معرفی و دانلود کتاب دروازه سرنوشت
برای دانلود قانونی کتاب دروازه سرنوشت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب دروازه سرنوشت
آخرین اثر آگاتا کریستی و پایانی برای ماجراجوییهای تامی و توپنس برسفورد! کتاب دروازه سرنوشت بهعنوان واپسین رمان کارآگاهی نوشتهشده توسط ملکهی جنایینویس شناخته میشود. تامی و توپنس در دههی هشتم زندگی خود هستند و به خانهای جدید در شهر ساحلی هالوکواى نقل مکان کردهاند. آنها هنگام مرتبسازی کتابخانهی قدیمی، پیامی پنهان در یکی از کتابها پیدا میکنند که به مرگ مشکوک زنی به نام ماری جوردن در حدود شصت سال پیش اشاره دارد. همین کشف ساده، آنها را به ماجراجویی جدید و پرخطری میکشاند.
دربارهی کتاب دروازه سرنوشت
رمان جنایی دروازه سرنوشت (Postern of Fate) درونمایهای روانشناختی دارد که یادآور آثار پیشین آگاتا کریستی (Agatha Christie) است. پروندهی قدیمی که تامی و توپنس در دست گرفتهاند، ریشه در جنگ جهانی اول دارد. آنها در کتابخانهی خانهی جدیدشان پیامی محرمانه پیدا میکنند که به مرگ مشکوک زنی به نام ماری جوردن اشاره دارد. روایتهای محلی دربارهی این زن متناقض است؛ برخی او را پرستار آلمانی و جاسوس میدانند و برخی دیگر ادعا دارند که مرگش تصادفی و ناشی از خوردن سبزیجات سمی بوده است.
دروازه سرنوشت؛ وداع آرام آگاتا کریستی با داستانها و خوانندههایش
روایتهای ضد و نقیض در پروندهی ماری جوردن، فضای مبهم و رازآلودی میآفریند که آگاتا کریستی در واپسین سالهای عمرش کوشید بار دیگر به آثارش بازگرداند. رمان پلیسی دروازه سرنوشت، بیش از آن که یک معمای کلاسیک قتل باشد، بازتابی از ذهنیت سالخوردگی و دغدغهی شخصی نویسنده است. گفتگوهای طولانی و پراکندهی شخصیتها، تلاش برای کنار هم گذاشتن خاطرات فراموششده و روایتهای متناقض محلی، همه نشان میدهند که کریستی در واپسین سالهای عمرش، بیش از هر چیز به پیری، فراموشی و گذر زمان میاندیشیده است.
تامی و توپنس، شخصیتهای داستان رازآلود دروازه سرنوشت، با وجود سن بالا همچنان روحیهی ماجراجویانه دارند و در پی کشف حقیقتی هستند که دههها در سایهی سکوت باقی مانده است. اما مسیرشان پر از ابهام و خطر است؛ قتل باغبان، تیراندازی به توپنس و تهدیدهایی که نشان میدهد راز ماری جوردن هنوز هم برای برخی افراد حساس و خطرناک است. در کنار این خط اصلی، آگاتا کریستی با افزودن جزئیات روزمره، از مشکلات با تعمیرکاران گرفته تا حضور سگ وفادارشان هانیبال، فضای شخصی و نوستالژیک میآفریند. این عناصر، رمان را به نوعی خاطرهنگاری ادبی بدل میکند؛ وداعی آرام با شخصیتهایی که همراه با نویسنده پیر شدهاند.

در نهایت، دروازه سرنوشت شاید از نظر انسجام داستانی چندان قوی نباشد، اما ارزش آن در جای دیگری نهفته است. حتی ضعیفترین اثر آگاتا کریستی نیز از بهترین آثار برخی از نویسندگان سرگرمکنندهتر و جذابتر است. این رمان جنایی را میتوانید با ترجمهی روان فائزه اسکندری بخوانید که توسط انتشارات هرمس چاپ و منتشر شده است.
نکوداشتهای کتاب دروازه سرنوشت
- لطفاً تحت تأثیر نقدهای منفی دربارهی آخرین کتاب آگاتا کریستی قرار نگیرید. به نظر من این مجموعه باید به ترتیب خوانده شود تا بتوانید ببینید که شخصیتها و خود کریستی چگونه در زمان واقعی پیر میشوند. دروازه سرنوشت درونمایهی خوبی دارد و گفتگوهای میان تامی و توپنس دلنشین است. نگاه دقیق کریستی به جهان و توانایی او در نویسندگی همچنان تیزبین و زنده به نظر میرسد. (کاربر آمازون)
- من طرفدار پروپاقرص آگاتا کریستی هستم و بهویژه شخصیتهای تامی و توپنس را بسیار دوست دارم. این رمان جنایی که فکر میکنم آخرین داستان منتشرشدهی او باشد، ناامیدکننده نیست. به همه توصیه میکنم این رمان و رمان دشمن پنهان را بخوانند. (کاربر آمازون)
کتاب دروازه سرنوشت برای شما مناسب است اگر
- به داستانهای جنایی و معمایی علاقهمند هستید.
- طرفدار آگاتا کریستی هستید و میخواهید ببینید در آخرین اثرش، تامی و توپنس چه ماجرایی را پیش میگیرند.
- از مخاطبان جدی ادبیات انگلستان هستید و نویسندههای انگلیسی را دنبال میکنید.
- به تازگی خواندن آثار مشهور ادبیات کلاسیک را شروع کردهاید و نمیخواهید خالق بیبدیل رمانهای جنایی را از قلم بیندازید.
در بخشی از کتاب دروازه سرنوشت میخوانیم
خب، تنها آن نیست. مشکل پارکینسونها هست، مشکل مارى جوردن هست و حتما کلى مشکل دیگر هم وجود دارد. مارى جوردن به مرگ طبیعى نمرده است، قسمت بعدى پیام مىگوید «یکى از ما بوده.» این یعنى یکى از اعضاى خانواده پارکینسون یا فقط کسى که در این خانه زندگى مىکرده است؟ مثلاً دو یا سه خانواده پارکینسون وجود داشته و چند تا پارکینسون پیرتر و آدمهایى با اسمهاى مختلف که همه یا خاله و عمه پارکینسونها بودند یا خواهرزاده و برادرزاده آنها. گمانم خدمتکار و کلفت سر میز و آشپز و شاید هم یک دختر اُپِر، ولى نه آن موقع هنوز براى این چیزها خیلى زود بوده است. ولى منظور «یکى از ما» یک خانوار است. خانوادهها آن موقع خیلى بزرگتر از الان بودهاند. مارى جوردن مىتواند یک خدمتکار یا کلفت یا حتى آشپز باشد. آنوقت چرا کسى باید مرگ او را بخواهد، و به مرگ طبیعى نمیرد؟ مىخواهم بگویم که کسى مرگ او را مىخواسته است. در غیر این صورت مرگش طبیعى بود، نه؟ پس فردا صبح به یک مهمانى دعوتم.
انگار دائم دارى صبحها مىروى مهمانى.
خب، بهترین راه براى شناختن همسایهها و آدمهایى است که اینجا زندگى مىکنند. تازه این روستا زیاد هم بزرگ نیست و مردم دائم درباره عمه پیر یا آدمهاى پیرى که مىشناختند حرف مىزنند. با خانم گریفین شروع مىکنم که انگار در این اطراف آدم شناخته شدهاى است. به همه مستبدانه حکومت مىکند. به کشیش دستور مىدهد. براى دکتر قلدرى مىکند، به نظرم حتى براى پرستار بخش هم شاخ و شانه مىکشد.
فهرست مطالب کتاب
کتاب اول
فصل اول: کتابهاى مورد علاقه
فصل دوم: پیکان سیاه
فصل سوم: بازدید از قبرستان
فصل چهارم: عده زیادى پارکینسون
فصل پنجم: حراجى فیل سفید
فصل ششم: مشکل
فصل هفتم: مشکلات بیشتر
فصل هشتم: خانم گریفین
کتاب دوم
فصل اول: مدتها قبل
فصل دوم: معارفه به ماتیلد، ترولاو و کاى. کاى
فصل سوم: شش چیز غیرممکن قبل از صبحانه
فصل چهارم: سفر با ترولا. آکسفورد و کمبریج
فصل پنجم: روشهاى تحقیق
فصل ششم: آقاى رابینسون
کتاب سوم
فصل اول: مارى جوردن
فصل دوم: تحقیقات توپنس
فصل سوم: تامى و توپنس اسناد را مقایسه مىکنند
فصل چهارم: احتمال تشریح ماتیلد
فصل پنجم: مصاحبه با کلنل پیکوى
فصل ششم: دروازه سرنوشت
فصل هفتم: بازجویى
فصل هشتم: خاطره یک عمو
فصل نهم: دسته جوانها
فصل دهم: حمله به توپنس
فصل یازدهم: اقدام هانیبال
فصل دوازدهم: آکسفورد، کمبریج و لوهنگرین
فصل سیزدهم: ملاقات خانم مولینز
فصل چهاردهم: لشکرکشى به باغ
فصل پانزدهم: هانیبال و آقاى کریسپین انجام وظیفه مىکنند
فصل شانزدهم: پرواز پرندهها به جنوب
فصل هفدهم: سخن آخر: شام با آقاى رابینسون
مشخصات کتاب الکترونیک
| نام کتاب | کتاب دروازه سرنوشت |
| نویسنده | آگاتا کریستی |
| مترجم | فائزه اسکندری |
| ناشر چاپی | نشر کتاب هرمس |
| سال انتشار | ۱۴۰۲ |
| فرمت کتاب | EPUB |
| تعداد صفحات | 304 |
| زبان | فارسی |
| شابک | 978-964-363-934-1 |
| موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی، کتابهای ادبیات کلاسیک |


























