معرفی و دانلود کتاب تصادف

معرفی کتاب تصادف

کتاب تصادف رمانی پلیسی معمایی به قلم فریدا مک فادن، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز است. این داستان رازآلود، ماجرای زندگی پرفرازوفرود زنی را روایت می‌کند که از شبی هولناک می‌گریزد اما یک تصادف، پایش را به شرایط هولناک‌تری باز می‌کند. این تریلر روانشناختی و اثر پرفروش ساندی‌تایمز مخاطب را به دنبال کردن ماجرایی نفس‌گیر دعوت می‌کند تا با گذر از پیچ‌وخم رخدادها و رازها به بالاترین سطح از هیجان دست یابد.

درباره‌ی کتاب تصادف

رمان تصادف (The Crash) با یک مقدمه‌ی رازآلود، هولناک و تکان‌دهنده شروع می‌شود که لحظه‌ای از وقوع یک قتل را به تصویر می‌کشد. بی‌تردید با خواندن این بخش بسیار کوتاه از خودتان می‌پرسید قاتل چه کسی است؟ مقتول چه هویتی دارد؟ و مهم‌تر اینکه دلیل این قتل چیست؟ برای روشن شدن این ابهامات، فریدا مک فادن (Freida McFadden) یک راه پیش پایتان می‌گذارد؛ اینکه کتاب را ورق بزنید و صفحه به صفحه پیش بروید. پس از آن، دیگر نمی‌توانید رمان را رها کنید، چون هیجان فزاینده و لذت کشف معماهای پی‌درپیِ این تریلر روانشناختی شما را تا پایان داستان به دنبال خود می‌کشاند.

یک تصادف، یک ملاقات و زندگی‌ای که دگرگون می‌شود

رمان معمایی تصادف با روایت تیگان آغاز می‌شود؛ زنی بیست‌ودوساله که هشت ماه از بارداری‌اش می‌گذرد. در یک شب سرد زمستانی تیگان از محل کارش به خانه برگشته اما سایه‌ی خوفناک مردی در نزدیکی خانه، هراس را به جانش انداخته است. این مرد کسی نیست جز جکسون. وکیلی که می‌خواهد قراردادی را بین تیگان و سایمون، پدر بچه‌ی تیگان تنظیم کند. این قرارداد ثروت زیادی را نصیب تیگان می‌کند و در عین حال مسئولیت بچه را از گردن سایمون برمی‌دارد. اما در شب امضای قرارداد، یک اتفاق ساده باعث می‌شود حقایقی به ذهن تیگان هجوم بیاورد.

با این یادآوری ناگهانی، همه چیز به هم می‌ریزد، قرارداد روی هوا می‌ماند و تیگان شبانه تصمیم می‌گیرد به سمت خانه‌ی برادرش حرکت کند اما در میانه‌ی راه، کولاک باعث می‌شود با یک درخت تصادف کند. این تصادف، آشنایی او با زوجی به اسم هنک و پالی را رقم می‌زند. آشنایی‌ای که مسیر زندگی تیگان را برای همیشه تغییر می‌دهد.

تصادف؛ روایتی معلق میان ابهام، ترس و قضاوت

فریدا مک فادن، این رمان جنایی و معمایی را با روایتی سرشار از تعلیق، ترس و ابهام پیش می‌برد. او مخاطب را از دل وقایع و پیچ‌وتاب‌های داستانی عبور می‌دهد و به تدریج با برملا کردن رازها شگفت‌زده‌اش می‌کند. ماجرای رمان رازآلود تصادف گاهی از زبان تیگان و در بخش‌هایی از نگاه پالی روایت می‌شود؛ ماجرایی که بین حال و گذشته در رفت‌وآمد است تا به این شکل چهره‌ی واقعی شخصیت‌ها و ابهامات آشکار شوند. این اثر خواندنی شما را به یک سفر پر از تعلیق می‌برد که سرشار اتفاقات ناگهانی، قضاوت‌های عجولانه و تصمیمات اشتباه است.

رمان پلیسی تصادف را رفیع رفیعی به فارسی برگردانده و نشر گویا آن را روانه‌ی بازار کتاب کرده است.

افتخارات کتاب تصادف

• از بهترین کتاب‌های منتشرشده در ژانویه‌ی 2025 از نگاه نشریه‌ی هارپر بازار؛
• معرفی از سوی نشریه‌ی سانست به‌عنوان بهترین کتاب منتشرشده در زمستان 2025؛
• کتاب منتخب مجله‌ی ماری کلر (Marie Claire) به‌عنوان یکی از بهترین تریلرهای معمایی سال؛
• قرارگیری در فهرست گودریدز و شی ریدز، در میان کتاب‌هایی که خوانندگان به‌شدت منتظر انتشار آن بوده‌اند؛
• کتاب پرفروش ساندی تایمز.

کتاب تصادف برای شما مناسب است اگر

• طرفدار کتاب‌های فریدا مک فادن هستید.
• به خواندن رمان جنایی و داستان‌های معمایی پرتعلیق علاقه دارید.
• دلتان می‌خواهد با داستانی مهیج و دلهره‌آور به یک سفر داستانی پرهیجان بروید.

در بخشی از کتاب تصادف می‌خوانیم

گوش‌هایم را تیز می‌کنم تا بتوانم تکه‌هایی از گفت‌وگویشان را بشنوم. شنیدن کلماتشان دشوار است، اما هنک عصبی به نظر می‌رسد. نفس در سینه‌ام حبس می‌شود، منتظر می‌مانم تا ببینم آیا در دوباره باز می‌شود یا نه، و آیا آن مرد غول‌پیکر با چکمه‌های سنگین و نگاه تهدیدآمیزش از پله‌ها پایین می‌آید یا خیر؟

اما این اتفاق نمی‌افتد. در بسته می‌ماند.

نمی‌دانم هنک چه نقشه‌ای برایم کشیده است. آیا قصد دارد در نهایت مانند سایمون به من آسیب برساند؟ یا شاید همین برایش کافی است که بداند مرا در زیرزمین، در دستان خودش زندانی کرده است؟ آیا از همین حس تسلط و قدرت لذت می‌برد؟

ترجیح می‌دهم پیش از آنکه پاسخی برای این پرسش‌ها بیابم، از اینجا فرار کنم.

ساعت از نه گذشته که درِ زیرزمین دوباره باز می‌شود. از صدای قدم‌های سبکش درمی‌یابم که پالی است و نفسی از سر آسودگی می‌کشم. دیگر قصد ندارم سرش فریاد بزنم؛ او تنها کسی است که در این خانه طرف من است و باید به او نشان دهم که کمک‌کردن به من ایرادی ندارد. مطمئنم از خشم هنک وحشت دارد، اما بخشی از تردیدش احتمالاً به این خاطر است که می‌داند اگر از اینجا فرار کنم، گزارش خواهم داد که او و شوهرش مرا دزدیده‌اند و هر دو به زندان خواهند افتاد. وضعیت غیرقابل‌تحملی است.

پالی آرام می‌گوید: «کمکت می‌کنم به تخت برگردی. حتماً خسته‌ای.»

حق با اوست. هرچند صبح از اینکه توانسته بودم از تخت بیرون بیایم خوشحال بودم، اما حالا بی‌تابم که دوباره روی آن دراز بکشم. خسته‌ام، کمرم تیر می‌کشد و قوزک پایم با کوچک‌ترین حرکتی فریاد می‌زند. پاهایم هم چنان سنگین شده‌اند که گویی دو بلوک سیمانی‌اند، از بس تمام روز آویزان مانده‌اند.

همان کاری را که صبح برای بلندکردنم انجام داده بودیم، این بار برعکس تکرار می‌کنیم. درد قوزک پایم همان ‌قدر شدید است، شاید حتی بیشتر، زیرا همین که روی تخت دراز می‌کشم، انقباضی تند و شدید مانند چنگالی هیولایی شکمم را می‌فشارد. درد چنان سهمگین است که عرق سردی بر بدنم می‌نشیند.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه: پس از تصادف
بخش اول: یک هفته قبل از تصادف
بخش دوم: یک روز قبل از تصادف
بخش سوم: دو روز پس از تصادف
بخش چهارم: چهار روز پس از تصادف
بخش پایانی: یک سال بعد