معرفی و دانلود کتاب دزدها
برای دانلود قانونی کتاب دزدها و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب دزدها
روایتی از زندگی انسانهایی که در حاشیهی شهر زندگی میکنند، در کتاب دزدها نگاشته شده است. این اثر نمایشنامهای تراژیککمدی است که دئا لوهر، یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین نمایشنامهنویسان معاصر آلمان آن را نوشته است. وی در این اثر، لایههای پنهان جامعه را بازتاب میدهد و تماشاگر را وادار به مواجهه با تنهایی، امید و جستوجوی معنا میکند.
دربارهی کتاب دزدها
کتاب دزدها (Diebe) نوشتهی دئا لوهر (Dea Loher) نمایشی است دربارهی دوازده شخصیت که در حاشیهی یک شهر بزرگ زندگی میکنند. فین، مأمور بیمهای که دچار ورشکستگی شده است و دیگر نمیخواهد از تختش بیرون بیاید؛ خواهرش لیندا، که تجربهای سخت داشته و خواب گرگها را میبیند؛ پدرشان اروین که در خانهی سالمندان است؛ مونیکا، کارمند سوپرمارکت، که آرزو دارد رئیس شود و این باعث فشار در زندگی خانوادگیاش میشود؛ میرا که باردار است و پدر کودک بسیار بزرگتر از اوست؛ خانوادهی اشمیت که احساس میکنند تحت نظرند؛ زنی مسن که سالهاست همسرش را از دست داده است و یک زندوست فریبکار، از جمله شخصیتهای این نمایش هستند که هریک به نوعی با زیان، خلأ، آرزوهای برآورده نشده و تنهایی سروکار دارند.
نمایشنامه دزدها؛ مدرن، نمادین و در 37 پرده آمیخته به طنز تلخ
نمایشنامهی دزدها در 37 صحنهی کوتاه و پراکنده روایت میشود، بیآنکه یک خط داستانی مرکزی منظم یا چارچوب روایتهای کلاسیک را داشته باشد. شخصیتها گاه مستقیم گفتوگو میکنند، گاه خاطره میگویند و گاه از زبان سوم شخص روایت میشوند؛ روایتهایی که هم موقعیتهای تراژیک دارند و هم طنز تلخ، گاه نامأنوس و گاه هولناک هستند. طراحی صحنه نیز نمادین است؛ یک چرخآبی بزرگ یا آسیاب عظیم که شخصیتها را میچرخاند و بالا میبرد، پایین میآورد و نمادی از زمان، چرخهی زندگی و مرگ و سرنوشتهایی است که به شکلی اجتنابناپذیر به هم وصلاند.
دئا لوهر درنمایشنامهی دزدها از زوایای گوناگون به زندگی آدمها مینگرد و تصویری گسترده از انسانهای متفاوت عرضه میکند؛ زن و مرد، پیر و جوان، کسانی که امیدشان را از دست دادهاند و کسانی که هنوز در رؤیاها و آرزوهایشان غوطهورند. تنوع شخصیتها امکانی فراهم میکند تا جامعهی معاصر، بهویژه طبقات یا افراد حاشیهنشین، نه بهصورت تکبعدی، بلکه چندلایه دیده شود. روایت این آدمها در افقی میان تراژدی و کمدی ساخته شده است؛ طنزی سیاه و تلخ که در تضاد با درد، تنهایی و فقدان تأثیری عمیق بر مخاطب میگذارد.
در مجموع باید گفت نمایشنامهی دزدها یکی از آثار برجستهی نمایشنامهنویسی مدرن آلمان است. این اثر نمایشنامهای تراژیککمدی، نمادین و با ساختاری باز است که نه تنها داستان را روایت میکند؛ بلکه امکان تأمل، ایجاد پرسش و مشارکت ذهنی مخاطب را نیز فراهم میآورد و اجازه میدهد بیننده در لایههای پنهان زندگی معاصر، تنهایی، امیدهای ازدسترفته و امیدهایی که هنوز هستند، تأمل کند.
این کتاب را نشر قطره با ترجمهی بهروز قنبرحسینی منتشر کرده است.
کتاب دزدها برای شما مناسب است اگر
- به نمایشنامههای مدرن با ساختار پیچیده و روایت غیرخطی علاقهمندید.
- نمایشنامههایی در ژانر تراژیککمدی را میپسندید و طنز تلخی که در فشارهای اجتماعی، امید و ناامیدی و تنهایی وجود دارد، برایتان جالب است.
- به نمایشنامههای نمادین با طراحی صحنه، حرکات و زبان استعاری علاقهمندید.
در بخشی از کتاب دزدها میخوانیم
لیندا به سوپرمارکت میره، توی رؤیای خودشه. اون برای سه نفر گوشت کتلت گوساله و گوشت چرخکردهی خوک میخره. مدیر فروشگاه همراه یه خانم، خانم توماسون، که همفامیلِ خودشه، کنارش میآد. وقتی لیندا اسم روی لباس زن رو میبینه، هردو به هم لبخند میزنن. تقریباً همیشه همین کار رو میکنن. اما این بار لیندا شروع به حرف زدن میکنه:
- خیلی وقتها من گُرگ رو دیدهم، اون هم توی روز، توی روشنایی؛ این نشونهی خوبیه. این یعنی اینکه اون خودش رو قایم نمیکنه. اون هیولای تاریکیها نیست که برهها رو پاره کنه.
هردوشون از صمیم قلب میخندن. مثل اینکه اون به انسانها عادت داره، انگار اون گرگ بوی ما رو حس میکنه. آیا اونیکی خانم توماسون چیزی راجعبه نقشهی منطقهی حفاظتشدهی محیطزیست شنیده؟ نه. در مورد پارک جنگلی یا محیطزیست؟ نه. اینجوری به نظر میرسه که میخوان اون حموم آب گرم رو از بین ببرن. من کارم رو از دست میدم.
نه! چشمه که سر جاش میمونه. شاید اون حموم، اون هم یه قسمتهاییش، چراکه اون چشمه تحت حفاظته. آبش که نوشیدنی نیست، خیلی گوگرد داره. حمومش داغونه و آب زیادی هم ازش نمیجوشه، اون فقط یه جزء کوچیکه تو اون منطقه. یه مجموعهاستخر میخوان درست کنن که حقیقتاً سودآوره.
مدیر سوپرمارکت وقتی که کالباسها رو شخصاً وزن میکرد، انگار موضوع براش جالب بود یا حداقل اینجوری نشون میداد.
- کسی چه میدونه، وقتی اینجوری بشه، شاید بتونی پیشرفت کنی و مدیریت نگهداری گرگ رو به عهده بگیری. و من هم توی شغلم درجا نمیزنم. رفتن به خارج کشور برام جالبه، در حقیقت دوست دارم برم هلند.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه
دربارهی نویسنده
اشخاص نمایش
1. بیداری اول
فین
2. گُرگ
لیندا
3. بیداری دوم
فین
4. چشمانداز اول
مونیکا و توماس
5. ردِپای اول
6. رؤیای اول
لیندا، مونیکا
7. بیداری سوم
فین
8. وقت ملاقات
میرا، گابی
9. چشمانداز دوم
10. یکشنبهی اول
11. رؤیای دوم
لیندا
12. ردِپای دوم
آقا و خانم اشمیت
13. بیداری چهارم
فین
14. غروب
توماس و مونیکا
15. پرسش اول
میرا و یوزف
16. یک زوج
گابی و راینه
17. یکشنبهی دوم
لیندا، اروین
18. بیداری پنجم
فین
19. چهل و سه سال
ادارهی پلیس، توماس، ایرا
20. بیداری ششم
فین
21. ردپای سوم
آقا و خانم اشمیت، یوزف
22. تعطیلات
توماس، مونیکا، بچه
23. سورپرایز
ایستگاه پلیس، توماس، گابی (روی گردنش خراش دیده میشود، انگار جای خفگی)
24. بیداری
فین
25. جدایی
توماس و مونیکا
26. صبح
لیندا و یوزف
27. ایستگاه اتوبوس
اروین، ایرا
28. مسیر
لیندا
29. چشمانداز سوم
مونیکا
30. دوستی اول
لیندا، راینه
31. ردِپای چهارم
آقا و خانم اشمیت، یوزف
32. دوستی دوم
لیندا، راینه
33. سردرد
اورژانس بیمارستان، مونیکا، گابی، میرا
34. دوستی سوم
لیندا، راینه
35. پرسش دوم
میرا در لباس سیاه
36. یکشنبهی سوم
لیندا، اروین
37. و سپس
لیندا، اروین، توماس، مونیکا، (بچه)
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب دزدها |
نویسنده | دئا لوهر |
مترجم | بهروز قنبرحسینی |
ناشر چاپی | نشر قطره |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 116 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-201-982-2 |
موضوع کتاب | کتابهای نمایشنامه تراژدی خارجی، کتابهای نمایشنامه پست مدرن خارجی |