معرفی و دانلود کتاب تذکرهی پاتاگونیا
برای دانلود قانونی کتاب تذکرهی پاتاگونیا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب تذکرهی پاتاگونیا
به احتمال زیاد، اغلب ما نمیتوانیم به سرزمینهای شیلی و آرژانتین سفر کنیم. اگر هم بتوانیم، بعید است بهاندازهی بروس چتوین با تاریخ آنها و خردهفرهنگهای عجیبشان آشنا باشیم. کتاب تذکرهی پاتاگونیا نوشتهی بروس چتوین ما را به جزایر پاتاگونیا و لاپلاتا میبرد؛ سرزمینهایی که طبیعتی بیمانند، فرهنگی کمتر شناخته شده و آداب و رسومی خاص و منحصربهفرد را در خود جای دادهاند. این سفرنامه ما را به مناطقی میبرد که اگر هم دربارهی آن مکانها چیزی ندانیم، پس از خواندن این کتاب به آنها علاقهمند خواهیم شد.
دربارهی کتاب تذکرهی پاتاگونیا
پشت میز نشستهاید و منتظر غذا هستید. تا پیش از این لحظه تصورش را هم نمیکردید که در آلونکی محقر و واقعاً بههمریخته، لب مرز شیلی، به اصرار پیرمردی که چندان حوصلهی پاسخ دادن به پرسشهایتان را ندارد، در اتاقی حاضر شوید که دو قاب عکس بسیار عجیب به شما خیره شدهاند. آدولف هیتلر و ژنرال روساس روبهروی میز غذاخوری بر روی دیوار جا خوش کردهاند و به شما که در حال خوردن خورش هستید نگاه میکنند. این وضعیت تنها بخشی از تجربهی بروس چتوین (Bruce Chatwin) در سفرش به جزایر پاتاگونیا و لاپلاتا است. او با مردمانی عجیب که از ولز و آلمان و... به این دو جزیره مهاجرت کردهاند، دیدار و تجربهی همزیستی با این افراد را در کتاب تذکرهی پاتاگونیا (In Patagonia) برای خوانندگان خود بازگو میکند.
سفر به جنوبیترین نقاط زمین
کم پیش میآید که کسی برای سفر، قبل از کشورهایی مثل فرانسه، مصر، ایتالیا، لبنان و...، شیلی و آرژانتین را به عنوان مقصد مسافرت انتخاب کند. دور بودن این سرزمینها از اغلب کشورها و برعکس بودن ترتیب تابستان و زمستان در این نقاط، موجب میشوند افرادْ این کشورها را بهعنوان ایدئالترین نقاط سفر انتخاب نکنند؛ اما بروس چتوین تصمیم گرفت به منتهیالیه قارهی آمریکا برود و جزایری را که کمتر کسی از آنها چیزی میداند به ما نشان دهد. کتاب تذکرهی پاتاگونیا مخاطبانش را به معمولیترین نقاط بخشهایی از شیلی و آرژانتین میبرد. او برای غذا خوردن و خوابیدن و... در قید و بند قواعد سختگیرانه نیست. در کنار مردم محلی غذا میخورد. با مهاجرانی که یک قرن پیش از شهر ولز انگلستان به این مناطق آمدهاند، صمیمی میشود. شب را در کنار دانشجویان مهاجر خاورمیانهای، به صبح میرساند. او هر منظرهی زیبا یا عجیبی را که میبیند، برای خوانندگان خود شرح میدهد. از ساحل خاکستریرنگ گرفته تا جادههای بین شهری که از میان بوتهزارها و علفزارها میگذرند. سفرنامهی تذکرهی پاتاگونیا پس از مشاهدهی هر منظره، موزه، مجسمه و... تاریخچهی مختصری از آن پدیده را برای ما توضیح میدهد. کتاب تذکرهی پاتاگونیا خوانندگان خود را با تاریخ نیز آشنا میکند و میکوشد تا مخاطبانش را در خلال سیر و سیاحت، با تفاوتهای فرهنگی و شرایط سیاسی و تاریخی خاص دو منطقهی پاتاگونیا و لاپلاتا آشنا کند.
سفرنامهی تذکرهی پاتاگونیا با ترجمهی یزدان جندقی در انتشارات خوانه به چاپ رسیده است.
نکوداشتهای کتاب تذکرهی پاتاگونیا
- به سختی میتوان فهمید چه چیزی کتاب تذکرهی پاتاگونیا را به اثری شگفتانگیز تبدیل کرده؛ در نهایت باید به این نکته اشاره کنیم که صرفاً شخصیت منحصربهفرد و درخشان بروس چتوین است که این اثر را خاص کرده است. شیوهی سفر رفتن او، عزیمت از نقطهی الف به ب نبود، بلکه درونیات انسان را مطالعه و مشاهده میکند. (ساندی تایمز)
- نویسنده با لحنی بیقاعده، زنده و پرطراوات اثری درخشنده را خلق کرده است. (روزنامهی ابزرور)
کتاب تذکرهی پاتاگونیا برای شما مناسب است اگر
- میخواهید بدون پول خرج کردن به سفر بروید و با جاذبههای جزایر پاتاگونیا و لاپلاتا مواجه شوید.
- به خواندن سفرنامهها و خاطرات افراد از مسافرتهایشان علاقه دارید.
- دوست دارید فرهنگهای کمتر شناخته شده و سرزمینهایی را که کسی چندان از اتفاقات درونشان خبر ندارد، بشناسید.
در بخشی از کتاب تذکرهی پاتاگونیا میخوانیم
صبح شبنمی غلیظ روی شبدرهای سفید دیدم. راه افتادم و در مسیری که به روستای ولزیِ ترِوِلین، محلِ آسیاب، میرسید قدم زدم. آن دورها، تهِ دره، سقفهای حلبی برق میزد. آسیاب را دیدم، یک آسیابِ معمولیِ ویکتوریایی. اما چند ساختمانِ غریب در حاشیهی روستا بود، با طاقهای از هر زاویهای شیبدار. نزدیک که شدم، دیدم یکیشان برجِ منبعِ آب است. پرچمی ازش در اهتزاز بود، با این نوشته: «مجمعِ احبا.»
یک سروکلهی سیاهی پیدایَش شد.
پرسید: «که تال؟»
گفتم: «پیادهروی میکنم.»
گفت: «بیا داخل.»
مجمعِ احبای ترِوِلین کلاً متشکل بود از یک رنگینپوستِ کوتاهقدِ بولیویاییِ بهشدت سیاه و بهشدت عضلانی و شش دانشجوی سابقِ دانشگاهِ تهران، که تازه آن وقت هم فقط یکیشان آنجا حضور داشت.
بولیویایی نیشخندزنان گفت: «اینها همگی خیلی مذهبیان.»
داشت با قوطیحلبی قرقره درست میکرد و میخواست برود ماهیگیری. فارسه هم داشت دوش میگرفت.
فارسها در قامتِ مبلغینِ آیینِ جهانیشان آمده بودند پاتاگونیا. بهوفور پول داشتند و آنجا را با ظواهرِ بابِمیلِ طبقهی متوسطِ تهرانی انباشته بودند - قالیچههای شرابیِ بخارا، کوسنهای پُرزرقوبرق، سینیهای برنجی، و جعبهسیگارهایی که صحنههای شاهنامه رویشان نقاشی شده بود.
فارسه، که اسمش علی بود، لنگبهکمر از حمام خرامید بیرون. موی سیاه بود که بر قامتِ نزارِ سفیدش موج میزد. چشمانِ درشتِ پرآب داشت، با سبیلی آویزان. در تلِ کوسن فرو رفت و به بولیویایی دستور داد شستوشوها را انجام دهد و بنا کرد به حرف زدن از اوضاعِ جهان.
گفت: «ایران کشورِ خیلی فقیریه.»
گفتم: «ایران کشورِ خیلیخیلی ثروتمندیه.»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب تذکرهی پاتاگونیا |
نویسنده | بروس چتوین |
مترجم | یزدان جندقی |
ناشر چاپی | انتشارات خوانه |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 298 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-94712-7-2 |
موضوع کتاب | کتابهای سفرنامه، کتابهای خاطرات |