معرفی و دانلود کتاب دفترچه آبی متالیک، خاطرات گرگ هفلی: کتاب سیزدهم مجموعه خاطرات یک بیعرضه
برای دانلود قانونی کتاب دفترچه آبی متالیک، خاطرات گرگ هفلی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب دفترچه آبی متالیک، خاطرات گرگ هفلی: کتاب سیزدهم مجموعه خاطرات یک بیعرضه
تعطیلات رؤیایی؟ نه تا وقتی که با خانوادهی هفلی همراهی! در کتاب دفترچه آبی متالیک، خاطرات گرگ هفلی، سیزدهمین جلد از مجموعه همیشه خفن و همیشه مصیبتبارِ خاطرات یک بیعرضه اثر جف کینی، مامان خانواده در حال تدارک برای سفریست که دست کمی از یک فیلم ترسناک ندارد. گرگ و خانوادهاش تصمیم میگیرند برای کریسمس از خانهی برفیشان دل بکنند و به یک جزیرهی گرمسیری فوق لاکچری بروند؛ جایی که قرار است همه چیز لوکس، آرام و بهشتی باشد... البته تا قبل از اینکه این خانوادهی دردسرساز پایشان به آنجا برسد.
دربارهی کتاب دفترچه آبی متالیک، خاطرات گرگ هفلی
در کتاب دفترچهی آبی متالیک،خاطرات گرگ هفلی (Diary of a Wimpy Kid: The Getaway) نوشتهی جف کینی (Jeff Kinney) از همان لحظهی پرواز، همهچیز اشتباه پیش میرود. فرودگاه پر از صف و جیغ بچههاست، رودریک با مامورهای امنیتی درگیر میشود و گرگ بین یک پیرمرد خوابآلود و یک نوزاد نقنقو گیر میافتد که تصمیم گرفته گریههای مفی و کشدارش را در طول پرواز به یک اجرای زندهی کنسرتی تبدیل کند! و خب همانطور که میشود حدس زد در مقصد هم اوضاع بهتر نمیشود؛ رزرو اتاق اشتباهی از آب در آمده و بهجای سوئیتِ لوکس با منظرهی دریا، اتاقی کوچک با منظرهی دیوار نصیبشان میشود.

به محض اینکه گرگ پا به ساحل میگذارد، کشف میکند که آفتاب، دشمن قسمخوردهی پوست حساس اوست. برای اینکه خودش را نجات دهد، کرم ضدآفتاب میزند و تبدیل میشود به یک مجسمهی چسبناک که مگسها عاشقش هستند، میشود. در استخر، رودریک با لباس زیر وارد آب میشود و با موزیکهای گوشخراشش موجی از خجالت و بدبختی با خود میآورد. مانی هم کمی آنطرفتر در حال برقراری ارتباط صمیمانه با مارمولکها و پرندگان است، بابا هم این وسط یک دستهگل بزرگ به آب میدهد. خلاصه کار به جایی میکشد که دیگر همه در فکر ایناند که حالا چطور باید از این جزیرهی گندیدهی بهظاهر بهشتی، جان سالم به در ببرند!
تعطیلات لوکس یا اردوگاه بقا؟
مدیر هتل از خانوادهی هفلی متنفر شده، مسافران دیگر از ترس از کنارشان رد هم نمیشوند و گرگ فقط آرزو دارد کسی بیاید و او را از این جهنم چسبناک نجات بدهد. بعد این وسط مامان همچنان امیدوار است که بتواند روح تعطیلات را در خانوادهی هفلی بدمد. گرگ هم به یک گوشهای پناه میبرد تا این کابوس گرمسیری را توی دفترش ثبت کند، چون شاید بعدا خودش هم باورش نشود که چنین سفری را از سر گذرانده که هر لحظهاش ترکیبی از افتضاح، شوخی، آفتابسوختگی و سوسک بوده!
دفترچه آبی متالیک با همان طنز خفن، موقعیتهای افتضاح و بامزگیهای جف کینی، ما را به قلب سفر خانوادگیای میبرد که قرار بود رویایی باشد اما طبق معمول، تبدیل به فاجعهای بهیادماندنی میشود! کتابی پر از خنده، شوخی و یادآوری این حقیقت ساده که هیچچیز در جهان به اندازهی خانوادهی خودت نمیتواند هم اعصابت را خرد کند و هم دلت را گرم نگه دارد. این کتاب با ترجمهی ندا شادنظر از انتشارات ایرانبان به چاپ رسیده است.
کتاب دفترچه آبی متالیک، خاطرات گرگ هفلی برای شما مناسب است اگر
- 6 تا 12 سال سن دارید.
- بزرگتر هستید و خجالت نمیکشید که بگویید برای خواندن این کتاب، چقدر ذوق و اشتیاق دارید.
- از سفرهای خانوادگی خاطرههای ترسناک دارید.
- به همین زودیهای یک سفر خانوادگی جذاب در پیش دارید.
- همیشه در سفر، چیزمیزهایتان را گم میکنید: چمدان، پول، یا اعصاب... بینشان فرقی نمیگذارید.
- عاشق داستانهای ماجراجویانه و خندهدار و باحالید.
- سالهاست به این نتیجه رسیدهاید هیچجا خانهی آدم نمیشود، مخصوصاً در تعطیلات و وقتهایی که خیالتان راحت است و بیکارید.
در بخشی از کتاب دفترچه آبی متالیک، خاطرات گرگ هفلی: کتاب سیزدهم مجموعه خاطرات یک بیعرضه میخوانیم
بابا گفت درسی که باید از این ماجرا بگیرم، این است که هرگز کنترل اعصابم را از دست ندهم و کار احمقانهای نکنم؛ اما درسی که من از این ماجرا گرفتم، این بود که هر وقت هفلیها به دردسر میافتند، پا به فرار میگذارند.
بقیه افراد خانواده کنار در ورودی پایانه اصلی منتظر ما بودند. مامان میخواست بداند چرا آنقدر معطل کردهایم و بابا میخواست بداند چرا او و مانی و رودریک در صف تحویل بار نایستاده و جا نگرفته بودند.
بیست دقیقه طول کشید تا در صف تحویل بار نوبت به ما رسید، اما وقتی بابا چمدان بزرگمان را روی ترازو گذاشت، متصدی که پشت پیشخوان نشسته بود، گفت چمدان بیش از حد سنگین است و باید پول اضافهبار را بپردازیم.
اما بابا گفت این سفر به قدر کافی جیبهای او را خالی کرده و حتی یک دلار هم ندارد که بابت اضافهبار بدهد؛ بنابراین، تعدادی از لباسهایمان را از چمدان بزرگ بیرون آوردیم و توی ساکهای دستیمان چپاندیم.
بالاخره اوضاع را سر و سامان دادیم، اما فقط نیم ساعت فرصت داشتیم تا پیش از پرواز خودمان را به در اصلی برسانیم. به ایستگاه بازرسی که رسیدیم، باغوحش به معنای واقعی کلمه بود.
مشخصات کتاب الکترونیک
| نام کتاب | کتاب دفترچه آبی متالیک، خاطرات گرگ هفلی: کتاب سیزدهم مجموعه خاطرات یک بیعرضه |
| نویسنده | جف کینی |
| مترجم | ندا شادنظر |
| ناشر چاپی | انتشارات ایرانبان |
| سال انتشار | ۱۴۰۳ |
| فرمت کتاب | |
| تعداد صفحات | 224 |
| زبان | فارسی |
| شابک | 978-600-188-303-3 |
| موضوع کتاب | کتابهای داستان سرگرم کننده کودک، کتابهای داستان و رمان طنز نوجوان، کتابهای کودک 6 تا 8 سال، کتابهای کودک 9 تا 12 سال |



























