معرفی و دانلود کتاب اگر می‌توانستی خورشید را ببینی

معرفی کتاب اگر می‌توانستی خورشید را ببینی

کتاب اگر می‌توانستی خورشید را ببینی، یک رمان نوجوان به قلم آن لیانگ است که با بهره‌گیری از عناصر فانتزی، تخیل و رگه‌هایی از عشق، داستانی جذاب را پیش روی مخاطبش قرار می‌دهد. یک دختر دبیرستانی تصمیم می‌گیرد با استفاده از قدرت ماورائی‌اش پول درآورد و در این مسیر ناچار است با رقیب درسی خود وارد همکاری شود، اما پس از مدتی نه‌تنها دشمنی به عشق بدل می‌شود، بلکه قهرمان داستان به یک دوراهی اخلاقی می‌رسد و باید تصمیمی قاطع و سرنوشت‌ساز بگیرد.

درباره‌ی کتاب اگر می‌توانستی خورشید را ببینی

آلیس سان یک دختری نوجوان و نخبه است که در یک مدرسه‌ی شبانه‌روزی بین‌المللی در پکن تحصیل می‌کند. ازآنجاکه او تنها دانش‌آموز بورسیه‌ای این مدرسه است، همیشه در میان دانش‌آموزان ثروتمند مدرسه، احساس نامرئی بودن می‌کند اما جرقه‌ی داستان کتاب اگر می‌توانستی خورشید را ببینی (If You Could See the Sun) نوشته‌ی آن لیانگ (Ann Liang) از زمانی روشن می‌شود که این احساس درونی آلیس، به شکل واقعی بروز پیدا می‌کند.

داستان رویارویی پول و اخلاقیات

با اینکه آلیس بورسیه شده است و مدرسه، پرداخت شهریه‌ی او را تقبل می‌کند اما والدینش به دلیل مشکلات مالی از پس هزینه‌های جانبی مدرسه برنمی‌آیند. اقرار والدین دختر به این حقیقت تلخ باعث ناامیدی عمیق آلیس می‌شود و او فقط تا پایان ترم برای تصمیم‌گیری در مورد تحصیلش فرصت دارد. پس از این اتفاق، آلیس در یک مراسم اهدای جایزه درگیر مشاجره با رقیب و دشمن همیشگی‌اش، هنری لی می‌شود و ناگهان بعد از تجربه‌ی لرز و تنگی نفس، قدرت ماورائی‌اش بروز پیدا می‌کند.

آلیس حالا واقعاً می‌تواند ناپدید شود و طولی نمی‌کشد که تصمیم می‌گیرد با استفاده از این توانایی‌اش پول دربیاورد. با این حال برای عملی کردن نقشه‌ی خود چاره‌ای ندارد جز اینکه به سراغ هنری برود. آلیس که قدرت نامرئی شدن این امکان را به او می‌دهد تا به گوشه‌های پنهان و تاریک زندگی هم‌کلاسی‌هایش پی ببرد، با طراحی یک اپلیکیشن رازهای آن‌ها را به دیگران می‌فروشد. رازهای رسواکننده‌ای که در ابتدا ساده و کوچک‌اند اما به مرور پای جرایم واقعی و پول‌های کلان به میان کشیده می‌شود. اینجاست که آلیس باید تصمیم بگیرد که به‌دست آوردن پول بیشتر ارزش گذشتن از اخلاقیات و بازی کردن با جانش را دارد یا نه؟

آن لیانگ، هیجان، عشق و فانتزی را به هم می‌آمیزد

کتاب اگر می‌توانستی خورشید را ببینی، اولین رمانی است که به قلم آن لیانگ به نگارش درآمده است. او در این رمان نوجوان به موازات پی‌رنگ داستانی اصلی، خرده‌روایت‌های دیگری را هم چاشنی داستان می‌کند. این نویسنده‌ی چینی - استرالیایی با خلق ماجرای عاشقانه‌ای که با یک دشمنی آغاز می‌شود و با بهره‌گیری از جذابیت‌های فرهنگ چین، رمانی گیرا می‌آفریند و با اتفاقاتی هیجان‌انگیز و نفس‌گیر خواننده را به مطالعه‌ی ادامه‌ی ماجرا ترغیب می‌کند. این رمان عاشقانه، خیال‌انگیز و فانتزی، نوجوانان و به‌خصوص آن‌هایی را که در فضاهای مختلف اجتماعی و فرهنگی احساس جدا افتادگی می‌کنند، به هم‌ذات‌پنداری وامی‌دارد و کمک می‌کند تا بتوانند به این حقیقت واقف شوند که زندگی هیچ‌کس عاری از نقاط تاریک و ناخوشایند نیست اما آن‌چه اهمیت دارد تصمیم‌گیری درست در دوراهی‌های اخلاقی است.

کتاب اگر می‌توانستی خورشید را ببینی، این رمان عاشقانه نوجوان را الهام صیفی‌کار به فارسی برگردانده و انتشارات دانش‌آفرین برای نشر آن کوشیده است.

جوایز و افتخارات کتاب اگر می‌توانستی خورشید را ببینی

• نامزد دریافت جایزه‌ی بهترین کتاب فانتزی و علمی و تخیلی نوجوانان از نگاه خوانندگان در سال 2022
• از کتاب‌های منتخب کتاب‌فروشان مستقل آمریکا (Indie Next Pick)
• یکی از کتاب‌های برگزیده‌ی انجمن خدمات کتابخانه‌ای آمریکا برای نوجوانان (YALSA)
• قرارگیری در فهرست بهترین کتاب‌های نوجوان از سوی وب‌سایت Buzzfeed
• یکی از بهترین کتاب‌های نوجوان سال از نگاه رسانه‌ی آنلاین PopSugar

نکوداشت‌های کتاب اگر می‌توانستی خورشید را ببینی

• نخستین کتاب نویسنده که اثری جذاب و گیرا با تلفیقی از ژانرهاست. (کِرکوس ریویوز)
• در این رمان عاشقانه نوجوان، یک داستان دبیرستانی پررقابت و بی‌نقص به تصویر کشیده شده است. از محبوب‌ترین کتاب‌های تمام دوران. (کلوئی کانگ، رمان‌نویس پرفروش نیویورک تایمز)
• کاملاً منحصربه‌فرد، تأمل‌برانگیز و شگفت‌انگیز نوشته شده است. کتاب اگر می‌توانستی خورشید را ببینی، سفری هیجان‌انگیز بود که از ابتدا تا انتها من را به خود جذب کرد. آن لیانگ صدایی تازه‌کار و در عین حال فوق‌العاده، در ادبیات نوجوان است. (گلوریا چاو، نویسنده‌ی پرفروش یواس‌ای تودی)
• به‌شدت نفس‌گیر. «اگر می‌توانستی خورشید را» ببینی بررسی هوشمندانه و دلسوزانه‌ای درباره‌ی نابرابری طبقاتی، امتیاز و رؤیای آمریکایی است، با شخصیت‌هایی که تحسین‌برانگیزند. آن لیانگ ستاره‌ای نوظهور در ادبیات نوجوان است. (گریس دی. لی، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز)

کتاب اگر می‌توانستی خورشید را ببینی برای شما مناسب است اگر

• نوجوان هستید و به خواندن رمان‌های عاشقانه با درون‌مایه‌های رئالیسم جادویی و سبک فانتزی و نیروهای ماورائی، علاقه دارید.
• در پی رمانی هیجان‌انگیز می‌گردید که به‌عنوان یک نوجوان به شما احساس درک و دیده شدن بدهد.
• می‌خواهید از دل ماجراهایی پرخطر به دنیای پنهان زندگی آدم‌های مختلف سرک بکشید و همراه با قهرمان داستان درباره‌ی چالش‌های اخلاقی تأمل کنید.

در بخشی از کتاب اگر می‌توانستی خورشید را ببینی می‌خوانیم

گوشه ی چشمان تیز گربه مانند او چروک می شود و طوری به من نگاه می کند که انگار از من انتظار دارد بخندم یا موافقت کنم.

اما هیچ کدام از این کارها را انجام نمی دهم.

نمی توانم. نه وقتی که شکمم طوری پیچ می زند که انگار من همان کسی هستم که او در موردش بدگویی می کند.

و شاید به این دلیل است که من از اینکه هنری نزدیک من نشسته، حواسش به من است و بدون شک در حال قضاوت کلِ این تبادل نظر است، خبر دارم، یا به این دلیل است که من هنوز به خاطر نمره ی امتحان در ابرها سیر می کنم، یا به این دلیل که این احتمال وجود دارد که هیچ چیز درست نشود و من یک ترم دیگر از ارینگتون بروم، اما کاری عجیب و غریب انجام می دهم: دقیقاً همان چیزی را که به آن فکر می کنم، می گویم: «واقعاً؟ چون مطمئنم از تو بیشتر کار می کنه.»

چشمان ونسا گرد می شود.

به طور غریزی روی صندلی ام جمع می شوم، ناگهان می ترسم که او به من مشت بزند یا کار دیگری بکند. خیلی دیر یادم می آید که سال گذشته ونسا علاوه بر جوایز معتبر هنری، در مسابقات قهرمانی کیک بوکسینگ کشور نیز قهرمان شد.

اما تنها کاری که او انجام می دهد این است که با صدای بلند می زند زیر خنده.

می گوید: «لعنتی. آماده ی این حمله نبودم، آلیس.» لحن مهربان و شیطنت آمیز او با برق خشم چشمانش مطابقت ندارد. با این حال، قبل از اینکه بتوانم عقب نشینی کنم، او به سمت میز معمول خودمان حرکت می کند _ که حالا فقط میز خودش است. احساس می کنم به این زودی ها قرار نیست کنارش بنشینم.