معرفی و دانلود کتاب در کوههای کردستان: زندگی نگارهی پسرک جان به در برده از قتل عام ارمنیان (1915-1919)
برای دانلود قانونی کتاب در کوههای کردستان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب در کوههای کردستان: زندگی نگارهی پسرک جان به در برده از قتل عام ارمنیان (1915-1919)
او میداند چیزی جز مرگ پیش رویش قرار ندارد. یا باید سرنوشت تلخش را بپذیرد یا به دین حاکمان عثمانی درآید و مسلمان شود؛ در غیر این صورت به یکی از کشتههای نسلکشی ارامنه تبدیل خواهد شد. کتاب در کوههای کردستان نوشتهی آرام هایکاز ما را به صد و چند سال قبل میبرد؛ زمانی که حکومت روبهزوال عثمانی، تصمیم گرفت ارمنیهای کشورش را از بین ببرد و سرزمینی یکپارچه از مسلمانان ترکنژاد را به وجود آورد. این داستان تاریخی، روایتگر یکی از خونینترین قتلعامهای قرن بیستم است.
دربارهی کتاب در کوههای کردستان
مقاومت درهمشکسته شد. تنها مبارزانی بر روی قلههای صعبالعبور با مهاجمان ترکتبار مبارزه میکردند، شکست خوردهاند و مرگ را پذیرفتهاند. سلطان حمید دیگر نمیخواهد این قوم را که از نظر او کافر هستند، تحمل کند. دستور قتلعام ارمنیان صادر شده. مدتی است که اعدام و دستگیری این قوم به رویهای معمول در حکومت عثمانی تبدیل شده و همه میدانند که خبرهایی همچون «ارامنه برای در امان ماندن از خطر جنگ باید به محلی دیگر نقلمکان کنند.» دروغ است؛ ارمنیها به دستور حکومت عثمانی از روستاهای خود به طرف جایی ناشناخته که هیچ تصوری نسبت به آنجا ندارند، رانده و کوچانده میشوند. جهان نیز زیر بار آتش جنگ جهانی اول در حال سوختن است و در این میان کسی به این قومِ در اقلیت مانده، توجهی نمیکند.
کتاب در کوههای کردستان (Four Years in the Mountains of Kurdistan) نوشتهی آرام هایکاز (Aram Haigaz) ما را به تماشای یک نسلکشی میبرد. قتلعامی که برخلاف هولوکاست، حتی شناخته شده هم نیست و بسیاری از مردم دنیا از فجایعی که در حق ارمنیها روا شد، بیخبرند. داستان تاریخی در کوههای کردستان صفحهای از تاریخ را پیش چشمان ما میگشاید که گویای بسیاری از حقایق دربارهی جنگ جهانی اول و مظلومیت نخستین قومی است که دین مسیحیت را پذیرفتهاند.
سلطان حمید عثمانی یا ابوبکر بغدادی
ترکیهای که امروز میشناسیم، با صلح به وجود نیامده است. تا اوایل قرن بیستم، شهرهای وان، سیواس و... ولایتهایی ارمنینشین بودند. اما امروزه تمام این شهرها محل سکونت مسلمان تُرک هستند و این تغییر بافت جمعیتی به اواخر دورهی عثمانی برمیگردد؛ زمانی که جنگ جهانی اول آغاز شد و حکومت عثمانی به بهانهی «در امان ماندن ارامنه از مناطق جنگی» ارمنیان را به سوی بیابانهای سوریه کوچاند. اما این کوچ هیچگاه خاتمه نیافت و جمعیت چندانی به مقصد نرسیدند. عزیمت دادن ارامنه بهانهای بود برای کشتار آنها. آرام هایکاز در داستان در کوههای کردستان ما را به روستایی میبرد که تمام مردان این روستا، در دورهای کوتاه دستگیر یا اعدام شدهاند. خانهی روستاییان غارت شده و جمعیت باقیمانده در صفهای چند هزار نفری، به طرف مرگ راه افتادهاند.
یکی از نفرات آن جمعیت پسرکی است که همراه با مادرش در صفهای طویل، در کوهها و بیابانها سرگردان شده و با چشمان خود شاهد کشتار همکیشانش است. هیچ راه نجاتی وجود ندارد جز تغییر دین. حاکمان عثمانی فقط مسلمانان را بهعنوان انسان لایق زندگی میپذیرند و برای اقلیتهایی همچون ارمنیها حق حیات قائل نیستند. پسرک میداند که سربازان عثمانی نیمهشبها دختران ارمنی را به چادر خود میبرند و هر جنایت و رذالتی را که از تصور انسان خارج است، انجام میدهند. اموال و طلاهای زنان ارمنی توسط نظامیها دزدیده میشود و این زنان سپس به رودخانههای خروشان یا درههای عمیق پرتاب میشوند.
مسلمان شو و زنده بمان
مادر پسرک که میداند برای فرزندش جز مرگ سرنوشتی وجود ندارد، از او میخواهد که به سرعت تغییر دین دهد و همراه با یک نظامی که حاضر است به او پناه دهد، از این مسلخ بگریزد. پسرک نمیخواهد مادرش را در این قتلگاه تنها بگذارد اما آن نظامی به تقاضای عاجزانهی مادر پاسخ مثبت میدهد و پسرک را که حالا دیگر مسلمان محسوب میشود، با خود به خانهاش میبرد. آرام هایکاز زندگی بغرنج و دشوار پسر که از این به بعد «مسلم» نام دارد را برای ما روایت میکند؛ پسرکی که حتی قرار نیست در این خانه طعم امنیت و آرامش را تجربه کند. وضعیتی که ارامنه در حکومت عثمانی آن را تجربه کردهاند، بسیار مشابه با شرایطی است که ایزدیان ساکن در شنگال، هنگام حملهی داعش به آن دچار شدند. رمان تاریخی در کوههای کردستان سقوط روند و لحظه به لحظهی فروپاشی و نابودی حکومت عثمانی را فرقی نمیکند در اوج قدرت باشد یا سقوط، در هر صورت به آزار ارامنه ادامه میدهد، شرح میدهد.
کتاب در کوههای کردستان با ترجمهی مریم پوراسماعیل در انتشارات خوانه منتشر شده است.
کتاب در کوههای کردستان برای شما مناسب است اگر
- به داستانهای تاریخی علاقهمندید.
- میخواهید دربارهی یکی از خونبارترین کشتارهای تاریخ قرن بیستم که جهانیان همچنان نیز نسبت به آن بیتوجهاند، آگاه شوید.
- به تاریخ قرن بیستم و جنگ جهانی اول علاقهمندید.
در بخشی از کتاب در کوههای کردستان: زندگی نگارهی پسرک جان به در برده از قتل عام ارمنیان (1915-1919) میخوانیم
مادرم پیشِ رویم زانو زده بود. گفت «ببین، دیگر گریه نمیکنم.» لبهایش روی پیشانیام بهنرمی بوسهها مینشاند. دستهای مهربانش سر و موی آشفتهام را با عشقی بیپایان و نوازشهایی پُرمعنی در میان گرفته بود. کفِ دستهایش را روی موهایم کشید. اشکهایم را پاک و پیشانیام را نوازش کرد. بعد، دستانش را روی گونهام نگه داشت؛ انگار میخواست دستها تصویرِ صورتم را ثبت کنند تا، اگر حافظهاش زوال پذیرفت، با آنها گرمی و نرمیِ چیزی را که لمس کرده بود به یاد بیاورد.
بغضآلود گفت «بچهی من، پسرکِ بداقبالم، دیگر گریه نمیکنم… گریه نکن، طفلکم. بس است. از جانوُدلم برات دعا میکنم. شجاع باش. وقتی تو را کافرزاده خطاب میکنند تحمل کن. مراقبِ سلامتت باش. تمامِ تلاشت را بکن و با تمامِ قدرتت کار کن که زنده بمانی. یک روز این طوفان هم از سرمان میگذرد و، وقتی آن روز رسید، ما را به یاد بیاور، مادرت را، همکیشانت را… نگرانِ ما نباش. ما از پسِ خودمان برمیآییم. گریه نکن. من گریه میکنم، چون نمیتوانم جلوِ اشکم را بگیرم. میشود مادری برای بچهاش گریه نکند؟ تو پنجمین بچهی منی، کوچکترینی، چطور گریه نکنم؟»
سیلِ اشک از چشمهایش روان بود و چهرهی آفتابسوختهی خستهی ملیحش را تر میکرد.
دستهایم را دورِ گردنش انداختم و زاریکنان گفتم «نمیروم مادر، نمیروم. تنهایت نمیگذارم.»
فوری به خودش آمد. اشکهایش بند آمد. صورتش را پاک کرد و شانههایم را محکم گرفت. مستقیم به چشمهایم خیره شد و گفت «نه پسرم. ماندن یعنی مرگِ حتمی. تو باید بروی. آنقدر بزرگ شدهای که همهی اینها را به یادت بسپاری؛ باید بروی و زنده بمانی. ما را ببوس و برو. حلالت کردم. شیری هم که بهت دادهام حلالت باشد… بیا و بگذار یک بارِ دیگر ببوسمت، فقط یکی دیگر، و یکی دیگر برای آخرین بار، پسرِ شیرینِ من، طفلکِ بداقبالم، میخواهم بچهام را به غریبهها بسپارم… پسرم… پسرم… گریه نکن. ببین، من هم دیگر گریه نمیکنم… بگذار یک بارِ دیگر ببوسمت، یک بارِ دیگر، گریه نکن… برو…»
فهرست مطالب کتاب
یادداشت مجموعه
1915 صلیبها بر دوش
نفیِ بلد
1916-1918 کوه به کوه
نخستین ارباب
زندگیِ شبانی
خانهی تازه
جنایت و مکافات
قحطسال
بیگ پونار
سالِ آخر
1919 فرود
رهایی
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب در کوههای کردستان: زندگی نگارهی پسرک جان به در برده از قتل عام ارمنیان (1915-1919) |
نویسنده | آرام هایکاز |
مترجم | مریم پوراسماعیل |
ناشر چاپی | انتشارات خوانه |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 314 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-94712-2-7 |
موضوع کتاب | کتابهای خاطرات، کتابهای داستان و رمان تاریخی خارجی، کتابهای تاریخ کشور ارمنستان |