معرفی و دانلود کتاب ژان لوک گدار و من
برای دانلود قانونی کتاب ژان لوک گدار و من و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب ژان لوک گدار و من
زندگی او و گدار از کار و حرفهشان جدا نیست. آنها میان نقشها و بین قاب دوربینها زندگی میکنند. آن ویازمسکی که دوازده سال همسر ژان لوک گدار بوده، در کتاب ژان لوک گدار و من، نحوهی آشنایی، طریقهی ازدواج و چالشهای زندگی مشترکش با این کارگردان نامدار و شهیر موج نو سینمای فرانسه را برای دوستداران اتوبیوگرافیها و علاقهمندان به خاطرات هنرمندان، بازگو میکند.
دربارهی کتاب ژان لوک گدار و من
عکس راوی در روزنامه چاپ شده. زیبایی او مبهوت کننده است و هر کسی را به خود جذب میکند. او مسحور کننده و معصوم است، اما همهی داشتههای او به زیباییاش خلاصه نمیشود. پیش از قرار امروز، او سه بار گدار را ملاقات کرده بود و میدانست که این مرد هنرمند، آدم عجیبی است. البته خود این دختر هم چندان عادی نیست. او دانشجو است. فلسفه میداند و عاشق سینماست. فیلم «مذکر و مونث» گدار او را مجذوب خود کرده و باید هر طور شده با این کارگردان بیرقیب و بیبدیل، دیدار کند. او برای این کارگردان بلندآوازه نامه مینویسد و نظر و حس خود را دربارهی فیلم او میگوید. مدتی پس از نوشتن این نامه که قرار است بهزودی زندگی او را دگرگون کند، در مهمانی انتشارات گالیمار شرکت میکند. در این مهمانی فرانسیس ژانسون حضور دارد. او فیلسوف است و برای راوی که میخواهد فلسفه بیاموزد، حضورش در این مهمانی، همچون معجزه است؛ اما نه مهمترین معجزهی آن شب. تا چند ساعت دیگر، ژان لوک گدار سی و هفت ساله با این دختر جوان تماس میگیرد. او از سفر به ژاپن برگشته، نامهی دختر را خوانده، بهسختی شمارهی او را یافته و بیصبرانه منتظر دیدار با اوست.
قرار ملاقات آنها برای فردا جلوی در بخشداری روستا تنظیم میشود. گدار رأس ساعت مقرر به محل قرار میرسد و ارتباطی که شیرینترین سالهای زندگی دختر و مشهورترین کارگردان فرانسوی را بهوجود میآورد، آغاز میشود. کتاب ژان لوک گدار و من (Une année studieuse) نوشتهی آن ویازمسکی (Anne Wiazemsky)، داستانی حقیقی است. این زن ماجرای آشنایی خود و همسرش - که البته مدت ارتباط آنها چندان طولانی نبود و زندگی مشترکشان به بیست سال هم نرسید - را روایت میکند. این اثر خودزیستنامه است و روحیات و افکار گدار و ویازمسکی را بازگو میکند.

ژان لوک گدار و او
راوی مضطرب است. ژان لوک گدار به او ابراز علاقه کرده! او بزرگترین و مهمترین کارگردان زندهی فرانسه است و بهخاطر راوی، ارتباط خود با زنی بهنام مارینا ولادی را قطع کرده و ازدواجش با آنا کارینا را نیز به پایان رسانده. گدار از تصمیم خود مطمئن است. میخواهد با این دختر ازدواج کند اما مدت کم آشنایی، اختلاف سن، سرعت بیش از حد وقایع و... باعث شده تا دختر مردد باشد. او از تصمیم ناگهانی گدار برای ازدواج وحشت دارد و از طرف دیگر، بیش از این نمیتواند حقیقت ارتباطش با این کارگردان نامدار را از خانوادهاش مخفی کند. آن ویازمسکی که راوی کتاب ژان لوک گدار و من، دلهره و تردید خود دربارهی رابطهاش با گدار را بهخوبی شرح داده است. او وجه و بخشهایی از شخصیت ژان لوک گدار را برای ما نمایان میکند که از طریق دیدن فیلم و مستندهای او با این بخش از شخصیتش آشنا نخواهیم شد. آن ویازمسکی به ما نشان میدهد که این کارگردان ماندگار و تاریخساز در زندگی عاطفی و شخصی خود چگونه رفتار میکند و شخصیت واقعیاش بدون نقاب، سانسور و فارغ از قاب دوربینها چه ماهیتی دارد.
داستان ژان لوک گدار و من با ترجمهی شهرزاد همامی در انتشارات شورآفرین منتشر شده است.
کتاب ژان لوک گدار و من برای شما مناسب است اگر
- دوست دارید با زندگی و روابط شخصی مهمترین کارگردان موج نو فرانسه آشنا شوید و جنبهی دیگری از شخصیت ژان لوک گدار را بشناسید.
- به داستانهای واقعی و زندگینامههای خودنوشت علاقه دارید.
- فیلم دیدن را دوست دارید و آنقدر به سینما علاقهمندید که میخواهید بدانید بهترین فیلمهای معاصر از چه روحیات و احساساتی برآمدهاند.
در بخشی از کتاب ژان لوک گدار و من میخوانیم
دولت فرانسه در 29 مارس در شربورگ زیردریایی جدیدی را به نام «سهمگین» به آب انداخته بود. روزنامه لوموند یک صفحه کامل را به آن اختصاص داده و تیتر زده بود: بدین سان زندگی در «سهمگین» جاریست. ژان لوک از این جمله خیلی خوشش آمده و تکیه کلامش شده بود و در مناسبتهای مختلف به کارش میبرد.
هفتههای متمادی عشقی را که دیگر مرا تنگاتنگ به ژان لوک پیوند میداد، تجربه میکردم. حسم به او، به شبهای خیابان میرومنسیل یا هتلهای سر راه محتاج بود، نیازمند آن بودم که او هم مرا با همان اشتیاقی بخواهد که من او را میخواستم. نگاهش به چیزها مرا شگفت زده میکرد و نگاهم را تغییر میداد. «تو هم به من همان اندازهای به من یاد میدهی که من به تو.»
ولی این را هم برایم آشکار کرد که وابستهی انسان دیگری بودن، همچنان مرا میترساند. برای اولین بار ترسهای دوران کودکیام از اعماق ذهنم سر برآوردند. میترسیدم که در یک حادثه رانندگی کشته شود، که دختر دیگری را ببیند و مرا ترک کند. این دوست داشتن زیاد، روحاً مرا نسبت به تمام حوادث عالم آسیب پذیر میکرد. در این لحظات تیره و تار، به کلی از خود بیخود میشدم. ولی بعد میگذشت.
ده روز مانده بود به امتحانات سرنوشت سازم برای رفتن به سال دوم. به اجبار ژان لوک و فرانسیس شروع کردم به خواندن نامنظم و پراکنده درسهایم، با تاسف میدانستم که چه چیزی در انتظارم است، چون از زمان فیلمبرداری چینی درسهایم چنان انباشته شده بود که شانس قبولیام نزدیک به صفر بود. با این حال کیف پر از کتابهای فلسفه و جزوههایم را همه جا با خودم میبردم.
مشخصات کتاب الکترونیک
| نام کتاب | کتاب ژان لوک گدار و من |
| نویسنده | آن ویازمسکی |
| مترجم | شهرزاد همامی |
| ناشر چاپی | نشر شورآفرین |
| سال انتشار | ۱۴۰۴ |
| فرمت کتاب | EPUB |
| تعداد صفحات | 260 |
| زبان | فارسی |
| شابک | 978-622-259-126-7 |
| موضوع کتاب | کتابهای اتوبیوگرافی، کتابهای خاطرات، کتابهای زندگینامه هنرمندان |



















