معرفی و دانلود کتاب غریق
برای دانلود قانونی کتاب غریق و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب غریق
در گرگ و میش یک غروب طوفانی، به نظر میرسد زنی خودش را به دست امواج دریا سپرده است. جان بنویل، نویسندهی برندهی جایزهی بوکر در کتاب غریق، ما را در حال و هوای ایرلند اواسط قرن بیست غرق کرده است، جایی که بوی نم و نا، قهوهی کهنه و الکل به مشاممان میزند و معمایی چندلایه پیش رویمان گشوده میشود.
دربارهی کتاب غریق
مردی به نام ویمز که در انزوا زندگی میکند، در گرگ و میش غروب فکر میکند که چشمهای قرمز یک حیوان وحشی را دیده است. کمی جلوتر میرود، دود سفیدی در هوا بلند شده است و او ماشینی اسپرت و طلایی رنگ را با درهایی باز میبیند. ویمز میداند بهترین راه این است که خودش را به ندیدن بزند، ندیدن مردی که در دوردست دارد دستهایش را مثل عروسک تکان میدهد و لابد به دنبال کمک است؛ چراکه بهنظر میرسد زنش خودش را از صخرههای ساحلی به پایین پرتاب کرده است.
جان بنویل (John Banville) در آخرین اثرش، رمان غریق (The Drowned) بخشی دیگر از داستانهای کارآگاه جان استرافورد را روایت کرده است. داستان این رمان تریلر در حواشی روستایی در ایرلند در اواسط قرن بیستم میگذرد. آرمیتاژ مردی است که زنش پس از مشاجرهای با او از صخرهها به پایین پریده و الان بیم غرق شدنش میرود، او میخواهد از ویمز کمک بگیرد و پس از آن پای پلیس به ماجرا باز میشود.
پای کارآگاه استرافورد به ماجرا باز میشود
کارآگاه استرافورد وضعیت جالبی ندارد، او که پس از مرگ همسرش هر روز را در سینما با خیره شدن به صفحهی سیاه و سفید فیلمها و انعکاس سفید دود سیگار در پروژکتورها گذرانده، حال باید با معمایی پیچیده دست و پنجه نرم کند. جان بنویل در این کتاب کارآگاهی ما را در میان آبهای سرمهای رنگ و سرد و روانهایی پیچیده ایرلند غرق میکند و به این ترتیب، تاریکترین زوایای انسانیت را به تصویر میکشد.
مهناز مهری، مترجم این رمان جنایی است؛ نشر گویا شما را به غرق شدن در ماجرایی پیچیده و رازآلود دعوت کرده است.
نکوداشتهای کتاب غریق
- داستان کارآگاهی غریق با آن طرح بینقص، سرد و جذابش، تصویری دقیق از همان شخصیتهای منفور و آشنای داستانهای جان بنویل به مخاطب نشان داده است: مردی که قطبنمای اخلاقی خودش را گم کرده است. (فایننشال تایمز)
- معما با نثر شیک و آرام معمول جان بنویل باز میشود؛ نیمی از لذت کتاب به تغییر رابطهی دو شخصیت مضطرب اختصاص دارد. همانطورکه کویرک کوتاه و دقیق میگوید که تنها در یک چیز مشترکند: «مرگ» (دیلی تلگراف)
- جان بنویل استاد اندوه است. هیچ کس نمیتواند به اندازهی او، حس ناامیدیهای کوچک و بوی تنباکوی مانده را در رمانهای جناییاش منتقل کند. (لیترری ریویو)
- نثر غنی جان بنویل شبکهای شبحوار از فریب انسانی را آشکار میکند که در عین جذابیت، بسیار زیباست. (دیلی میل)
- داستان پلیسی غریق اثری هوشمندانه و زیرکانه است که زندگی آن زمان را به طرز فوقالعادهای توصیف میکند و شخصیتهایی که ممکن است در آنجا ملاقات کنید را به تصویر میکشد. (بلفاست تلگراف)
کتاب غریق برای شما مناسب است اگر
- طرفدار داستانهای پلیسی، جنایی با تم روانشناختی هستید.
- حال و هوای سرد و نمناک داستانهای ایرلندی برایتان لذتبخش است.
در بخشی از کتاب غریق میخوانیم
چند سینما در دوبلین وجود داشت؟ با خود فکر کرد در طول این یک سال و نیمی که همسرش فوت کرده کارش فقط سینمارفتن بوده است. اکثراً بعدازظهرها به سینما میرفت، زمانی که کسی جز خودش و چند آدم تنها و منزوی دیگر آن جا نبود. سالن به شدت تاریک سینما مکان مناسبی برای مخفیشدن بود. با تکیه بر صندلی و تماشای تصاویر متحرک سیاهوسفید در برابر دیدگانش احساس آرامش میکرد، البته آرامشی اندک. تلاش چندانی برای دنبالکردن موضوع فیلم نداشت. با دیدن تیتراژ پایانی ذهنش درست شبیه شل شدن یک ماهیچه آرام میگرفت.
از دیدن فیلمهای رنگی اجتناب میکرد. فیلمهای سیاهوسفید به مراتب واقعیتر از تمامی آن رنگ و لعابها بود. یا تماشای آن راحتتر بود. رنگ پوست هنرپیشههای زن به طرز عجیبی رنگپریده و مثل گچ سفید بود، پارچه لباسهایشان زیر نور برق میزد و میدرخشید، حتی رنگ خون هم در این فیلمها سیاه بود.
اغلب اصلاً به پردهی سینما نگاه هم نمیکرد، بلکه همینطور مینشست، سرش را به لبهی صندلی تکیه میداد و با تحسین به نور لرزان پروژکتور بالای سرش و ابری از دود خاکستری رنگ سیگار که بیوقفه در هوا میپیچید و موج میزد نگاه میکرد.
هیچکدام از تماشاچیها را نمیشناخت. اکثر آنها مثل او تنها و عجیب بودند، مثل روح در تنهایی مینشستند، سایهی شقورق آنها در میان بارانی یا ژاکتهای آستینبلند به طرز عجیبی مبهم به نظر میرسید. بعضی از آنها حتی کلاه خود را برنمیداشتند. برخی پیپ میکشیدند، و عدهای هم شکلات میخوردند. وقتی زرورق شکلاتها را باز میکردند عجیب صدای بلندی میپیچید.
البته هیچ زنی تنها به سینما نمیآمد. دختر پسرهایی که قرار عاشقانه داشتند ردیفهای آخر را انتخاب میکردند، و هرازگاهی صدای بگومگوهای مختصر و به دنبال آن خنده به گوش میرسید.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب غریق |
نویسنده | جان بنویل |
مترجم | مهناز مهری |
ناشر چاپی | نشر گویا |
سال انتشار | ۱۴۰۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 375 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-312-308-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی |