معرفی و دانلود کتاب وقتی اشباح بیدار میشوند: کتاب اول مجموعه قدرتهای سیاه
برای دانلود قانونی کتاب وقتی اشباح بیدار میشوند و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب وقتی اشباح بیدار میشوند: کتاب اول مجموعه قدرتهای سیاه
چویی چیزی میدید که هیچکس دیگری توانایی دیدنش را نداشت و این آغاز کابوسی بود که زندگی او را برای همیشه به دل تاریکی و دنیای سایهها کشاند. کتاب وقتی اشباح بیدار میشوند، نوشتهی کلی آرمسترانگ آغاز سهگانهای نفسگیر است که شما را به قلب تاریکی، جادو و دنیای ماوراءالطبیعه میکشاند.
دربارهی کتاب وقتی اشباح بیدار میشوند
رمان وقتی اشباح بیدار میشوند (The Summoning)، جلد نخست مجموعهی پرهیجان قدرتهای سیاه نوشتهی کلی آرمسترانگ (Kelley Armstrong)، داستانی است که در همان صفحههای ابتدایی نشان میدهد با یک اثر متفاوت روبهرو هستیم. قهرمان داستان، دختری نوجوان به نام چویی ساندرز است؛ دختری که تا پیش از آن، زندگی عادیاش تفاوت چندانی با دیگران نداشت. اما یک روز، او با حقیقتی سهمگین روبهرو میشود: توانایی دیدن و ارتباط با مردگان.
این کشف ناگهانی آرامش زندگی چویی را برهم میزند و او را وارد مسیری پر از خطر و ماجرا میکند. برخورد اول او با ارواح، با وحشتی شدید همراه است و همین واکنش، باعث میشود خانواده و اطرافیانش او را به مرکز درمانی برای نوجوانان «مشکلدار» بفرستند. اما خیلی زود معلوم میشود که این مرکز چیزی فراتر از یک آسایشگاه معمولی است و درواقع جاییست که رازهایی تاریک و پروژههایی پنهانی در پسِ دیوارهای سردش جریان دارد.
در آنجا چویی با نوجوانان دیگری آشنا میشود که هر کدام قدرتهای خاص خود را دارند: از جادوگری و تغییر شکل تا توانایی کنترل ارواح. این گروه ناخواسته وارد ماجراهایی میشوند که پرده از حقیقتی تکاندهنده برمیدارد: آنها درمییابند که درواقع بخشی از آزمایشی خطرناک هستند. این کشف، چویی و دوستانش را وادار میکند برای نجات خود و فهمیدن حقیقت، شجاعانه به مبارزه برخیزند.
ورود به دنیای سایهها
کلی آرمسترانگ با زبانی روان و ریتمی پرشتاب، فضایی سرشار از تعلیق و دلهره خلق میکند. او بهخوبی از عناصر ماوراءالطبیعه همچون ارواح، طلسمها و رازهای جادویی بهره میبرد و در عین حال، داستانی سرشار از کشمکشهای درونی، دوستیها و اعتمادهای شکننده را روایت میکند. شخصیتپردازی دقیق و چندلایهی نویسنده باعث میشود خواننده خیلی زود با چویی و سایر شخصیتها همذاتپنداری کند و در هر پیچوخم داستان، همراهشان بماند.
از سوی دیگر، کتاب در کنار دنیای جادو و ارواح، به دغدغههای نوجوانانه نیز میپردازد: ترس از طرد شدن، نیاز به هویتیابی، یافتن اعتماد در روابط و رویارویی با حقیقت خود... و همین ترکیب منحصربهفرد، وقتی اشباح بیدار میشوند را به رمانی چندوجهی و جذاب تبدیل میکند که هم نوجوانان و هم دوستداران داستانهای فانتزی و هیجانانگیز از آن لذت خواهند برد.
اگر صدای زمزمههای شبانه تو را میترساند، اگر کنجکاویات همیشه تو را به دنبال سایهها میکشاند، اگر آمادهای در دنیایی پر از جادو، ارواح و لحظات نفسگیر قدم بگذاری… وقتش رسیده که دروازهها را رو به دنیای اشباح بگشایی و دست در دست چویی قدم در این جهنم ناپیدا بگذاری. کتاب وقتی اشباح بیدار میشوند با ترجمهی ندا شادنظر از نشر ایرانبان به انتشار رسیده و در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
نکوداشتهای کتاب وقتی اشباح بیدار میشوند
- خوانندگان نوجوان ممکن است آنقدر بلند جیغ بزنند که مردگان را زنده کنند. (Kirkus Reviews)
- پر از تعلیق، خوشنویس و کاملاً گیرا. (Voice of Youth Advocates)
- به طرز باشکوهی ترسناک، با تعلیقی مو بر تن سیخ کن، جلوههایی نگرانکننده و جریانی دائمی از حس اضطراب. (Bulletin of the Center for Children's Books)
- پر از اکشن، خطر، رازهای ماوراءالطبیعه با چاشنی عاشقانه؛ دنیای کلی آرمسترانگ جاییست که اعتماد به فرد اشتباه میتواند پیامدهای وحشتناکی داشته باشد. بعد از خواندن، بیصبرانه منتظر جلد بعدی خواهید بود. (Melissa Marr، نویسنده)
کتاب وقتی اشباح بیدار میشوند برای شما مناسب است اگر
- نوجوان و شیفتهی دنیای فانتزی و تخیلی هستید.
- داستانهایی با عناصر ماوراءالطبیعه مثل احضار ارواح، طلسمها و موجودات افسانهای مجذوبتان میکند.
- عاشق داستانهای ماجراجویانه، هیجانانگیز و پررمزوراز هستید.
در بخشی از کتاب وقتی اشباح بیدار میشوند: کتاب اول مجموعه قدرتهای سیاه میخوانیم
هیچکس به من نگفت چه ایرادی دارم. مجبورم کردند با گروهی از روانپزشکان حرف بزنم و بعد آزمایشهایی روی من انجام دادند. به نظر من، آنها میدانستند ایرادی دارم، فقط نمیخواستند راستش را به من بگویند. اوضاع بدی بود.
اولین باری نبود که کسانی را میدیدم که وجود خارجی نداشتند. خاله لورن میخواست بعد از مدرسه در این باره با من حرف بزند. وقتی به خوابهایم اشاره کردم، به یاد آوردم که در زیرزمین خانهی قدیمیمان، عادت داشتم دربارهی آدمهای نامرئی حرف بزنم. والدینم فکر میکردند این به دلیل قوهی تخیل قوی من است که دوستان نامرئیام را باور کردهام و آنها را در قالب انسان میبینم. بعد دوستانم مرا میترساندند و ما مجبور میشدیم به خانهی دیگری نقلمکان کنیم.
اما بعد از اسبابکشی هم گاهی آنها را میدیدم، برای همین مامان برایم گردنبند یاقوت خرید و گفت که این گردنبند از من محافظت میکند. بابا میگفت این گردنبند تاثیری روانی دارد. من هم حرفشان را باور کرده بودم؛ اما باز هم آن اتفاقها داشت تکرار میشد. و این بار کسی نبود که به من بگوید خیالاتی شدهام.
آنها میخواستند مرا به آسایشگاه بچههای دیوانه بفرستند. فکر میکردند من دیوانه شدهام. من که دیوانه نبودم. پانزدهساله بودم و بالاخره بالغ شده بودم و این برایم خیلی ارزش داشت. تصادفی نبود که درست روز بلوغم، آن چیزهای عجیب را دیدم. حتماً تمام هورمونهایی که در بدنم جمع شده بودند، یکباره منفجر شدند و عملکرد مغزم را مختل کردند و باعث شدند صحنهی فیلمهایی را که فراموش کرده بودم، بار دیگر بهخاطر بیاورم و فکر کنم آنها واقعی هستند.
اگر دیوانه شده بودم، باید غیر از دیدن افرادی که وجود نداشتند و شنیدن صدایشان، کار دیگری هم انجام میدادم. اما من مانند دیوانهها رفتار نمیکردم. من دیوانه نبودم.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب وقتی اشباح بیدار میشوند: کتاب اول مجموعه قدرتهای سیاه |
نویسنده | کلی آرمسترانگ |
مترجم | ندا شادنظر |
ناشر چاپی | انتشارات ایرانبان |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 408 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-188-003-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان علمی و تخیلی نوجوان، کتابهای داستان و رمان عاشقانه نوجوان |