معرفی و دانلود کتاب دفترچه آبی، خاطرات گرگ هفلی: کتاب دوم مجموعه خاطرات یک بیعرضه
برای دانلود قانونی کتاب دفترچه آبی، خاطرات گرگ هفلی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب دفترچه آبی، خاطرات گرگ هفلی: کتاب دوم مجموعه خاطرات یک بیعرضه
اگر شما هم در خانهتان کسی را دارید که ور رفتن با وسایل شخصی دیگران و ورق زدن دفترچه خاطرات بقیه از سرگرمیهایش است، اصلاً نگران نباشید و کتاب دفترچه آبی، خاطرات گرگ هفلی دومین جلد از مجموعه خاطرات یک بیعرضه از جف کینی را بخوانید. در این کتاب گرگوری که استاد نگهداری از دفترچه خاطرات محرمانهاش است، فرمولهای محشرش را پیشپایتان میگذارد تا دیگر هیچ برادر بزرگتری جرئت نکند به ده فرسخی دفترچهی شما نزدیک شود. البته ممکن است این وسطها چند صفحهی خیلی خصوصی و نسبتاً شرمآور هم لو برود.
دربارهی کتاب دفترچه آبی، خاطرات گرگ هفلی
چطور میشود تابستان افتضاحی داشت؟ اول باید به زور در کلاس شنا ثبتنام شوید، بعد باید هر شب ظرفهای شام را بشویید و بدتر از دوتای قبلی هم اینکه رفیق صمیمیتان کل تابستان را ول کند و برود سفر و شما بمانید و دیوار اتاقتان و کلاً او را نبینید. گرگ همهی این بدبیاریها را در این تابستان هچلهفت تجربه کرده و حالا که پاییز شده و وقت رفتن به مدرسهها رسیده، حسابی کلهاش خراب است. و خب خبر جذاب اینکه اتفاقات رگباریِ رومخ و حالبهمزن بیشتری هم در راه است؛ مگر رودریکِ افسانهای و مامانِ همیشه در حال مشاوره دادن و بابایِ عشقِ مسابقات جهانی شنایش میگذارند گرگ یک لحظه نفس بکشد؟ خلاصه آنقدر حوادث عجیب و ماجراهای شاخدار رخ میدهد که گرگ طفلی حتی در خواب هم دنبال راهی برای فرار است! در کتاب دفترچهی آبی، خاطرات گرگ هفلی (Diary of a Wimpy Kid: Rodrick Rules) نوشتهی جف کینی (Jeff Kinney)، گرگ با کلی دردسر، خنده، و افتضاح تازه روبهرو میشود و ما هم همراهش میخندیم و فکر میکنیم که آیا بدتر از این هم میشود؟

رودریک علیه گرگ؛ نبردی خانگی با تلفات بالا!
جلد دوم مجموعه خاطرات یک بیعرضه روی جنگ و دعوای گرگ و برادر بزرگترش رودریک زوم کرده است. گرگ بدبخت تمام مدت سعی دارد راز مخفی تابستانیاش را از همه پنهان نگه دارد، ولی رودریک مثل بمب ساعتی بالای سرش تیکتاک راه انداخته و هر لحظه ممکن است بترکد و همهچیز را به تمام عالم لو بدهد. از آن طرف، مامان و بابا به خیال خودشان فکر بکری به کلهشان میرسد و با خودشان میگویند اگر آخر هفته بچهها را در خانه تنها بگذارند، شاید بالاخره مجبور شوند با هم کنار بیایند. ولی خب، معلوم است که این تصمیم بیشتر شبیه دستورالعمل ساخت فاجعهست تا تلاش برای ایجاد صلح و صفای خانوادگی....
در این جلد، ما با نسخهی خستهتر، بدشانستر و البته بامزهترِ گرگ روبهرو میشویم. او که هنوز از تابستان پرماجرا جان سالم به در نبرده، حالا باید در مدرسه، در جمع همکلاسیها و حتی در خانه با دردسرهای تازه دستوپنجه نرم کند. هر روز چیزی برای خراب شدن پیدا شود. از تکالیف مدرسه و پروژههای گروهی بگیر تا سادهترین گفتوگوها با رودریک و تلاش برای حفظ اسرار دفترچهاش که احتمالاً به فاجعهای تمامعیار ختم میشود.
جف کینی در کتاب دفترچهی آبی، خاطرات گرگ هفلی همان فرمول موفق همیشگیاش را به کار بسته و حتی موفق شده که موقعیتهای واقعیتر و خندهدارتری هم بسازد. کتاب پر است از لحظههایی که آدم ناخواسته هم میخندد و هم دلش برای گرگ میسوزد و نتیجهاش میشود یک داستان روان، پر از اتفاق و حسابی سرگرمکننده که بچهها با اشتیاق میخوانند و بزرگترها با لبخند، چون میدانند که همهمان یک روزی کمی از گرگ هفلی را درون خودمان داشتهایم.
این کتاب با ترجمهی ندا شادنظر از نشر ایرانبان به انتشار رسیده و در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
در نکوداشت کتاب دفترچه آبی، خاطرات گرگ هفلی
- جف کینی درست در کنار جی کی رولینگ به عنوان یکی از پرفروشترین نویسندگان کودک در این سیاره قرار دارد. (Independent)
کتاب دفترچه آبی، خاطرات گرگ هفلی برای شما مناسب است اگر
- 6 تا 12 سال سن دارید.
- از مدرسه بدتان میآید اما چندتایی رفیق باحال آنجا دارید.
- دلتان میخواهد یک داستان فوق بامزهی خندهدار بخوانید.
- گاهی وقتها هوس میکنید کمی سربهسر دیگران بگذارید.
- عاشق داستان تصویری هستید و یک بچهی باهوش کتابخوانید.
- آدمبزرگی هستید که وقتش رسیده برای تغییر مسیر زندگیتان راه جدیدی انتخاب کنید و دفترچه خاطرات یک نوجوان دستوپا چلفتیِ لاغرمردنی را بخوانید.
در بخشی از کتاب دفترچه آبی، خاطرات گرگ هفلی: کتاب دوم مجموعه خاطرات یک بیعرضه میخوانیم
بعد از تمرین شنا، رودریک با ونش آمد دنبالم. این پیشنهاد احمقانهی مامان بود که اگر من و رودریک هر روز با ماشین او به خانه برگردیم، رابطهمان بهتر میشود. اما این کار رابطهمان را بدتر کرد.
رودریک با نیمساعت تأخیر آمد دنبالم.
و به من اجازه نداد جلو بنشینم. گفت درست است که ونش مال پانزده سال پیش است، اما کُلر صندلیاش را خراب میکند.
ون رودریک صندلی عقب ندارد، برای همین باید بین وسایل موسیقیاش میچپیدم. هر بار که رودریک ترمز میکرد، باید دعا میکردم سرم به یکی از طبلهایش نخورد.
آخر سر، تصمیم گرفتم به جای اینکه سوار ون رودریک شوم، هر روز پیاده بروم خانه. دو مایل پیاده راه رفتن بهتر از ضربه مغزی شدن در عقب ون رودریک است.
اواسط تابستان، تصمیم گرفتم هر طور شده با کلاس شنا کنار بیایم. بعد به ذهنم رسید کلکی جور کنم و از زیر تمرین در بروم.
کمی شنا کردم و بعد از مربی اجازه گرفتم بروم دستشویی. تا تمرین تمام شود، در دستشویی اتاق رختکن ماندم. تنها ایراد نقشهام این بود که دمای دستشویی پسرها حداقل 40 درجه زیر صفر بود. هوای آنجا واقعاً سردتر از آب استخر بود.
مشخصات کتاب الکترونیک
| نام کتاب | کتاب دفترچه آبی، خاطرات گرگ هفلی: کتاب دوم مجموعه خاطرات یک بیعرضه |
| نویسنده | جف کینی |
| مترجم | ندا شادنظر |
| ناشر چاپی | انتشارات ایرانبان |
| سال انتشار | ۱۴۰۳ |
| فرمت کتاب | |
| تعداد صفحات | 224 |
| زبان | فارسی |
| شابک | 978-964-2980-82-6 |
| موضوع کتاب | کتابهای داستان سرگرم کننده کودک، کتابهای داستان و رمان طنز نوجوان، کتابهای کودک 6 تا 8 سال، کتابهای کودک 9 تا 12 سال |




























