معرفی و دانلود کتاب صوتی زوربای یونانی

معرفی کتاب صوتی زوربای یونانی

جوانی را تصور کنید که دیوار بلندی بین خود و زندگی کشیده. شخصیت اصلی کتاب صوتی زوربای یونانی چنین شمایلی دارد، منتها دیوار اطراف او از کتاب ساخته شده! نیکوس کازانتزاکیس نگارنده‌ی این شاهکار ادبی، پیام فلسفی خود را در قالب دیدار یک جوان خام و محتاط با پیرمردی سرحال و خوش و البته دنیادیده نشان می‌دهد. داستان برنده‌ی جایزه‌ی بهترین رمان خارجی فرانسه در سال 1954 اکنون با روایت مهدی پاکدل، رضا عمرانی و گروهی از گویندگان مطرح مقابل شما قرار گرفته است.

درباره‌ی کتاب صوتی زوربای یونانی

با پایان جنگ جهانی اول، سربازان بسیاری اسلحه‌ی خود را رها کردند و البته اندیشمندان زیادی کتاب‌های خود را کنار گذاشتند. درست مانند شخصیت اصلی کتاب صوتی زوربای یونانی (Zorba the Greek). خواندن کوهی از کتاب‌ها برای او چه فایده‌ای داشت؟ جنگ تمام شده بود. چیزی برای راوی جوان باقی نمانده بود، جز انبوه اطلاعات خام و بی‌فایده که او را به پاسخ سوالات بی‌انتهایش نرسانده بودند. نیکوس کازانتزاکیس (Nikos Kazantzakis) خالق ماجرا، فرصتی دوباره به شخصیت داستان خود می‌دهد. یک تلنگر کافی است تا جوان گوشه‌گیر، دیوار کتاب‌هایش را کنار بزند و سرنوشت خود را در جای دیگری جست‌وجو کند.

در دل جزیره‌ی کرت یونان، معدن زغال‌سنگی هست که سال‌ها متروک و خاک‌خورده مانده. هدف راوی داستان نیز این است که گرد و خاک از کسب و کار قدیمی خود کنار بزند و معدن را از نو باز کند. او در این مسیر از کسی کمک نمی‌خواهد؛ اما دست سرنوشت اولین کارگر را درست مقابلش قرار می‌دهد. الکسیس زوربا، پیرمردی که نه تنها ادعا می‌کند کار در معدن را می‌داند، بلکه آشپزی و سنتورنوازی هم بلد است و از همه مهم‌تر، می‌تواند کِیف دنیا را ببرد!

زوربای یونانی: داستانی برای عاشقان فلسفه و زندگی

شخصیت‌ دو قهرمان رمان صوتی زوربای یونانی، از زمین تا آسمان با هم تفاوت دارد. راوی جوانی حساس است، تنها به منطق اتکا می‌کند و قبل از انجام کار حسابی جوانب را می‌سنجد. در سمت دیگر ماجرا، زوربا خوش و بیخیال نشسته. او خوب می‌داند با هر کسی چطور برخورد کند و البته که برای هیچ‌کسی از خوشی خود نمی‌گذرد. برخورد زوربا با راوی خیلی زود از رویارویی یک کارفرما و سرکارگر معدن فراتر می‌رود و به نمایشی از تقابل عقلانیت سفت و سخت با تجربه‌گرایی و آزاداندیشی تبدیل می‌شود؛ نمایشی که درنهایت مخاطب را به این مسئله خواهد رساند: پاسخ سوالات ما کجاست؟ در کتاب‌ها یا در خود زندگی؟ شما را به دنبال کردن این اثر به یادماندنی دعوت می‌کنیم.

این کتاب با تلاش نشر صوتی ماه آوا و همکاری انتشارات خوارزمی تهیه شده. ترجمه‌ی اثر کاری از محمد قاضی است و روایت شنیداری آن را مهدی پاکدل، رضا عمرانی و جمعی از گویندگان برعهده دارند.

اقتباس سینمایی و فرهنگی از کتاب زوربای یونانی

• فیلم زوربای یونانی یکی از آثار محبوب تاریخ سینما و برنده‌ی سه جایزه‌ی اسکار است. مایکل کاکویانیس این فیلم را با اقتباس از رمان نیکوس کازانتزاکیس کارگردانی کرده و آنتونی کوئین و آلن بیتس نقش‌های اصلی آن را برعهده داشته‌اند.
• از داستان زوربای یونانی اقتباس‌های هنری و فرهنگی گوناگونی انجام شده که از بین آن‌ها می‌توان به نمایش رادیویی بی‌بی‌سی و همچنین نمایشی موزیکال به نام «زوربا» اشاره کرد.

کتاب صوتی زوربای یونانی برای شما مناسب است اگر

• می‌خواهید آثار ماندگار ادبیات داستانی و به ویژه ادبیات مدرن یونان را مرور کنید.
• به مضامین فلسفی، اجتماعی و روانشناختی در پیرنگ داستانی علاقه‌مندید.

در بخشی از کتاب صوتی زوربای یونانی می‌شنویم

مسافرخانه‌ی کوچک بانو هورتانس از چند اتاقک رخکن حمام دریایی وصل به هم تشکیل شده بود. اتاق اول دکان بود که در آن نقل و شیرینی و سیگار و بادام‌زمینی و فیتیله‌ی چراغ و کتاب الفبا و شمع و یک جور گیاه دارویی می‌فروختند. چهار اتاقک دیگر ردیف هم اتاق خواب بودند. در حیات پشت ساختمان آشپزخانه بود و رختشویخانه و حیات مرغ‌ها و خرگوش‌ها. دور تا دور ساختمان در ماسه ریز، خیزران‌های انبوه و انجیرهای وحشی کاشته بودند و این مجموعه تماماً بوی دریا و تاپاله و ادرار می‌داد.

اما گه‌گاه وقتی بانو هورتانس از آنجا رد می‌شد یک دفعه بوی هوا تغییر می‌کرد. چنانکه گفتی لگن سلمانی را دم دماغ آدم خالی کرده‌اند. همین که رخت‌خواب‌ها را پهن کردن دراز کشیدیم و تا صبح یک‌بند خوابیدیم. یادم نمی‌آید چه خوابی دیدم ولی وقتی بیدار شدم آنقدر سبک و راحت شده بودم که انگار تازه از آبتنی دریا برگشته بودم.

آن روز یکشنبه بود و کارگران می‌بایست صبح روز بعد برای شروع کار در معدن از دهات اطراف بیایند. بنابراین من آن روز وقت این را داشتم که گشتی بزنم تا ببینم که تقدیر مرا به کجا انداخته است. تازه سپیده می‌خواست بزند که من از مسافرخانه بیرون پریدم. از کنار باغ‌ها گذشتم. در امتداد ساحل دریا پیش رفتم. به شتاب با خاک و آب و هوای محل دیدار تازه کردم. گیاهان خودرو چیدم و کف دست‌هایم از پونه‌ی کوهی و مریم‌گلی و نعنا معطر شد.

فهرست مطالب کتاب صوتی