معرفی و دانلود کتاب مردی که همسرش را با کلاه اشتباه میگرفت
برای دانلود قانونی کتاب مردی که همسرش را با کلاه اشتباه میگرفت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب مردی که همسرش را با کلاه اشتباه میگرفت
کتاب مردی که همسرش را با کلاه اشتباه میگرفت اثری جسورانه از پیتر بروک و ماریا هلن استین است که با نگاهی پژوهشمحور به دنیای مغز و ذهن میپردازد. این نمایشنامه که بر اساس یک کتاب عصبشناسی، نوشتهی الیور ساکس نگاشته شده، مجموعهای از موقعیتهای پزشک-بیمار را بازنمایی میکند تا اسرار عملکرد مغز را به صحنه بیاورد. در نهایت، این قطعهی تئاتری بهعنوان نقطه شروع پیتر بروک برای خلق نوعی تئاتر نوآورانه مطرح میشود.
دربارهی کتاب مردی که همسرش را با کلاه اشتباه میگرفت
پیتر بروک (Peter Brook) یکی از برجستهترین چهرههای تئاتر قرن بیستم و بیستویکم بود که فعالیتهای گستردهای از کارگردانی نمایشنامههای کلاسیک شکسپیر تا تحقیق و تجربهگرایی بینفرهنگی در تئاتر انجام داد. مارتین اسلین، تهیهکننده و نمایشنامهنویس، دربارهی او گفته: «پیتر بروک نهتنها یکی از برجستهترین کارگردانان زمان ماست، بلکه بدون شک تنها کسی است که مهارتش به عنوان یک نویسنده، با نبوغش به عنوان یک هنرمند تئاتر برابری میکند.» پیتر بروک در کتاب مردی که همسرش را با کلاه اشتباه میگرفت با عنوان اصلی The Man Who: A Theatrical Research کتابی در حوزهی تئاتر تجربی نگاشته است. این اثر که با همکاری ماریا هلن استین (Marie-Hélène Estienne)، نمایشنامهنویس فرانسوی، نوشته شده، مسیر تازهای را در نمایشنامهنویسی خلق کرده است. پیتر بروک در این اثر از مطالعات نورولوژیک اولیور سَکس، بهویژه در کتاب «مردی که همسرش را با کلاه اشتباه گرفت» استفاده کرده و چند موقعیت نمایشی پزشک-بیمار نوشته است. این سناریوها، که هر کدام بر یک مورد عصبشناختی متمرکزند، تلاش انسان را برای درک پیچیدگیهای مغز، به شکلی زنده ارائه میکنند. این مطالعههای نمایشی، بیشتر از آنکه صرفاً داستان باشند، مثل آزمایشی تئاتری هستند که مرز بین علم و هنر را میآزمایند.

نگاه مینیمالیستی و خلق فرمی نوآورانه در نمایشنامهی مردی که همسرش را با کلاه اشتباه میگرفت
پیتر بروک که یک نگرش مینیمالیستی به تئاتر داشت؛ معتقد بود که تئاتر نیازی به تزئینات پیچیده، دکورهای پرزرقوبرق یا صحنههای سنگین ندارد. او تئاتر را به عنوان محلی برای پژوهش فلسفی و انسانی میدید و با تأسیس «مرکز بینالمللی پژوهش تئاتر» در پاریس، مسیر تازهای را در تئاتر تجربی گشود. وی در نمایشنامهی مردی که همسرش را با کلاه اشتباه میگرفت، به جستوجوی فرم جدیدی از تئاتر میپردازد؛ تئاتری که نهفقط روایتگر، بلکه آزمایشگر ذهن انسان باشد. او در این اثر با سناریوهای پزشک-بیمار، نشان میدهد که تئاتر میتواند ابزار فهم علمی و شناختی باشد و درعینحال ابزاری عاطفی و انسانی.
نمایشنامهی مردی که همسرش را با کلاه اشتباه میگرفت اثری کوتاه، اما بسیار عمیق است که علم نورولوژی را با تجربه تئاتری ترکیب میکند. این اثر نمایشی بهنوعی پل بین دنیای علمی و دنیای هنر است. مطالعه این کتاب با ترجمهی بهمن معتمدیان و چاپ نشر قطره، هم شما را با تئاتر تجربی آشنا میکند و هم نشان میدهد که مغز انسان چقدر پیچیده و شگفتانگیز است؛ آنچنان که وقتی واردش میشویم، گویی به سیارهای دیگر قدم گذاشتهایم.
کتاب مردی که همسرش را با کلاه اشتباه میگرفت برای شما مناسب است اگر
- پژوهشگر تئاتر یا دانشجوی هنرهای نمایشی هستید.
- از تئاتر تجربی و تعامل بین علم و هنر لذت میبرید.
- به روانشناسی یا علوم اعصاب علاقهمندید و دوست دارید از دریچهای جدید با این حوزه از علم آشنا شوید.
در بخشی از کتاب مردی که همسرش را با کلاه اشتباه میگرفت میخوانیم
مرد تیکدار: یادم نمیآد هیچکدوم از اینها رو انجام داده باشم. همهی این تیکها، صد تا از اونها، یکی بعداز یکی دیگه، شگفتانگیزه، یه ثانیه قبلاز تیک میتونم بفهمم چه اتفاقی داره میافته و میدونم چرا. این رو میتونم توی صورتم ببینم. میتونم ببینم که فکرها میآن توی مغزم. مثل یه ساعتم که دقیقههاش میآن و میرن و نمیشه جلوشون رو گرفت، تیکتاک. من رو با خودشون میبرن. مثلاً دماغم، میتونم دماغم رو ببینم، توجهم به دماغم جلب میشه، یه ثانیه بعد، نگاه کردن به دماغ رو به یه بازی تبدیل میکنم، اول از یه طرف بهش نگاه میکنم، بعد از یه طرف دیگه، عینکم رو میزنم، راستوریسش میکنم، از بالا و پایین نگاهش میکنم... وقتی قرص هالدول رو میخورم بعداً دربارهش حرف میزنیم یه دردی توی گردنم میپیچه و بلافاصله درد رو توی طرف دیگهی گردنم حس میکنم... تصور کنین صد بار توی روز این کار رو انجام بدین، اذیتکنندهست... داری فیلم میگیری؟ تراژدی مرد تیکدار، قسمت دوم! (تقهای به میکروفون میزند.) میدونم نباید بهش دست بزنم، شما گفتین: «به میکروفون دست نزن.» اما دست خودم نیست. عاشق این کارم. این میل قویتر از ارادهمه. این یهجور وسواسه، مثل نیاز به وغوغ کردن یا فریاد زدن کلمههای عجیب. انگار خودم رو میبینم که دوپاره شدم. یه بخشم توی تموم مدت تیک داره، درحالیکه بخش دیگهم به اونیکی بخشم میگه: «بسه دیگه، تمومش کن.» نه، نه، مواظب باش، داری کنترلت رو از دست میدی، مسخرهست، حماقتباره، گفتم: «ایست! ممنوعه!»
فهرست مطالب کتاب
مقدمه
محرکها
لوب پیشانی 1
لوب پیشانی 2
بیمار اوتیسمی
مردی از لاروشل
ادراکپریشی بصری
بازوی مادرم
غفلت 1
غفلت 2
غفلت 3
از دست دادن حس عمقی
فردِ مبتلا به تیک
آوازهای ژاپونی
رؤیا
زبانپریشیِ بیانی
ژارگون
کوری قشر مخ بینایی
مشخصات کتاب الکترونیک
| نام کتاب | کتاب مردی که همسرش را با کلاه اشتباه میگرفت |
| نویسنده | پیتر بروک، ماریا هلن استین |
| مترجم | بهمن معتمدیان |
| ناشر چاپی | نشر قطره |
| سال انتشار | ۱۴۰۴ |
| فرمت کتاب | EPUB |
| تعداد صفحات | 70 |
| زبان | فارسی |
| شابک | 978-622-308-227-6 |
| موضوع کتاب | کتابهای نمایشنامه مدرن خارجی |




















