معرفی و دانلود کتاب آنچه از اینجا میتوان دید
برای دانلود قانونی کتاب آنچه از اینجا میتوان دید و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب آنچه از اینجا میتوان دید
کتاب آنچه از اینجا میتوان دید، رمانی خواندنی از ادبیات معاصر آلمان را پیش روی خواننده قرار میدهد. ماریانا لکی، نویسندهی این کتاب پرفروش در آلمان، ماجرایی عجیب و جالب دربارهی مرگ را برای این اثر انتخاب کرده است. هر دفعه که سلما، یکی از اهالی روستایی در آلمان، خواب اوکاپی، موجودی نیمه زرافه و نیمه گورخر، را میبیند، یکی از اهالی روستا میمیرد.
دربارهی کتاب آنچه از این جا میتوان دید
کتاب آنچه از این جا میتوان دید (Was man von hier aus sehen kann: Roman)، داستانی در سبک ادبیات رئالیسم جادویی را در خود گنجانده است. ماریانا لکی (Mariana Leky)، نویسندهی کتاب، مفهوم رویارویی انسانها با مرگ را در این اثر در قالب داستانی جذاب و خواندنی مطرح کرده است. مضمون اصلی این داستان، مرگ، فقدان و تنهایی است. با این حال، ماریانا لکی، داستان را با شوخطبعی روایت کرده تا خواننده در غم و اندوه فرو نرود و داستانی امیدبخش را مطالعه کند. نویسنده با این شیوهی روایت، جلوهای انسانی به ترسهایی مانند مرگ و فقدان بخشیده است.
داستان کتاب آنچه از این جا میتوان دید، در روستایی خیالی و دورافتاده در آلمان رخ میدهد. سلما، یکی از شخصیتهای اصلی داستان، یک اوکاپی را در خواب میبیند. اوکاپی، جانوری کمیاب است که ظاهری همانند گورخر و زرافه دارد. هر بار که اوکاپی به خواب سلما میآید، یکی از اهالی روستا در عرض بیست و چهار ساعت، میمیرد. خبر خواب دیدن سلما به گوش اهالی دهکده میرسد. ساکنین روستا میدانند که در شبانهروز آینده، یکی از آنها میمیرد. این پیشگویی بدشگون، فضای آرام دهکده را متشنج میکند. اهالی روستا، دلواپس و مضطرب میشوند.

وقتی مرگ از عشقهای پنهان پرده بر میدارد
ماریانا لکی، در ادامهی داستان، شخصیتهای قصه را با واقعیت مرگ روبهرو میکند. اهالی دهکده برای حفظ جان خود، از هر گونه فعالیتی خودداری میکنند. چه بسا که این فعالیت، یکی از آنها را شکار مرگ کند. از آنجایی که مرگ، درِ خانهی اهالی این روستا را زده، روستاییان مشغول عقدهگشایی میشوند و رازهای مگو، عشقهای پنهان، ترسها و حسرتهای خود را برملا میکنند.
ماریانا لکی، دختری با نام لوئیزه را به عنوان یکی از شخصیتهای اصلی داستان به خواننده معرفی میکند. لوئیزه، نوهی سلما است. پدر و مادر این دختر، سرگرم کار و زندگیِ خودشان هستند و همواره گرفتار. لوئیزه با مادربزرگش، سلما، بیشتر از والدینش دم خور است. در ادامهی داستانِ آنچه از این جا میتوان دید، ارتباط میان شخصیتهای قصه بیشتر آشکار میشود. عینکسازِ این روستا، سالهاست که دل در گروِ عشق سلما دارد. برملا شدن رازهای مگوی شخصیتهای داستان، باعث میشود تا قصه از محوریت مرگ، به عشق و ارتباطهای انسانی تغییر مسیر بدهد و زندگی را در دل مرگی محتوم، جاری کند.
کتاب آنچه از این جا میتوان دید را انتشارات مروارید با ترجمهی حسین تهرانی، چاپ و روانهی بازار کرده است.
نکوداشتهای کتاب آنچه از این جا میتوان دید
- اثر ادبی که ماریانا لکی خلق کرده، ویژگی خاصی دارد که فقط کتابهای معدودی از آن برخوردار هستند؛ این کتاب آدم را خوشحال و راضی میکند. (ملانی براندل، مونشنر مرکور)
 - این کتاب همه چیز دارد. هم بامزه است و هم غمانگیز. نویسنده با شخصیتهای داستانش بسیار عاشقانه رفتار میکند. (فلوریان لانگهوف)
 - نمیدانم این کتاب را چند بار خواندهام، فقط میدانم عاشقش هستم. (لوئیزا براون، شبکهی دو تلویزیون آلمان)
 - ماریانا لکی با خلق این اثر، موفق شده یکی از زیباترین کتابهای سال را بنویسد. در هر صفحه حداقل سه جمله وجود دارد که آدم دوست دارد زیرشان خط بکشد یا آنها را برای یک نفر دیگر بخواند. (یودیت لیره، اشترن)
 
اقتباس سینمایی از کتاب آنچه از این جا میتوان دید
- فیلم سینمایی آلمانیِ آنچه از این جا میتوان دید، به کارگردانی آرون لِمان، محصول 2022
 
جوایز و افتخارات کتاب آنچه از این جا میتوان دید
- برندهی جایزهی ادبی بادشوارتاو در 2018
 - برندهی جایزهی ادبی کومبورگ
 - رمان برگزیدهی انجمن کتابفروشان مستقل آلمان در 2017
 
کتاب آنچه از این جا میتوان دید برای شما مناسب است اگر
- به ادبیات داستانی معاصر آلمان علاقه دارید.
 - از طرفداران داستانهایی با خمیرمایهی رئالیسم جادویی هستید.
 - به مطالعهی آثاری علاقه دارید که موضوعهای ناخوشایندی مانند مرگ، فقدان و تنهایی در آن با طنزی تلخ و لحنی امیدبخش، مطرح شده باشد.
 
در بخشی از کتاب آنچه از اینجا میتوان دید میخوانیم
بعد از اینکه در روز خاکسپاری مارتین چشمهایم را بستم - زیر میز آشپزخانهی سلما، وقتی سرم را روی بلوز سیاه سلما گذاشتم - تا مدتی بسیار طولانی دیگر آنها را باز نکردم.
زمانی سلما درحالیکه مرا در آغوشش گرفته بود، چهاردستوپا از زیر میز بیرون خزید. هر دو دستم را دور گردنش انداخته بودم و او با من روی یکی از صندلیها نشست. خوابم برده بود.
پدر و مادرم آمدند، جلوی من و سلما زانو زدند و تلاش کردند نجواکنان مرا از خواب بیدار کنند. مادرم سکسکه میکرد. همیشه بعد از گریه کردن به سکسکه میافتاد. چون او در منطقهمان مسئول درست کردن تاجهای گل بود، در مراسم خاکسپاری مارتین هم او مسئولیت را بر عهده گرفت. ابتدا گفته بود: «این تاج گل را نه، این تاج گل را درست نمیکنم.» ولی بعد این کار را کرد. شب قبل از خاکسپاری تا صبح روز بعد، در کل روستا و در جنگل اطراف، جز صدای سکسکهی مادرم و صدای خشخش روبان تاج گل در دستانش، هیچ صدایی به گوش نمیرسید.
مادرم نجوا کرد: «لوئیزه، لوئیزه؟»
پدرم زیر لب گفت: «او را روی کاناپه میخوابانیم.» با احتیاط سعی کرد دستهایم را از دور گردن سلما آزاد کند، ولی موفق نشد. بهمحض اینکه تلاش کرد مرا از آغوش سلما جدا کند، خودم را محکمتر به او چسباندم. در خواب بهنحو شگفتانگیزی قوی بودم.
فهرست مطالب کتاب
دربارهی نویسنده
دربارهی کتاب
مقدمه
بخش اول: مرتع، مرتع
عشق عینکساز
پستانداری که تا آن موقع هنوز کشفنشده بود
مونشری
همدردی صادقانه
بودن با رناته عقل از سرم میرباید
اینجا قشنگ است
کارمند نمونهی ماه
ساعت بیستونهم
بخش دوم: یک نفر از بیرون
باز کن
موضوع از این قرار است
میخواستم از حال آلاسکا باخبر شوم
تاریخ مصرف
عَشَقه از دید اِلسبِت
فلیچیتا
شصتوپنج درصد
هزار سال سمت دریا
قلب سیاه نهنگ آبی
بیولومینِسانس
یک حیوان چنین چیزی را احساس میکند
به بالا نگاه کن
دقیقتر نمیدانیم
بخش سوم: وسعت بیپایان
رماندن غزال
صمیمیت با دنیا
کار تو بود
هاینریش
اوکاپی
حالا که اینجایی
عکسش صادق است
فردریک
مؤخره
 
مشخصات کتاب الکترونیک
| نام کتاب | کتاب آنچه از اینجا میتوان دید | 
| نویسنده | ماریانا لکی | 
| مترجم | حسین تهرانی | 
| ناشر چاپی | انتشارات مروارید | 
| سال انتشار | ۱۴۰۰ | 
| فرمت کتاب | EPUB | 
| تعداد صفحات | 277 | 
| زبان | فارسی | 
| شابک | 978-964-191-933-9 | 
| موضوع کتاب | کتابهای ادبیات مدرن، کتابهای داستان و رمان فلسفی خارجی | 
                





















