزهایى نشان آدم مىدادند که عکس تربچه و خرچنگ داشت یا اینکه منقّش به طرح برج ایفل و میدان ترافالگار یا پر از عکس پرتقال و لیموترش بود و بیشتر به درد رومیزى مىخورد. خانم مارپل بعد از اینکه آدرسش را در سنت مارى مید داد، اتوبوسى پیدا کرد که خیلى راحت او را به فروشگاه ارتش و نیروى دریایى برد.
فروشگاه ارتش و نیروى دریایى سالها پیش پاتوق عمه خانم مارپل بود. البته با فروشگاه امروز کمى فرق داشت. خانم مارپل یاد عمهاش افتاد که تو قسمت خواربارفروشى دنبال مرد مورد نظرش مىگشت و با آن کلاه منگولهدار و پیراهن بلندى که خودش اسمش را شنل مشکى پوپلین گذاشته بود، توى صندلى بزرگى جا خوش مىکرد و یک ساعت تمام حرف مىزد. هیچکس عجلهاى نداشت و عمه هلن با خیال راحت حرف مىزد و هرچه به فکرش مىرسید براى آینده مىخرید. کریسمس که هیچى، براى عید پاک هم خرید مىکرد. جین کوچولو حوصلهاش سر مىرفت و هى وول مىخورد و عمهاش مىگفت برود تو قسمت ظروف کریستال بچرخد که سرش گرم شود.
عمه هلن پس از خرید شروع به پرس و جوى طولانى در مورد زن و مادر و پسر و خواهرزن فلج فروشنده مىکرد. بعد که صبح با خوبى و خوشى سپرى مىشد، به رسم آن روزها با لحنى توأم با شوخى مىگفت: «خب، خانم کوچولو با یک ناهار حسابى چطورند؟» بعد با آسانسور مىرفتند طبقه چهارم و ناهار مىخوردند. بعد از ناهار هم بستنى با طعم توتفرنگى بود. بعدش نیم پوند بیسکویت کاکائویى کرمدار مىخریدند و با چهارچرخه مىرفتند به تئاتر.
مشخصات کتاب الکترونیک
| نام کتاب | کتاب در هتل برترام |
| نویسنده | آگاتا کریستی |
| مترجم | مجتبی عبدالله نژاد |
| ناشر چاپی | نشر کتاب هرمس |
| سال انتشار | ۱۴۰۳ |
| فرمت کتاب | EPUB |
| تعداد صفحات | 273 |
| زبان | فارسی |
| شابک | 978-964-363-686-9 |
| موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی، کتابهای ادبیات کلاسیک |


























