معرفی و دانلود کتاب شرح یک بیماری: آن گونه که بیمار درک می‌کند

معرفی کتاب شرح یک بیماری: آن گونه که بیمار درک می‌کند

«ملاقات ممنوع» از کشنده‌ترین ابزارهایی است که بیمار را تا مرز نابودی می‌کشاند. بیماران به امید و حضور در جمع نیاز دارند و با این حال معمولاً در فضاهایی انفرادی تحت مراقبت قرار می‌گیرند. کتاب شرح یک بیماری نوشته‌ی نورمن کازینز به مخاطبان خود نشان می‌دهد که چطور می‌توان از طریق خنده، سفر و تقویت روحیه، بیماری‌های خطرناک و صعب‌العلاج را درمان کرد!

درباره‌ی کتاب شرح یک بیماری

پزشکان می‌دانند بحث و جدل با بیماری که به دارو نیاز ندارد اما بدون دارو نیز احساس آرامش نمی‌کند، بیهوده است. یک پزشک حاذق می‌داند که بیمارش از نظر روانی به حمایت و امنیت نیاز دارد و حتی اگر به دارو نیاز نداشته باشد، بهتر است برای او «دارونما» تجویز کرد. کتاب شرح یک بیماری (Anatomy of an Illness as Perceived by the Patient: Reflections on Healing and Regeneration) به ما نشان می‌دهد که هرچند این راهکار ایدئال نیست و به‌نوعی فریب بیمار محسوب می‌شود، اما بهترین کاری است که پزشک می‌تواند در قبال برخی از بیماران انجام دهد.

کتاب شرح یک بیماری به ما نشان می‌دهد درمان بیماران دو بعد دارد: جسمی و روانی و این دو وجه وجود انسان، به هیچ عنوان از یکدیگر جدا نیستند. اگر ذهن بیمار به بهبود باور نداشته باشد و یأس و افسردگی جای امیدواری وجود او را تسخیر کند، احتمال بهبود و بازگشت سلامتی به بدنش، بسیار کم است. نورمن کازینز (Norman Cousins) در کتاب روان‌شناختی-پزشکی خود به مخاطبان نشان می‌دهد که ارتباط ذهن و بدن تا چه اندازه قوی و پررنگ است و چطور می‌توان با روان‌درمانی و ایجاد حلقه‌ی حمایتی، به درمان دردهای جسمی کمک کرد.

احساسات منفی قاتل بیماران است

شاید کمی عجیب به‌نظر برسد، اما در سال 1964 یک بیمار مبتلا به عفونت خون، درد عضلانی و ضعف حرکتی، توانست با کمک «خنده‌درمانی» و «هیجانات مثبت» بیماری خطرناک و صعب‌العلاج خود را بهبود ببخشد. او در ابتدای دوران درمان خود که به دارودرمانی محدود بود، روزانه تعداد زیادی قرص مصرف می‌کرد و با این حال مدام حالش بدتر و بدتر می‌شد. البته این روند منتهی به مرگ، پس از ملاقات او با دکتر ویلیام هیتزر متوقف شد. دکتر ویلیام هیتزر، کاملاً صادقانه حقیقت را با او در میان می‌گذارد و به او می‌گوید که بیماری‌اش درمان قطعی ندارد و فقط 5 درصد احتمال دارد بهبود یابد. پس از این ملاقات صریح و صادقانه، بیمار با مشورت پزشک، تصمیم گرفت تا شیوه‌ی درمانش را تغییر دهد.

ابتدایی‌ترین مرحله‌ی درمان پیدایش علت بیماری است. او به یاد می‌آورد که در سفرش به روسیه تحت فشار کاری بسیار شدید بوده و در نتیجه، غده‌ی آدرنال او دچار ضعف شده و استرس محیط نیز بر کاهش مقاومت بدنش در محیطی مسموم اثر گذاشته است. او که حالا می‌داند در بهبود یافتن از طریق دارو و درمان‌های رایج شانس چندانی برایش وجود ندارد، تصمیم می‌گیرد بیماری‌اش را با دیدن فیلم‌های کمدی درمان کند! این اتفاق خیلی عجیب است، اما او موفق می‌شود از طریق خنده درمانی و مصرف ویتامین C بیماری‌اش را به سلامت نسبی برساند و حالش را بهبود دهد! نورمن کازینز در کتاب شرح یک بیماری، ما را با نمونه‌های مشابهی همچون این بیمار آشنا می‌کند و می‌کوشد به مخاطبان خود ثابت کند روان‌درمانی و روحیه‌بخشی، مهم‌تر از رسیدگی پزشکی است!

کتاب شرح یک بیماری با ترجمه‌ی رابعه موحد در انتشارات فراهم منتشر شده است.

نکوداشت‌های کتاب شرح یک بیماری

• این کتاب دلگرم‌کننده و شگفت‌انگیز است. (شیکاگو سان‌تایمز)
• نورمن کازینز در این اثر، نمونه‌ای سرگرم‌کننده و آموزنده از مشارکت الهام‌بخش یک بیمار در درمان خودش است. (واشنگتن پست)

کتاب شرح یک بیماری برای شما مناسب است اگر

• به تأثیر افکار و هیجانات در بهبود سلامتی باور دارید و می‌خواهید با شادی و امیدواری، دردهای خود را تسکین دهید.
• دوست دارید با تجربه‌ی بیماری که توانسته به‌طور فعال در روند بهبود بیماری خود نقش داشته باشد، آشنا شوید.
• به دانش روان‌پزشکی و روان‌شناسی بالینی که در حوزه‌ی «روان‌تنی» مطالعه کرده و پژوهش‌هایی را ارائه داده‌اند، علاقه‌مندید.

در بخشی از کتاب شرح یک بیماری: آن گونه که بیمار درک می‌کند می‌خوانیم

پزشک او باورداشت که تغییر در احساس کارول نسبت به بیماری‌اش، نه‌تنها در تغییر وضعیت خودش مؤثر خواهد بود، بلکه در وضعیت سلامت کل خانواده نیز مؤثر خواهد بود. او مقاله‌ی مرا به کارول نشان داده بود و او را متقاعد کرده بود که ارتباط با من می‌تواند برای او مفید باشد. من به این خانم جوان زنگ زدم. وقتی از سختی‌های دو سال بیماری‌اش حرف می‌زد، صدایش آرام اما متزلزل بود.

پس از دو سال به این باور رسیده بود که فلج او تا حد ناتوانی کامل پیش خواهد رفت. پزشک او سعی داشت بیمارش را متقاعد کند که تسلیم بیماری نشود. او معتقد بود که داروها و تمرین‌هایی که تجویز کرده است، در بهبود حال کارول مؤثر خواهد بود، به شرطی که زندگی هدفمندی داشته باشد و تصمیم بگیرد زندگی‌اش را سرشار از کار و فعالیت کند.

من از او پرسیدم آیا عقیده‌ی پزشک احساس خوبی به تو می‌دهد؟ او گفت، گفته‌ی پزشک در تئوری خوب به نظر می‌رسد، اما من فکر نمی‌کنم دکتر من هرگز بیمار شده باشد، حداقل بیماری جدی. او نمی‌داند یک روز چقدر طولانی و سخت می‌گذرد. وقتی نمی‌توانم ذهنم را دور از درد و هوشیار نگه دارم، در چنین وضعیتی چطور می‌توانم هدف‌گذاری کنم؟ وقتی نمی‌توانم درباره‌ی مسائل فکر کنم، چگونه ممکن است اوضاع بهبود یابد؟ اصلاً نمی‌دانم هفته‌ها چگونه پشت سر هم می‌گذرد، بدون اینکه برنامه‌ای داشته باشم و این شرایط دلیل درگیری با خود می‌شود. سپس از من پرسید آیا شما در مدت بیماری‌تان دچار ناامیدی شدید بوده‌اید؟

فهرست مطالب کتاب

از زبان مترجم
مقدمه‌ی دکتر رنه دابز
قدردانی
شرح یک بیماری؛ آن‌گونه که بیمار درک می‌کند
اسرار دارونما
خلاقیت و طول عمر
درد، شرّ نهایی نیست
درمان کل‌نگر و بهداشت
آنچه من از 3000 پزشک آموختم
درباره‌ی نویسنده