معرفی و دانلود کتاب جایی برای دفن مردگان نیست
برای دانلود قانونی کتاب جایی برای دفن مردگان نیست و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب جایی برای دفن مردگان نیست
کشور سوم تحت فرمان ویسیتاسیون سالازار است. او مردگان را به خاک میسپارد و نمیگذارد همچون اشیای بیارزش، در گورهای دستهجمعی بر روی همدیگر تلنبار شوند. او مبارز و قهرمان مردم است. کتاب جایی برای دفن مردگان نیست نوشتهی کارینا ساینس بورگو داستانی سیاسی - اجتماعی با عناصر تخیلی است. این رمان ما را با زنی بهنام آنگوستیاس آشنا میکند. آنگوستیاس در جستوجوی ویسیتاسیون سالازار است تا فرزندان مُردهاش را به او سپارد تا در گورستان کشور سوم دفن شوند؛ کاری که سرآغاز وقایع هولناک آتی است. رمان حاضر برندهی جایزهی معتبر یان میخالسکی در سال 2023 است.
دربارهی کتاب جایی برای دفن مردگان نیست
مرگ بیمعنا شده است. مردگان هیچ اهمیتی ندارند و فرقی میان آنها نیست. برای دولت، این اجسادِ روی هم تلنبارشده که به کوهی سر به فلک کشیده میمانند، چیزی بیش از ارقام و چند کیلو گوشت و استخوان نیستند. در کتاب جایی برای دفن مردگان نیست (No Place to Bury the Dead)، طاعون حافظهی مردم را میگیرد و شهرداری و دولت، انسانیت را! دولتمردان مردگان را در گورهای دستهجمعی جای میدهند و حق سوگوار بودن و تجربهی فقدان، در میان افرادی که عزیزان خود را از دست دادهاند، محکوم به سرکوب و فراموشی است. در این میان زنی وجود دارد که نجاتدهنده و قهرمان است. او نه مرده زنده میکند و نه رودخانه را میشکافد، اما برای انسانهایی که حالا سقف آرزوهایشان به داشتن یک گور محدود شده، پیامبری سرشار از معجزه است. نام این زن ویسیتاسیون سالازار است. او مردهها را دفن میکند؛ نه در گورهای دستهجمعی و بهصورت ناشناس، بلکه برای هر کس قبری تدارک میبیند و نام متوفی را روی قبر مینویسد.
حالا سپردن جسد دو کودک به ویسیتاسیون، تنها آرزوی آنگوستیاس است. داستان سیاسی جایی برای دفن مردگان نیست، نوشتهی کارینا ساینس بورگو (Karina Sainz Borgo)، ما را به شهری غرق در مرگ و وحشت میبرد؛ جایی که قاچاق و دزدی، قتل و طاعون و هر بلایی که فکرش را کنید، جزئی از روزمرهی انسانهاست و در این میان باید قهرمانی را پیدا کرد که در برابر نیست و نابود شدن یاد مردگان مقاومت کند. در این شهر، داشتن قبری با نام و هویت مشخص، عین جنگیدن و مقاومت در برابر ظلم و زور است.

ویسیتاسیون سالازار قدیس نیست، مبارز است
آنگوستیاس هنوز حافظهاش را از دست نداده است. او به یاد دارد که چه زمانی و چگونه با همسرش، سالویریو، آشنا شد. آنگوستیاس، برخلاف سالویریو که به ناامیدی، انفعال و بیحوصلگیِ بیمارگونه دچار شده، میخواهد ویسیتاسیون سالازار را پیدا کند تا اجساد دو فرزندش را به خاک بسپارد. او روزی را که همراه با همسر و دو فرزندش از شهر گریختند تا از طاعون در امان بمانند، به یاد دارد. این طاعون حافظهی افراد را از بین میبرد. آنگوستیاس که نمیخواهد هرآنچه دارد از یاد ببرد، فرزندانش را با خود به شهری دیگر رهسپار میکند، اما این سفر بیمقصد است.
در میانهی راه، دو نوزاد میمیرند و او حالا یک هدف دارد: پیدا کردن دو قبر تا بتواند دو فرزندش را در آنها دفن کند؛ کاری که فقط از عهدهی ویسیتاسیون سالازار برمیآید. او مبارزی است که اجازه نمیدهد قاچاقچی و ابرسرمایهدار شهر، آبوندیو، زمینها را مصادره کند و باند قاچاق انسان و غارت خود را گستردهتر سازد. ویسیتاسیون صرفاً قهرمان نیست؛ او مبارز است و توانسته در برابر شهرداری و گروهکهای تروریستیِ مرتبط با آبوندیو مقاومت و مبارزه کند.
داستان جایی برای دفن مردگان نیست جزئیات وضعیت شهری را بازگو میکند که حالا آنگوستیاس و سالویریو بدون گذرنامه، مدارک هویتی و پول، در آن سرگردان شدهاند. کارینا ساینس بورگو، بدون هیچ اغراقی، همچون یک دوربین فیلمبرداری، صرفاً وضعیت مالیخولیایی و آخرالزمانی شهر را روایت میکند: مهاجران و آوارگانی که در خیابان زندگی میکنند؛ افراد مسلحی که آزادانه مشغول قتل و غارت هستند؛ زندههایی که در حال احتضارند و از درختها آویزان شدهاند. تنفروشی، فقر و… از معمولیترین وقایعی است که در رمان آخرالزمانی جایی برای دفن مردگان نیست با آنها مواجه میشویم. در این میان، تنها ویسیتاسیون سالازار است که میداند «کشور سوم» کجاست و راه نجات چیست.
کتاب خوفانگیز جایی برای دفن مردگان نیست با رگهها و عناصری از رئالیسم جادویی تحریر شده و با ترجمهی مریم نفیسی راد در انتشارات قصه باران چاپ شده است.
نکوداشتهای کتاب جایی برای دفن مردگان نیست
- داستان جایی برای دفن مردگان نیست تأملی عمیق دربارهی مهاجرت، سوگواری، بیگانگی و درهمتنیدگی همزمان مردگان و زندگان است. (لسآنجلس تایمز)
- در سرزمینی که مملو از خصم و خشونت است، دو زن تلاش میکنند تا زنده بمانند. آنها طیف وسیعی از احساسات همچون خشم، انتقام و شفقت را که از جهان دیگری دیکته میشود حس میکنند. در این دنیا «بقا» تنها چیزی است که اهمیت دارد. (لو فیگارو)
- رمان جایی برای دفن مردگان نیست، فضایی مناسب برای مطالعه و تأمل دربارهی سوگ و فقدان است. این اثر مالیخولیایی، بیپرده و صمیمی است. (Kirkus Reviews)
کتاب جایی برای دفن مردگان نیست برای شما مناسب است اگر
- به داستانهایی که در فضاهای آخرالزمانی میگذرند، علاقه دارید.
- دوست دارید در موقعیتی قرار بگیرید که هیچ امنیت و آرامشی در آن حس نشود و همهی اجزای آن حاکی از وحشت و هراس باشد.
- به قصههایی که وضعیت سیاسی و اجتماعی جامعهای بحرانزده را بهصورت نمادین و در قالب رئالیسم جادویی به تصویر میکشند، علاقه دارید.
در بخشی از کتاب جایی برای دفن مردگان نیست میخوانیم
در شهر به او میگفتند بزدل. درست است اوریلو اورتیز بزدل هم بود، اما به دلایلی متفاوت!
آبوندیو در گوشی تلفن عصبانی غرید: «از این قضیه قسر در نمیری، زود بیا اینجا.»
اورلیو در اواخر بعدازظهر، وقتی به بنگاه رسید، پیرمرد را دید که روی صندلی چرمی که تمام دفترش را در بر میگرفت، نشسته بود. در یک دست او یک تفنگ و در دست دیگرش حولهای آغشته به روغن بود که با آن تفنگ را جلا میداد تا برق بزند.
«بیا تو، من همینحالا بهت شلیک نمیکنم! اگه خوششانس باشی و اگه عذر موجهی داشته باشی، فردا بهت شلیک میکنم.» پیرمرد انگشتانش را به هم زد. «پرپتواً از اینجا برو! برو ببین غاز، تخمِ طلایی گذاشته یا نه. تلفن رو هم بذار اینجا، دوست ندارم تمام روز گوشیبهدست بچرخی!»
گوشی تلفن را روی میز گذاشت و بدون هیچ حرفی رفت.
«اینجا چیکار میکنی، اورلیو؟ بیا تو، من تمام روز رو وقت ندارم!»
آبوندیو تفنگ ساچمهای را کنار بقیۀ سلاحهای گرم خود گذاشت و رفت تا یک لیوان نوشیدنی بریزد. پاهای اورلیو سست بود و قلبش تند میزد. نمیتوانست تشخیص دهد که صدایی که شنید صدای به هم خوردن دندانهایش بود یا صدای یخ در لیوان.
«تو گذاشتی یه پیرزن و یه جنازه به فنات بدن. چطور تونستی اجازه بدی ویسیتاسیون یه جسد رو روی میزت بندازه؟ و حتی بدتر... چطور به ذهنت رسید که تسلیم خواستههای اون بشی؟»
نوشیدنیدردست برگشت و به اورلیو، نگاه کرد: «با این سرعت، آخرشم اون رئیس میشه!»
روی صندلی نشست، بدون اینکه از اورلیو دعوت کند بنشیند: «اینکه از من نافرمانی کردی ناراحتم نمیکنه. چیزی که من رو عصبانی میکنه اینه که ناامیدم کردی.» جرعهای نوشید: «من از افراد بیوفا خوشم نمیآد.»
مشخصات کتاب الکترونیک
| نام کتاب | کتاب جایی برای دفن مردگان نیست |
| نویسنده | کارینا ساینس بورگو |
| مترجم | مریم نفیسی راد |
| ناشر چاپی | انتشارات قصه باران |
| سال انتشار | ۱۴۰۴ |
| فرمت کتاب | EPUB |
| تعداد صفحات | 266 |
| زبان | فارسی |
| شابک | 978-622-7006-86-5 |
| موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان سیاسی خارجی، کتابهای داستان و رمان اجتماعی خارجی، کتابهای داستان و رمان علمی و تخیلی خارجی، کتابهای داستان و رمان ترسناک خارجی |






















