معرفی و دانلود کتاب یک توهم عاشقانه

معرفی کتاب یک توهم عاشقانه

یک کمدی دلنشین و درامی که هر لحظه‌اش شما را به فکر فرو می‌برد. کتاب یک توهم عاشقانه شامل دو نمایشنامه از ترنس راتیگان است. نویسنده‌ای که در آثارش، رنج‌های پنهان، عشق‌های ناکام و سرکوب‌های عاطفی را با چاشنی طنز به تصویر می‌کشد. در نمایشنامه‌ی سه‌پرده‌ای این مجموعه، راتیگان داستان مردی را روایت می‌کند که تصویر عشق اولش سیلویا از ذهنش پاک نشده و حالا که سال‌ها از عمرش گذشته، همچنان در چهره‌ی زنان به دنبال نشانی از او می‌گردد.

درباره‌ی کتاب یک توهم عاشقانه

سیلویا زنی است که مارک فقط یک بار او را بوسیده بود؛ آن هم در نوجوانی‌اش! مارک هرجا نگاه می‌کند، سیلویا را می‌بیند. او درون تابلوهای نقاشی، در چهره‌ی زنان زیبا و هر چیز خوش‌آب‌و‌رنگی جا خوش کرده و یک لحظه از فکر و خاطره‌ی مارک بیرون نمی‌رود. ترنس راتیگان (Terence Rattigan) با لحن دلنشین و طنازانه‌ی خود، نمایشنامه‌ی یک توهم عاشقانه (Who is Sylvia? and Duologue) را در سه پرده تألیف کرده است. او گذر زمان را در زندگی مارک با مهارتی باورنکردنی به تصویر می‌کشد. از جوانی پرشور تا میانسالی سرشار از حسرت.

توهم عاشقانه‌ی ترنس راتیگان؛ استفاده‌ی ابزاری از طنز

دیالوگ‌های نمایشنامه‌ی کمدی درام یک توهم عاشقانه، با ظرافتی طنزآمیز نوشته شده‌اند؛ اما در پس هر شوخی، زخمی پنهان نهفته است. زخمی از عشقی که هرگز به بار ننشسته و رویاپردازی بی‌پایان مردی که توان رها کردن گذشته را ندارد. ترنس راتیگان خوب می‌دانسته که چگونه مخاطب را یک لحظه بخنداند و در لحظه‌ی بعد او را با واقعیتی سخت، درگیر کند. مارک در جست‌وجوی سیلویا، نه تنها فرصت تجربه‌ی یک رابطه‌ی عاطفی بامعنا را از خودش گرفته، بلکه از خود نیز دور شده. او در پی بازسازی لحظه‌ای است که هرگز تکرار نمی‌شود. لحظه‌ای که به یک وسواس شخصی بدل شده و اکنون بر تمام تصمیم‌ها و احساساتش سایه انداخته است.

نمایش دونفره نیز یکی از نمایشنامه‌های کوتاه و کمتر شناخته‌شده‌ی ترنس راتیگان است که در کتاب یک توهم عاشقانه می‌توانید آن را بخوانید. این اثر در قالب مونولوگ برای یک بازیگر زن نوشته شده است. زن در خلوت خود از همسر درگذشته‌اش یاد می‌کند. نمایش دونفره در اصل برای تلویزیون نوشته شده و در سال 1968 پخش شده است. بعدها این تک‌گویی جذاب در سال 1976 در کنار نمایشنامه‌ی نسخه‌ی براونینگ (The Browning Version) روی صحنه رفت.

ترجمه‌ی روان نازی صادقی، لذت خواندن نمایشنامه‌ی کمدی کلاسیک یک توهم عاشقانه را دوچندان کرده است. از نشر قطره برای چاپ و انتشار این اثر ادبی جذاب، سپاس‌گزاریم.

اقتباس سینمایی از کتاب یک توهم عاشقانه

• فیلم مردی که عاشق موقرمزها بود (The Man Who Loved Redheads) با اقتباس از اثر ترنس راتیگان در سال 1955 اکران شد. این فیلم در ژانر کمدی ساخته شده و داستان مردی را روایت می‌کند که در نوجوانی به یک دختر موقرمز دل بسته بوده و تا پایان عمر وسواس پیدا کردن یک زن موقرمز رهایش نمی‌کند.

کتاب یک توهم عاشقانه برای شما مناسب است اگر

• دانشجوی تئاتر یا علاقه‌مند به این رشته هستید و می‌خواهید یک نمایشنامه‌ی جذاب در ژانر کمدی درام مطالعه یا اجرا کنید.
• دوست دارید با سبک نویسندگی ترنس راتیگان آشنا شوید.
• مخاطب و پیگیر ادبیات بریتانیا هستید.
• به نمایشنامه‌های کلاسیک علاقه‌مند هستید؛ آثاری که در آن‌ها مضامین روان‌شناختی، عشق‌های ناکام و درگیری‌های درونی شخصیت‌ها برجسته‌اند.

در بخشی از کتاب یک توهم عاشقانه می‌خوانیم

نورا: (به مارک اشاره می‌کند.) خب، می‌تونین خودتون خداحافظی کنین، نه؟

ویلبرفورس: چی! بینفیلد! بینفیلد میزبانه؟ چه خوب، نه، رفیق قدیمی؟ خب، خداحافظ همگی. اوه، بینفیلد، راستی، تبریک می‌گم. داری توی لاپاز دیپلمات می‌شی. انتصاب فوق‌العاده‌ایه. خداحافظ. (می‌رود و پشت سر خود سکوت سنگینی به جای می‌گذارد.)

نورا: عزیزم، ببخشید کنجکاوی می‌کنم...

چند لحظه سکوت می‌شود و سپس مارک به‌علامت تسلیم گلویش را صاف می‌کند.

مارک: نورا، به‌نظرم چیزی که می‌خوام بهت بگم مثل داستان نمایش درهم‌برهم نیست، ولی باید بگم من آقای رایت نیستم، من لُرد بینفیلیدم. این هم پسرمه، دنیس.

نورا: (نکتۀ اصلی را می‌گیرد.) پسرت؟ (به دنیس نگاه می‌کند و سپس به مارک) اوه، عزیزم، یعنی نه! تو نمی‌تونی واقعاً، مگه می‌شه؟

مارک: نه. دربارۀ سنم هم دروغ گفتم. سی و پنج سالم نیست، چهل و چهار سالمه.

نورا: عزیزم. سه سال رو می‌شه بخشید. نُه سال واقعاً خیلیه. راستش، این‌هایی که گفتی خیلی دیگه هیجان‌انگیز و دور از انتظاره، درست مثل زندگی، عزیزان من. ولی الان واقعاً وقت نداریم راجع به این چیزها حرف بزنیم. باید برگردم به مهمونی برسم. (به‌سمت در می‌رود.) راستی، اگه احیاناً کسی حتی یه ذره‌ واسه‌اش جالبه که بدونه، من حقیقتاً پرنسس امیلیای واقعی باتل برگ هستم و بابلز فرودر مامانمه، دوشس بزرگ.