معرفی و دانلود کتاب صوتی فرزندان تلماسه

معرفی کتاب صوتی فرزندان تلماسه

در جهانی که فرانک هربرت، غول ادبیات علمی تخیلی به تصویر می‌کشد، موشک‌ها و سفینه‌ها تنها وسیله‌ی ارتباطی انسان در فضا نیستند. در کتاب صوتی فرزندان تلماسه، همچون دو قسمت قبل از این مجموعه‌ی ماندگار، «ادویه» این ماده‌ی ناب و کمیاب، انسان را به جهان فرای زمین متصل نگه می‌دارد. نزدیک به ده سال از زمانی که پُل، وارث پادشاهی آتریدیس به سرزمین تلماسه پا گذاشت می‌گذرد. اکنون این معدن بی‌نهایت ادویه به سرزمین بی‌آب‌و‌علف گذشته شباهتی ندارد. با این حال سایه‌ی حوادث سهمگین، توطئه‌ها و حتی قحطی‌ها از حاکمیت پُل و به‌خصوص فرزندانش کنار نرفته. کتابی که پیش روی خود دارید نامزد جایزه هوگو در سال 1977 بوده است.

درباره‌ی کتاب صوتی فرزندان تلماسه

تاریخ تمدن زمین، حکومت‌های بسیاری به خود دیده؛ پادشاهی‌های عظیمی که گاه به شکل ملوک‌الطوایفی اداره می‌شدند؛ یعنی کشور‌هایی متشکل از پادشاهی کوچک با قدرت‌های محلی. حال چنین تمدنی را به پهنه‌ی کهکشان گسترش دهید. هر سیاره، یک سرزمین؛ هر سرزمین، یک فرمانروای مستقل. این ساده‌ترین توصیفی است که می‌توان از جهان کتاب صوتی فرزندان تلماسه (Children of Dune) سومین قسمت از سری داستان‌های تلماسه (Dune)، اثر بی‌مانند فرانک هربرت (Frank Herbert) داشت. ناظر کبیر این جهان، امپراطور است، کسی که کوچک‌ترین سیاره‌ها در دورافتاده‌ترین نقاط کهکشان نیز از دیدرس او خارج نیستند.

گرچه فرمانروای هر سیاره به دست امپراطور انتخاب می‌شود، اما تمام فرمانروایان به یک اندازه محبوب و نزدیک به دل پادشاه اعظم نیستند. دشمنی و کینه‌ها از این سو و نفاق و تفرقه از آن سو، سرزمین‌های مختلف را علیه هم می‌شوراند. در این بین خاندان آتریدیس نیز از امواج خصومت‌ها مصون نیست. به هر حال، آن‌ها حاصل‌خیزترین سیاره را در تصرف دارند و جز نعمت و فراوانی چیزی ندیده‌اند. دست شروران و نابکاران عاقبت، دوک لیتو، فرمانروای آتریدیس را به همراه همسرش جسیکا و فرزندشان پُل به حقیرترین سیاره‌ی جهان یعنی آراکیس می‌فرستد. جایی که از حجم تپه‌های ماسه‌ای خود به تلماسه شناخته می‌شود.

فرزندان تلماسه؛ نبرد خاندان آتریدیس با سرنوشت

حتی بالاترین روحانیون کهکشان نیز نمی‌توانند عاقبت خانواده‌ی آتریدیس در تلماسه را پیش‌بینی کنند. در دو جلد قبل‌تر از کتاب صوتی فرزندان تلماسه، دیدیم که دوک لیتو چطور توانست با بزرگ‌منشی، دل وحشی‌ترین ساکنین هستی را که تا آن روز جز ظلم و زور ندیده بودند به دست بیاورد. ساکنین تلماسه، قرن‌ها بردگان بی‌مزد و مواجب امپراطور بودند و سهمی از استخراج ماده‌ی هستی‌بخش و نایاب ادویه نداشتند. همان ماده‌ای نه تنها سفر در فضا و بلکه ورود به تونل زمان را نیز ممکن می‌کرد.

در ادامه‌ی روایت شاهد بودیم که پُل، فرزند لرد چطور به حاکم قلب ساکنین تلماسه تبدیل شد. مردم سال‌ها انتظار منجی موعود را می‌کشیدند و حتی بر او نام نیز گذاشته بودند: لسان‌الغیب یا مودب. اکنون پُل جانشین به حق و وارث خاندان آتریدیس شده بود. چه کسی می‌توانست منکر شود که او همان منجی وعده‌داده‌شده است؟ اما می‌دانیم که نفرت با محبوبیت فاصله‌ی چندانی ندارد. از همان ابتدا که گروهی به جرگه‌ی طرفداران دوآتشه‌ی پُل ‌پیوستند، جمعی نیز درصدد شکست و براندازی حکومت او برآمدند. عاقبت این کشاکش‌ها، نقشه‌ها، پنهان کاری‌ها و فریب‌ها سرنوشت خاندان آتریدیس را به سمت و سوی ناپیدایی کشاند.

توطئه در تلماسه، آیا نابودی ادویه نزدیک است؟!

دیگر صحبت بر سر حکمرانی پُل نیست. دسیسه و دشمنی‌ها پای افراد تازه‌ای از خاندان آتریدیس را به میان کشیده. لیتوی دوم و غنیمه، دو فرزند پُل، خواسته و یا ناخواسته به جریان حوادث راه می‌یابند. این در حالی است که سرپرست آن‌ها یعنی عمه‌ آلیا نیز حال و روز خوشی ندارد. به‌نظر می‌رسد توانایی پیش‌آگاهی و مکاشفه‌ی آلیا، آهسته و پیوسته او را در خود می‌بلعد و طولی نمی‌کشد تا واقعه‌ای وحشتناک رقم بزند، واقعه‌ای که پیش از این نیز رخ داده بود و حالا به وحشت اصلی پادشاهی تلماسه بدل شده.

البته این تنها دردسری نیست که اهالی کتاب صوتی فرزندان تلماسه با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. تغییرات اقلیمی، ساکنین تلماسه را درگیر مشکلات تازه‌ای کرده. کرم‌های شنی که در حقیقت منبع اصلی تولید ادویه هستند رو به نابودی می‌روند و در صورتی که اوضاع به همین منوال پیش برود، چیزی جز نیستی در انتظار این سیاره و بلکه جهان نخواهد بود. در این میان، توطئه‌ها و خطرهای سیاسی به ویژه از جانب خاندان کورینو به قوت خود باقی است. در این احوال، همه‌چیز به قدرت تصمیم‌گیری لیتوی دوم بستگی دارد، اما شاید انتخاب راه درست، نیازمند فداکاری بزرگی از جانب او باشد.

فرانک هربرت، نویسنده‌ای که علم و تخیل را در هم آمیخت

رمان صوتی فرزندان تلماسه حاصل نبوغ داستان‌نویسی نویسنده و تلفیقی بی‌نظیر میان سبک علمی تخیلی با داستان‌های حماسی و حتی روایت‌های فلسفی و داستان‌های روانشناسی است. اما آنچه که این اثر را جاودانه و بی‌تکرار می‌کند چیزی نیست جز دانش نویسنده در زمینه‌ی اکولوژی و دانش اقلیم‌شناسی. فرانک هربرت به خوبی از اقلیم‌های خشک و بیابانی باخبر بود، سازوکار و سیستم طبیعی موجودات زنده‌ی آن را می‌دانست و با ظرافت و هوشمندی این اطلاعات علمی را در بافت داستان خود به کار می‌برد. کرم‌های ماسه‌ای و شن‌ماهی‌ها و ادویه‌های افسونگر داستان تلماسه حاصل این ترکیب شاهکار میان یافته‌های علمی و ذهن خلاق نویسنده است. برای ورود به جهانی که از تل‌های ماسه و جانوران ناشناخته پوشیده شده، پیشنهاد می‌کنیم با این کتاب شنیدنی همراه باشید.

این اثر با تلاش نشر صوتی آوانامه و همکاری انتشارات کتابسرای تندیس به دست مخاطبان رسیده و شما می‌توانید آن را با روایت پرکشش مهدی صفری، آرمان سلطان زاده، مریم پاک ذات، ایمان رئیسی و جمعی از گویندگان مطرح کشور گوش کنید.

جوایز و افتخارات کتاب فرزندان تلماسه

• رکورد بیش از 75 میلیون نسخه فروش در سراسر جهان
• نامزد بهترین رمان جشنواره آثار علمی تخیلی هوگو، سال 1977
• نامزد جایزه‌ی لوکاس
• نامزد جایزه‌ی کتاب ایالت واشنگتن

نکوداشت‌های کتاب فرزندان تلماسه

• یک رخداد مهم! (لس‌آنجلس تایمز)
• فرانک هربرت به اندازه کافی پیچ و خم‌های تازه به روایت خود اضافه کرده است، به طوری که آشنایی با عناصر تکراری داستان همچنان لذت‌بخش باقی می‌ماند. (نشریه‌ی Challenging Destiny)
• این رمان که از دسیسه‌های درباری و تعقیب‌وگریز در بیابان تا ظن و گمان‌های مذهبی و حتی تعامل با هوش برتر را در دل خود جای داده برای تمام علاقه‌مندان آثار علمی و تخیلی چیزی برای عرضه دارد. (هفته‌نامه‌ی ناشران)

اقتباس سینمایی از کتاب فرزندان تلماسه

• داستان فرزندان تلماسه ایده‌ی اصلی یک مینی‌سریال سه قسمتی در ژانر علمی تخیلی بود که در سال 2003 توسط شبکه تلویزیونی سای فای آمریکا تولید شد.

کتاب صوتی فرزندان تلماسه برای شما مناسب است اگر

• می‌خواهید شاهکارهای ادبیات علمی تخیلی دنیا را در فهرست مطالعات خود داشته باشید.
• از دنبال کردن مجموعه رمان‌های دنباله‌دار و چندقسمتی لذت می‌برید.
• به نثر داستان‌نویسان آمریکایی به‌ویژه در ژانر داستان‌های حماسی و فانتزی با مفاهیم عمیق علاقه‌مندید.

در بخشی از کتاب صوتی فرزندان تلماسه می‌شنویم

لیتو چاره‌ای نداشت جز آنکه در حضور این موسیقی سدها و موانع درونی‌اش را اندکی از سر راه بردارد و وقتی این کار را می‌کرد خاطراتی را از روزگاری می‌شنید که گرنی با بالیسِت دوستش را فریفت و حمله کرد. دوستش پل آتریدیس. بالیسِت در دستان خودش صدا می‌داد اما بیشتر و بیشتر احساس می‌کرد که حضور جسمانی پدرش بر او غلبه می‌کند.

با این همه باز هم نواخت و هر ثانیه که می‌گذشت بیشتر و قدرتمندتر از پیش احساس تعلق خاطر به این ساز می‌کرد. آن کل آرمانی و مطلقی را در درونش حس می‌کرد که می‌دانست چگونه این بالیسِت را بنوازد. هرچند عضلات نه ساله‌اش هنوز به این آگاهی درونی خو نگرفته بود.

غنیمه از سر ناشکیبایی با پایش روی زمین ضرب گرفت. خودش هم آگاه نبود که این کارش هماهنگ با سازنوازی برادرش است. لیتو چنان تمرکز کرد که دهانش کج و معوج شد. آهنگ آشنا را نیمه‌کاره رها کرد و خواست آهنگی بنوازد حتی کهن‌تر از هر آنچه گرنی نواخته بود.

فهرست مطالب کتاب صوتی