معرفی و دانلود کتاب دفترچه نارنجی، خاطرات گرگ هفلی: کتاب نهم مجموعه خاطرات یک بی‌عرضه

معرفی کتاب دفترچه نارنجی، خاطرات گرگ هفلی: کتاب نهم مجموعه خاطرات یک بی‌عرضه

شما با یک سفر خانوادگی پرماجرا چه می‌کنید؟ نقشه می‌کشید و قرار می‌گذارید در مسیر به همه خوش بگذرد؟ یا کاری می‌کنید که آدم از هر مدل سفر رفتنی که در جهان است، فراری شود؟ در کتاب دفترچه نارنجی، خاطرات گرگ هفلی، جلد نهم از مجموعه‌ی پرفروش و محبوب خاطرات یک بی‌عرضه، جف کینی باز هم گرگ، پسرک لاغرمردنی داستانش، را به دل فاجعه‌ای خنده‌دار و باورنکردنی پرت می‌کند. این بار در سفری جاده‌ای که قرار است اعضای خانواده را به‌هم نزدیک‌تر کند و قلب‌های صورتی در کابین ماشین هفلی‌ها بپراکند.

درباره‌ی کتاب دفترچه نارنجی، خاطرات گرگ هفلی

در کتاب دفترچه نارنجی، خاطرات گرگ هفلی (Diary of a Wimpy Kid 9: The Long Haul) از جف کینی (Jeff Kinney) مامان گرگ به این نتیجه رسیده که وقتش شده اعضای خانواده، به جای خیره شدن به صفحه‌ی گوشی و بازی و تلویزیون، مدتی را با هم در جاده بگذرانند. او نقشه‌ای دقیق و رنگارنگ طراحی می‌کند، مسیرهای تفریحی و فرهنگی را علامت می‌زند، خوراکی‌های خانگی را آماده می‌کند و با اعتمادبه‌نفسی مثال‌زدنی بقیه اعضای خانواده را به صف می‌کند و با افتخار می‌گوید که این تعطیلات قرار است بهترین سفر خانوادگی عمرشان شود! اما گرگ از همان اول کار حس خوبی به ماجرای پیش رو ندارد، چون می‌داند وقتی پای برنامه‌ریزی‌های مامان در کار باشد، از هر چیز کوچکی می‌تواند یک فاجعه‌ی تمام‌عیار درآید.

آدابِ مین‌گذاری در یک تعطیلات اجباری

در طول مسیر، خانواده‌ی هفلی با خانواده‌ای دیگر برخورد می‌کنند که ظاهراً تصمیم دارد در تمام توقف‌ها، درست در کنارشان باشد؛ در پمپ بنزین، در پارک، در شهربازی، حتی در هتل... هر جا که خانواده‌ی هفلی می‌رود، آن‌ها هم هستند. اینجاست که رقابتی پنهانی و خنده‌دار میان دو خانواده شکل می‌گیرد، چیزی بین خشم، بدجنسی، مسخره‌بازی و بدشانسی مطلق!

بااین‌حال، در میان تمام دعواها، اتفاقات عجیب و بحران‌های خانوادگی، چیزی در دل این سفر طولانی تغییر می‌کند. شاید همان چیزی که مادر گرگ از ابتدا به دنبالش بود: لحظه‌هایی کوتاه اما واقعی از با هم بودن، خندیدن و کنار آمدن با رومخی‌های زندگی. البته گرگ همچنان مطمئن است که تعطیلات خانوادگی نوعی شکنجه‌ی قانونی برای نوجوان‌ها محسوب می‌شود.

سفر طولانی پر از موقعیت‌های بامزه، شوخی‌های هوشمندانه و تصویرهایی است که هر خواننده‌ای را به خنده می‌اندازد. جف کینی بار دیگر با نثر ساده و طنز موقعیت‌های روزمره، از واقعیت‌های کوچک زندگی می‌گوید؛ از خانواده‌هایی که گاهی به هم می‌خندند چون اگر نخندند، احتمالاً باید فریاد بزنند و نزدیک‌ترین چیزی که دم دستشان هست را توی سر بغل‌دستی‌شان بشکنند.

اگر شما هم تا به حال در سفری بوده‌اید که همه چیز اشتباه پیش رفته، اگر می‌دانید دعوا روی صندلی عقب یعنی چه، یا اگر فقط دلتان می‌خواهد کمی بخندید و در عین حال یواشکی یاد خانواده‌ی خودتان بیفتید، این جلد از مجموعه‌ی خاطرات یک بی‌عرضه مخصوص شماست. این کتاب با ترجمه‌ی ندا شادنظر از نشر ایران‌بان منتشر شده است؛ قصه‌ای از یک سفر جاده‌ای پر از ماجرا، پر از خنده و کاملاً غیرقابل‌پیش‌بینی درست همان‌طور که زندگی خانواده‌ی هفلی همیشه بوده است.

کتاب دفترچه نارنجی، خاطرات گرگ هفلی برای شما مناسب است اگر

• 6 تا 12 سال سن دارید.
• حتی بزرگ‌ترید، اما هنوز نتوانستید از دنیای رنگارنگ و پرشور و حال کودکی دل بکنید.
• داستان‌های طنز خنده‌دار و باحال دوست دارید.
• علاقه‌ی خاصی به سفرهای جاده‌ای خانوادگی دارید یا برعکس در خانه ماندن را به سفر رفتن ترجیح می‌دهید.
• اهل خواندن کتاب‌های مصور هستید و از دنیای پرماجرای گرگ هفلی دل نمی‌کنید.

در بخشی از کتاب دفترچه نارنجی، خاطرات گرگ هفلی: کتاب نهم مجموعه خاطرات یک بی‌عرضه می‌خوانیم

مامان فکر می‌کرد من باید از خردسالی در معرض یک زبان خارجی قرار می‌گرفتم؛ بنابراین وقتی کلاس اول بودم کانال‌های اسپانیایی‌زبان به تلویزیون اضافه کرد و ما مجبور بودیم موقع صبحانه خوردن آنها را تماشا کنیم.

او هر چه در تلویزیون می‌شنید تکرار می‌کرد. فقط طرز تلفظش کمی متفاوت بود.

در نهایت من کلی اصطلاح یاد گرفتم؛ ولی غلط‌وغلوط.

مثلاً وقتی می‌خواهید از کسی بپرسید اسمش چیست باید به اسپانیایی بگویید “Como te IImas” خوب این را الان که در مدرسه اسپانیایی می‌خوانم یاد گرفتم.

اما وقتی بچه بودیم مامان می‌گفت «اسم شما چیه؟» در اسپانیایی می‌شود “Teamo” که در واقع به معنای «دوستت دارم» است. کاش این را قبل از اینکه به یک میلیون آدم غریبه بگویم “Teamo” می‌دانستم.

امروز مامان دو تا سی‌دی اسپانیایی گذاشت؛ اما از اینکه می‌دید کسی اهمیتی نمی‌دهد عصبانی شد؛ بنابراین ضبط را خاموش کرد و گفت می‌خواهد یک بازی داخل ماشین که به‌تازگی در مجله مطلبی درباره‌اش خوانده بود به ما یاد بدهد.