معرفی و دانلود کتاب صوتی زن خوب ایالت سچوان
برای دانلود قانونی کتاب صوتی زن خوب ایالت سچوان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی زن خوب ایالت سچوان
«آخه چطور میتونم خوب باشم وقتی همهچیز انقدر گرونه؟!» برتولت برشت در کتاب صوتی زن خوب ایالت سچوان که در قالب یک نمایشنامه نگاشته و اجرا شده، ماجرای روزی را روایت میکند که سه تن از خدایان بهشخصه پا بر زمین گذاشتند تا ثابت کنند که با وجود تمام سختیها، هنوز هم انسانهای نیکوکار بر روی زمین پیدا میشوند...
دربارهی کتاب صوتی زن خوب ایالت سچوان
و خدا انسان را آفرید تا به سمبلی از نیکوکاری بدل شود... البته اگر چنین وضعیت اقتصادی نابسامانی به او مهلت خوب بودن بدهد...
برتولت برشت (Bertolt Brecht) در کتاب صوتی زن خوب ایالت سچوان (The Good Person Of Szechwan) یکی از جنجالیترین دغدغههای انسان را به موضوع داستانی بدل کرده که در قالب یک نمایشنامه به اجرا درآمده است؛ آیا خوب بودن تنها در شرایطی میسر میشود که حداقلی از نیازهای انسان رفع شده باشد؟ آیا در شرایط نابسامان، خوب بودن ناممکن میشود؟ آیا شرایط نابسامان، میتواند مجوزی برای بزه و گناه باشد؟ آیا خدا خود مسئولیت افتادن به چنین تنگنایی را به گردن میگیرد؟
در کتاب صوتی زن خوب ایالت سچوان، داستان با روایتگری یک مرد آبفروش آغاز میشود. مرد توضیح میدهد که اگر آب فراوان باشد، کسی به او نیاز ندارد و کسبش کساد میشود، و اگر آب کم باشد، او مجبور است تا برای آوردن آب به مسافت خیلی دوری برود. در نهایت هیچکدام از این اوضاع به حال او فرق چندانی نمیکند؛ چرا که سالهاست فقر سرزمینشان را درنوردیده و کسی توان خرید ندارد.

زن خوب ایالت سچوان؛ داستانی درباره اخلاق در دنیای واقعی
با همهی اینها، در کتاب صوتی زن خوب ایالت سچوان میشنویم که خبر خوبی در راه است. سه تن از خدایان قرار است که خود در قامت انسان به زمین بیایند و بر این وضعیت نظارت کنند. البته که آمدنشان به نیت حل مشکل خلق نیست؛ آنها آمدهاند تا با پیدا کردن آدمی درستکار، ثابت کنند که میشود در خروش بیامان مشکلات زندگی خوب و درستکار باقی ماند. مرد آبفروش خبر آمدن خدایان را شنیده و برای همین نیز دم دروازهی شهر کشیک میدهد تا اولین کسی باشد که به آنها خوشامد میگوید. او فکر میکند به محض اینکه خدایان به شهر برسند، با آدمهای مهم بسیاری احاطه میشوند و دیگر نوبت به او نمیرسد که سلامی عرض کند. برای همین هم دم دروازه مینشیند و مردم را زیر نظر میگیرد تا بتواند حدس بزند که کدام یک از آنها، پروردگار مقدس عالمیان است که در پوست انسان بر روی زمین ظاهر شده. گرچه آبفروش در ذاتش کمی فریبکاری و حیله دارد که او را از زمرهی نیکوکاران بیرون میکشد و مأموریت خدایان را برای پیدا کردن آدم درستکار بیثمر میگذارد، اما این چیزی از علاقهاش برای ابراز ارادت به خدایان کم نمیکند.
بالاخره خدایان میرسند و مرد آبفروش، آسیمهسر در پی یافتن اقامتگاهی درخور برای آنها، کوچهبهکوچهی شهر را میچرخد. او در خانهی افراد مختلفی میرود، اما ثروتمندان او را به فقرا حواله میدهند و فقرا هم که آهی در بساط ندارند که بخواهند میزبان خدایان باشند. در نهایت زنی روسپی به نام شینته، قبول میکند که میزبان آنها باشد و با مهربانی آنها را به خانهاش راه میدهد. خدایان با فرض اینکه یک درستکار بر روی زمین یافتهاند، مقدار زیادی پول به او میدهند تا در مسیر خیر ثابتقدم باشد. شینته نیز تصمیم میگیرد تا با آن پول، مغازهای اجاره کند، دست از تنفروشی بردارد و با نیکوکاری و کمک به دیگران، هدیهی خدایان را گرامی بدارد، اما این مسیر، آنطور که او پیشبینی کرده پیش نمیرود...

کتاب صوتی زن خوب ایالت سچوان کاری از نشر صوتی ماه آوا و انتشارات افکار جدید است. این کتاب را با ترجمهی مهدی زمانیان و روایت گروهی از گویندگان در اختیار دارید.
در نکوداشت کتاب زن خوب ایالت سچوان
- جهانبینی تاریک و خیرهکنندهی برتولت برشت تأثیری عمیق و تکاندهنده بر جای میگذارد. این نمایشنامه بر پایهی این درک درخشان شکل گرفته که انسانها برای بقا، نیازمند نوعی دوگانگی یا شخصیتِ دوپاره هستند. (روزنامهی Evening Standard)
کتاب صوتی زن خوب ایالت سچوان برای شما مناسب است اگر
- به نمایشنامههای کلاسیک خارجی علاقه دارید.
- مایلید به سوال فلسفی-اخلاقی «آیا خوب بودن در شرایط بد ممکن است؟» پاسخ بدهید.
در بخشی از کتاب صوتی زن خوب ایالت سچوان میشنویم
(آبفروش در کنار رودخانه چمباتمه زده است.)
وانگ: (درحالیکه به دوروبر خود نگاه میکند): همهچیز آرام است. الان چهار روز است که خود را مخفی کردهام. آنها دیگر نمیتوانند مرا پیدا کنند، زیرا مرتب کشیک میکشم. عمداً راه فرارم را در مسیر آنها انتخاب کردم. روز دوم از روی پل گذشتند. خودم صدای پایشان را شنیدم. دیگر باید خیلی از اینجا دور شده باشند. خطر از سرم گذشت.
(دراز میکشد و به خواب فرو میرود. موسیقی شروع به نواختن میکند. تپهای از دور به چشم میخورد و خدایان ظاهر میشوند.)
وانگ: (دستها را حایل صورتش میکند، گویی کسی میخواهد او را بزند): نمیخواهد چیزی بگویید. خودم همهچیز را میدانم. میدانم که نتوانستم کسی را پیدا کنم که شما را به خانهاش راه دهد. حالا که همهچیز را فهمیدید، بگذارید به حال خودم باشم...
خدای اولی: برعکس، خوب هم پیدا کردی. وقتی تو رفتی، او آمد. ما را به خانهاش برد، به ما جای خواب داد و صبح هم که خواستیم از آنجا برویم، چراغ به دست ما را راهنمایی کرد. چیزی که هست، تو به ما گفتی که او آدم درستکاری است، درحالیکه چنین نبود.
وانگ: پس شینته شما را پذیرفت؟
خدای اولی: البته.
وانگ: و منِ زودباور دررفتم. فکر کردم دیگر برنمیگردد. چون گرفتاری دارد، نمیتواند برگردد.
خدایان: ای انسان سستایمان!
خیرخواه اما سستایمان!
جایی که احتیاج سراغ کند، میپندارد از نیکی اثری نیست.
جایی که خطر سراغ کند، میپندارد از شهامت اثری نیست.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
| نام کتاب | کتاب صوتی زن خوب ایالت سچوان |
| نویسنده | برتولت برشت |
| مترجم | مهدی زمانیان |
| راوی | گروه گویندگان |
| ناشر چاپی | نشر افکار |
| ناشر صوتی | نشر ماه آوا |
| سال انتشار | ۱۴۰۴ |
| فرمت کتاب | MP3 |
| مدت | ۳ ساعت و ۵۹ دقیقه |
| زبان | فارسی |
| موضوع کتاب | کتابهای صوتی نمایشنامه کلاسیک خارجی، کتابهای صوتی نمایشنامه تاریخی خارجی |































