معرفی و دانلود کتاب دود
برای دانلود قانونی کتاب دود و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب دود
در کلبهای در دل جنگل، یک زن، یک پسر و یک گربه در سکوت و آرامش زندگی میکنند، اما پشت هر برگ، هر سایه و هر سکوت تهدیدی پنهان است. خوسه اوبخرو، نویسندهی اسپانیایی در کتاب دود با لحنی شاعرانه ما را به فضایی سنگین و پر از سکوت میبرد؛ جایی که افرادی بیگانه روزها را با یکدیگر برای زنده ماندن از سر میگذرانند و با این سؤال دستوپنجه نرم میکنند که «چگونه در جهانی ازهمپاشیده، میتوانی زنده بمانی؟»
دربارهی کتاب دود
در دوردستها، در دل شهرها، تلاطم عجیبی در جریان است و گویی جهان رو به نابودی میرود. در این بین، زنی با کودکی غریبه و گربهای که همراهشان است، در کلبهای در جنگل مخفی شدهاند. تماسشان با جهان بیرون تقریباً قطع شده، فقط گاهگاه مردی برایشان آذوقه میآورد. زنده ماندن، غذا یافتن، اعتماد کردن یا نکردن، همگی برایشان مفاهیمی کهنه با تعابیری تازه هستند. طبیعت و محیط اطراف آنان برخلاف آنچه در نگاه اول نشان میدهد، آرام نیست. باغچه هر روز کمتر محصول میدهد، جنگل پر از نشانههای تهدید است و گویا تهدید شهرها به سمت این کلبه نزدیک میشود. کتاب دود (Humo) نوشتهی خوسه اوبخرو (José Ovejero) رمانی پساآخرالزمانی یا پساآپوکالیپتیک است که تلاشی برای بقا را در جامعهی در حال فروپاشی نشان میدهد.

انسان در مرز بیپناهی؛ ادبیات پساآخرالزمانی در رمان دود
اما دود تنها داستان بقا نیست؛ بلکه سؤالات بنیادیتری مطرح میکند. آیا انسان بدون جامعه میتواند وجود داشته باشد؟ معنی زندگی در شرایطی که جهان برخلاف انتظارمان عمل میکند، چیست؟ خوسه اوبخرو در رمان دود با حفظ سکوت و فضای سرد، ما را با لحظاتی روبهرو میکند که در آن اخلاق، امید، تعلق، اعتماد و تنهایی با هم میآمیزند. وقتی طبیعت وحشی میشود و مخاطرات بیرونی قابلپیشبینی نیستند، شخصیتها مجبورند در ارزشهایشان بازبینی کنند و زمانی که طبیعت آرام است، باز هم تهدید بینام و نشان زیر لایهی سکوتی سنگین جریان دارد، جای حس اعتماد بیپایه مینماید و حتی لبخند میتواند به نشانهی هشدار تبدیل شود. این دوگانگیها وضعیت بشرِ معاصر را نشان میدهد که حتی در پناهگاهِ آرامش نیز نمیتواند از اضطرابِ بقا رهایی یابد.
در مجموع، دود اثری است که با زبانی موجز و دقیق، فضایی پرتنش و درعینحال درونی میسازد؛ جایی که شخصیتهایش نه قهرمانانی تمامعیار هستند و نه قربانیان کلیشهای، بلکه انسانهاییاند که داشتن یا نداشتنشان، تصمیمها و روابطشان معنا مییابد. نویسنده با کمترین جزئیات زبانی، اجازه میدهد که هر جمله، هر سکوت و هر تصویر تأثیرگذاری خودش را داشته باشد. این رمان با چاپ نشر افق و ترجمهی آرمان امین ممکن است برای کسانی که دنبال خط داستانی پرماجرا هستند، کمی کند یا مبهم بهنظر برسد، اما برای خوانندگان اهل تأمل تجربهای ماندگار خواهد بود.
در نکوداشت کتاب دود
- این کتاب نفس مرا برید. اثری که انسان را به تفکر دربارهی معنی زندگی، تنهایی و بقا وامیدارد و یادآور جاده اثر کورمک مککارتی است. آخرالزمانی و شگفتانگیز. (ماربل وردو، بازیگر اسپانیایی)
کتاب دود برای شما مناسب است اگر
- به داستانهای مفهومی و ادبیات معناگرا علاقهمند هستید.
- به داستانهایی علاقهمندید که به پرسشهایی دربارهی انسان، طبیعت، تنهایی، اعتماد و امید میپردازند.
- به رمانهای آخرالزمانی یا روایتهای «بقا در طبیعت» علاقه دارید.
در بخشی از کتاب دود میخوانیم
دوست ندارم به کلبههای دیگر نزدیک بشوم، چون از چیزی که ممکن است در آنها پیدا کنم میترسم. اما چارۀ دیگری نیست. مرد برنمیگردد و مواد غذایی دارد کم میشود؛ از چیزهایی که آخرین بار برایمان آورد فقط یک قوطی کوچک بیسکویت مانده، یک مشت هویج لهولورده، دو کیسه زردآلوی خشک و تعداد کمی قوطی کنسرو که با خست مدیریتشان میکنم تا کمی بیشتر دوام بیاورند. قارچها و بلوطهایی که هنوز جمع میکنم برای گذراندن زمستانمان کافی نخواهند بود. کتم را میپوشم و دکمههایش را تا گردن میبندم. اگرچه دارم بهش عادت میکنم، نمیدانم چطور از شر بوی طویلهای خلاص شوم. نیازی نیست به بچه چیزی بگویم. او هم بلند میشود و کفشهایش را پا میکند. سه چهار دقیقه طول میکشد تا بندهایش را ببندد. این کار را مثل کسی میکند که میداند فقط یک راه درست برای گره زدن هست، طوری که طول بند بیرونزده از هر دو طرف برابر باشد.
بارها و بارها گره را باز میکند و دوباره میبندد تا بشود چیزی که میخواهد. تفنگ شکاری را، که همیشه پای دیوار کنار در میگذارم، برمیدارم. یک تفنگ شکاری فشنگی است، دولول. مطمئنم برای روزی که واقعاً به آن نیاز داشته باشم کافی نیست، اما همین که آنجاست دلم را قرص میکند، پرشده و نیمهکشیده. بچه هرگز به آن نزدیک نمیشود، نمیدانم چرا فکر میکنم که تجربۀ بدی از سلاح داشته. اما به کیف فشنگها چرا، آن را برمیدارد و میاندازد روی شانهاش. به او میگویم دور نشو، اگرچه نیازی هم نیست. چند قدمی پشتسر من راه میرود، شاید از ترس چیزی که ممکن است پیش رویمان باشد. سر تقاطعی مکث میکنم که در آن مسیرهای به بالای کوه و آنهایی که در امتدادش به پایین تپه میرسند از هم جدا میشوند. یکی از دو مسیر سینهکش پشت خانه را میگیرم میروم.
مشخصات کتاب الکترونیک
| نام کتاب | کتاب دود |
| نویسنده | خوسه اوبخرو |
| مترجم | آرمان امین |
| ناشر چاپی | نشر افق |
| سال انتشار | ۱۴۰۴ |
| فرمت کتاب | EPUB |
| تعداد صفحات | 192 |
| زبان | فارسی |
| شابک | 978-622-332-104-7 |
| موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان فلسفی خارجی، کتابهای ادبیات مدرن، کتابهای داستان و رمان روانشناسی خارجی |

















