معرفی و دانلود کتاب آشپزخانه مارگریت: یادداشت‌های روزانه

معرفی کتاب آشپزخانه مارگریت: یادداشت‌های روزانه

مارگریت دوراس، بانوی نویسنده‌ی فرانسوی، با عشق به آشپزی و نگاهی ادبی، کتاب آشپزخانه مارگریت را به رشته‌ی تحریر درآورد. اما این یک کتاب آموزش آشپزی معمولی نیست. نویسنده‌ی خوش‌ذوق با بهره‌گیری از سبک جریان سیال ذهن، دستورها را به شکل شاعرانه‌ای مبهم روایت می‌کند. او با تلفیق خاطرات، یادداشت‌های روزانه، تأملات شخصی و گفتگوهای رادیویی، فضایی خلق کرده است که بیشتر به یک روایت ادبی شباهت دارد تا یک کتاب آشپزی سنتی.

درباره‌ی کتاب آشپزخانه مارگریت

دستورالعمل غذاهای گوناگون از آبگوشت گرفته تا خوراک‌های فرانسوی ساده، در کتاب آشپزخانه مارگریت (La Cuisine de Marguerite) ارائه شده است. اما این دستورالعمل‌ها قرار نیست راهنمایی برای پخت‌و‌پز باشند؛ بلکه بخش‌هایی از زیست روزمره، خاطرات و نگاه شخصی مارگریت دوراس (Marguerite Duras) را در معرض نمایش قرار می‌دهند. نویسنده‌ی خوش‌ذوق این کتاب، با بیانی شاعرانه و گاه مبهم، از مواد اولیه و مراحل پخت سخن می‌گوید؛ اما لابه‌لای دستورها، ردپای تأملات فلسفی، خاطرات خانوادگی و لحظات سکوت و تنهایی او نیز دیده می‌شود.

از تخته‌ی آشپزخانه تا جستار ادبی؛ روایت زنانه‌ی زیستن

تبدیل کردن هنر آشپزی به یک کنش ادبی، فقط از نویسنده‌ی ماهری همچون مارگریت دوراس برمی‌آید. در کتاب آشپزخانه مارگریت، هر دستور غذا، نه فقط برای سیر کردن شکم، بلکه برای لمس لحظه‌ای از زیستن است. دوراس با سبک خاص خود، حتی در نوشتن درباره‌ی غذا، مرز میان واقعیت و خیال را در هم می‌ریزد و مخاطب را به سفری درونی دعوت می‌کند. سفری که از تخته‌ی آشپزخانه آغاز می‌شود و به خاطرات و احساسات انسانی ختم می‌گردد.

مارگریت دوراس با چاقوی آشپزخانه‌اش، لایه‌های ظاهری زندگی را برش می‌دهد تا به گوهر پنهان درون برسد. او با بی‌اعتنایی به دقت‌های معمول در آشپزی، به جای اندازه‌گیری میزان نمک و ادویه‌جات یا زمان‌بندی برای طبخ گوشت و برنج، از حس، حافظه و تجربه سخن می‌گوید؛ گویی که آشپزی برایش نه یک حرفه‌ی خشک، بلکه نوعی شعرسرایی است. هر غذا بهانه‌ای است برای بازگویی لحظه‌ای از گذشته؛ گفتگویی نیمه‌فراموش‌شده یا احساسی که در گرمای اجاق جان گرفته است. آشپزخانه مارگریت نه تنها کتابی درباره‌ی غذا، بلکه روایت ساده‌ای از زندگی است؛ با تمام پیچیدگی‌هایش. این جستار خواندنی، زنی را به ما نشان می‌دهد که حتی در ساده‌ترین کنش‌های روزمره، ردپای ادبیات را باقی می‌گذارد.

مریم قرسو، کتاب آشپزخانه مارگریت را به فارسی روان برگردانده و انتشارات بهجت آن را چاپ و منتشر کرده است.

نکوداشت‌های کتاب آشپزخانه مارگریت

• کتاب جالبی است. این زن یک نماد واقعی است و این کتاب کوچک، فرصتی فراهم می‌کند تا افکارش را در فضای صمیمی آشپزخانه‌اش بشناسیم. دستور غذاها بامزه‌اند؛ هرچند همیشه قابل استفاده نیستند. (کاربر آمازون)
• آشپزخانه مارگریت نه یک رمان است و نه یک کتاب آشپزی؛ دنبال این‌ها نباشید. این اثر مجموعه‌ای کوچک، لطیف، خاص و طنزآمیز است؛ درست مانند خود مارگریت دوراس. اگر این نویسنده را تحسین نمی‌کنید، بعید می‌دانم از این کتاب خوشتان بیاید. اما اگر مثل من، شیفته‌ی هر اثر خلق‌شده توسط او هستید، حتماً سراغش بروید. برای من چیزی جز گرمای زندگی‌بخش و لبخند به همراه نداشت. (کاربر گودریدز)

کتاب آشپزخانه مارگریت برای شما مناسب است اگر

• طرفدار جدی مارگریت دوراس هستید و می‌خواهید با افکار و دل‌مشغولی‌های این نویسنده‌ی بزرگ از منظر آشپزخانه‌اش آشنا شوید.
• به ادبیات فرانسه علاقه‌مند هستید و آثار نویسندگان فرانسوی را به شکل جدی دنبال می‌کنید.
• به آشپزی علاقه‌مند هستید و دوست دارید یک جستار ادبی با چاشنی طعم‌ها و مزه‌ها را در دست بگیرید.

در بخشی از کتاب آشپزخانه مارگریت: یادداشت‌های روزانه می‌خوانیم

یک تکه گوشت خالصِ ران که پیش‌تر نمک‌سود شده را با آب سرد بشویید و آن را در یک ظرف آب سرد قرار بدهید. فلفل بزنید. نمک بزنید. اجازه بدهید نیم ساعت بپزد. یک کلم سفید کوچک را بعد از این‌که شستید و پنج دقیقه در آب تازه جوشاندید، به چهار قسمت تقسیم کنید و به آن اضافه کنید؛ به علاوه‌ی تره‌فرنگی، هویج، شلغم و ترب سفیدِ گرد. سیر، آویش، برگ‌بو، گل میخک و یک سوسیسِ محلی هم اضافه کنید. طبق این دستور پخت، این‌ها باید 3 ساعت بپزند و بنابراین اگر گوشت لخم را قبلاً به مدت نیم ساعت پخته‌اید، دو ساعت و نیم دیگر از زمانِ پخت باقی می‌ماند. آرام‌آرم، عطرِ فوق‌العاده‌ی این خوراک در خانه‌ای که در و پنجره‌‌های آن بسته است پخش می‌شود. همه جا به این دلیل به خوبی مُهر‌و‌موم شده که این یک خوراک زمستانی است. زمانی که پخت، مجبور نیستید این غذا را بخورید. می‌توانید بروید و با خیال راحت دراز بکشید. نیمه‌شب از خواب بیدار خواهید شد. به سراغ یخچال خواهید رفت و یک لیوان بزرگ شیر سرد خواهید نوشید. دوباره به تخت‌خواب‌تان برخواهید گشت و دوباره به خواب خواهید رفت و به این که چقدر همیشه بازگشت دوباره به تخت‌خواب حس دل‌پذیر و مطبوعی است، در آرامش تمام لبخند خواهید زد.