معرفی و دانلود کتاب مرگ ایوان ایلیچ
برای دانلود قانونی کتاب مرگ ایوان ایلیچ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب مرگ ایوان ایلیچ
کتاب مرگ ایوان ایلیچ، رمانی کوتاه با داستانی تأملبرانگیز دربارهی مرگ را پیش روی خواننده قرار میدهد. لئو تولستوی، نویسندهی شهیر روس، در قالب داستانی خواندنی، مفهوم زندگی، پوچی و مواجهه با مرگ را بررسی کرده است. خواننده در این داستان با سرگذشت قاضی در حال مرگ همراه میشود. این قاضی که ایوان ایلیچ نام دارد، در لحظههای واپسین عمر خود به بیمعنا بودن زندگیاش پی میبرد.
دربارهی کتاب مرگ ایوان ایلیچ
کتاب مرگ ایوان ایلیچ (The Death of Ivan Ilyich)، خواننده را با داستانی فلسفی دربارهی معنای زندگی و مرگ، همراه میکند. لئو تولستوی (Leo Tolstoy)، نویسندهی کتاب، زندگی یک قاضیِ محتضر را در این اثر روایت کرده است.
داستان فلسفی مرگ ایوان ایلیچ، با پایان زندگی شخصیت اول، آغاز میشود. ایوان ایلیچ، قاضی میانردهای در دیوان روسیهی تزاری بود. پس از مراسم خاکسپاری ایوان ایلیچ، لئو تولستوی روایت را به دوران زندگی این شخصیت بر میگرداند. ایلیچ، برای اینکه از قافلهی رقابت تجملاتی میان همقطارانش عقب نماند، سالها تلاش کرد. نویسنده، ماجراهای تلاش ایلیچ برای ترفیع گرفتن را روایت میکند. شخصیت اول داستان، برای رسیدن به مقامهای بهتر در دستگاه قضایی، از خانواده و اطرافیان کناره گرفته بود و فقط به کار فکر میکرد.
در ادامهی کتاب و به دنبال اتفاقی ساده، ایلیچ بیمار میشود. این بیماری، زندگی شخصیت اول داستان مرگ ایوان ایلیچ را تغییر میدهد. بیماری ایوان رو به وخامت میگذارد و با مرگ روبهرو میشود. مواجهه با مرگ، شخصیت اول داستان را به افکاری فلسفی دربارهی معنای زندگی وا میدارد. ایلیچ به رفتار تصنعی اطرافیان با خودش میاندیشد و با کاوش عمیق در گذشته، به بیهودگی زندگیاش پی میبرد. لئو تولستوی در داستان مرگ ایوان ایلیچ، مفاهیم اگزیستانسیال (هستیگرایانه) را با تمرکز بر پوچی زندگی ظاهری، مواجهه با مرگ و جستجوی معنای اصیلِ زندگی به تصویر کشیده است.
کتاب مرگ ایوان ایلیچ را انتشارات سفیر قلم با ترجمهی هنگامه حاجی زاده، چاپ و روانهی بازار کرده است.
نکوداشتهای کتاب مرگ ایوان ایلیچ
- فرمول لئو تولستوی این است: ایوان یک زندگی بد داشت، و از آنجا که یک زندگی بد چیزی جز مرگ روح نیست، پس ایوان یک مرگِ زنده را تجربه میکرد؛ و از آنجایی که فراسوی مرگ، نور زندهی خداوند است، پس ایوان با مرگش وارد حیات جدید شد؛ حیاتی که با حرف بزرگ نوشته میشود (تأکید بر مفهوم روحانی والاتر از زندگی روزمره). (ولادیمیر ناباکوف)
- این اثر باید یکی از بهترین کتابهایی باشد که از منظر یک فرد در حال احتضار نوشته شده است. بینشآفرین با خواندنی ساده. (کاربر آمازون)
- خودکاوی ایوان در آستانهی مرگش، به ما فرصت میدهد تا مسیر زندگی خود را پیش از آنکه دیر شود، اصلاح کنیم. داستان مرگ ایوان ایلیچ، بررسی پوچی زندگی است که برای جلب رضایت دیگران سپری شده. این حقیقت وجودی، امروزه نیز به همان اندازه که در روسیهی تزاری اهمیت داشت، اعتبار دارد. (کاربر آمازون)
اقتباس سینمایی از کتاب مرگ ایوان ایلیچ
- فیلم سینمایی «زیستن»، به کارگردانی آکیرا کوروساوا، محصول 1952
- فیلم سینمایی «مرگ آسان»، به کارگردانی الکساندر کایدانُوفسکی، محصول 1985
- فیلم سینمایی «ایوانز اِکس.تی.سی»، به کارگردانی برنارد رُز، محصول 2000
- فیلم سینمایی «پلهی آخر»، به کارگردانی علی مصفا، محصول 2012
- فیلم سینمایی «زندگی»، به کارگردانی اُلیوِر هِرمانوس، محصول 2022
کتاب مرگ ایوان ایلیچ برای شما مناسب است اگر
- به مطالعهی ادبیات روس علاقه دارید.
- از طرفداران تولستوی هستید و میخواهید خودتان را مهمان رمانی فلسفی و کوتاه از این نویسندهی شهیر روس بکنید.
- اهل مطالعهی داستانهای فلسفی دربارهی معنای زندگی و مرگ از دیدگاه اگزیستانسیال هستید.
در بخشی از کتاب مرگ ایوان ایلیچ میخوانیم
آخر شب بود که پراسکوویا برگشت. پاورچینپاورچین، طوری که ایوان بیدار نشود، وارد اتاقش شد، اما او متوجه آمدن همسرش شد؛ چشمانش را باز کرد و بلافاصله بست تا پراسکوویا متوجه نشود که او بیدار است. پراسکوویا میخواست گراسیم را بیدار کند تا خودش بهجای او در کنار ایوان بنشیند، اما ایوان چشمانش را باز کرد و گفت: «نه، بیدارش نکن! تو برو.»
«خیلی درد داری؟»
«مثل همیشه.»
«میخواهی کمی تریاک بدهم؟»
ایوان موافقت کرد و کمی تریاک خورد. پراسکوویا رفت.
تا حدود ساعت سه بعد از نیمهشب، ایوان در حالتی از گیجی و بیحالی شدید به سر برد. به نظر میرسید که درون کیسهای تنگ و سیاه قرار دارد و از درد زیاد به خود میپیچد و به انتهای کیسه فرو میرود، انتهای کیسه بسیار تاریک و وحشتناک بود. هرچه ایوان تقلا میکرد و دستوپا میزد که از کیسه بیرون بیاید، لیز میخورد و بیشتر فرو میرفت. دستوپا زدنهای ایوان باعث شد، کیسه پاره شود، او به بیرون پرتاب شد و ایوان به هوش آمد.
چشمانش را باز کرد. گراسیم کنار تخت نشسته بود و در همان حال چرت میزد. پاهای لاغر و ضعیف ایوان که داخل جوراب بود، روی شانههای گراسیم قرار داشت، شمعی در زیر حباب شیشهای روشن بود و آن درد همیشگی همراه ایوان بود.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب مرگ ایوان ایلیچ |
نویسنده | لئو تولستوی |
مترجم | هنگامه حاجی زاده |
ناشر چاپی | انتشارات سفیر قلم |
سال انتشار | ۱۴۰۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 104 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-4611-16-1 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان روانشناسی خارجی، کتابهای ادبیات کلاسیک، کتابهای داستان و رمان اجتماعی خارجی |