معرفی و دانلود کتاب حامیان

معرفی کتاب حامیان

پاست از هر موکلی دفاع نمی‌کند. او باید مطمئن شود کسی که قرار است برای آزادی‌اش بجنگد، بی‌گناه است. او باید بتواند کوئینسی را که جرم حقیقی‌اش سیاهپوست بودن است، نجات دهد. کتاب حامیان طرفدار عدالت است. جان گریشام ما را با وکیلی به‌نام پاست آشنا می‌کند که برای اجرای عدل و خلاصی بی‌گناهان از اعدام و زندان، در برابر دادستان، دادگاه و پلیس می‌ایستد. وکالت برای او فراتر از یک شغل است. حفظ شرافت و افشای حقیقت، هدف زندگی اوست. این داستان جنایی و معمایی از پرفروش‌ترین آثار نیویورک‌تایمز و ساندی‌تایمز است.

درباره‌ی کتاب حامیان

دوک با آرامش مشغول خوردن سیب‌زمینی و استیک است. فقط یک ساعت تا اجرای اعدامش باقی‌مانده. کالِن پاست به هر کسی که شاید می‌توانست به دوک کمک کند، مراجعه و با اعضای هیئت منصفه گفت‌وگو کرده تا شاید در حکم دوک تجدیدنظر کنند؛ اما این‌طور که به‌نظر می‌رسد، هیچ‌کس نمی‌خواهد به جعلی بودن مدارک ناقص و ادعاهای به‌وضوح دروغین شاهدان توجهی کند.

همه ترجیح می‌دهند هر چه سریع‌تر پرونده‌ی تجاوز و قتل امیلی برونی بسته و دوک به‌عنوان قاتل آن دختر مجازات شود. پاست می‌داند قاتل امیلی کیست. مدارک و عکس‌هایی که از مارک کارتر به دستش رسیده، ثابت می‌کنند که او قاتل امیلی است، نه دوک؛ اما برای خبرنگاران و دوربین‌هایی که پشت در زندان صف بسته‌اند تا صحنه‌ی هیجان‌انگیز اعدام را به جهانیان نشان دهند، حقیقت اهمیتی ندارد. در همین لحظات اتفاقی شبیه به معجزه رخ می‌دهد: حکم اعدام متوقف شده است. قاضی به پاست مهلت داده تا مدارکی را که اثبات می‌کند دوک بی‌گناه و قاتل فرد دیگری است، به دادگاه ارائه دهد. این واقعه و زنده ماندن دوک، کالِن پاست را به یاد یکی دیگر از موکلشان می‌اندازد؛ مردی به‌نام کوئینسی میلر که با مدارکی مضحک، به قتل وکیلی به‌نام کیت روسو محکوم شده و دادگاه نمی‌خواهد تحقیقات بیشتری بر روی پرونده‌ی او انجام دهد؛ اما اوضاع قرار نیست بر همین منوال بماند. جان گریشام (John Grisham) در کتاب حامیان (The Guardians) ما را با پاست و دوستان او که عضو گروه «حمایت از زندانیان بی‌گناه» هستند، همراه می‌کند تا بی‌گناهی دوک را اثبات و کوئینسی را از زندان آزاد کنند.

سیاه‌پوستان همیشه متهم‌اند

چند قطره خون، یک چراغ قوه، شهادت زنی معتاد و مردی سابقه‌دار، تمام مدارکی است که علیه کوئینسی وجود دارند. هیچ اثر انگشت یا مدرک مستدلی وجود ندارد که اثبات کند او شبانه به دفتر وکالت کیت روسو وارد شده و او را کشته است. این قتل در سال 1988 رخ داده؛ یعنی زمانی که هنوز امکان نمونه‌گیری تست دی‌ان‌ای نیز وجود نداشت که بتوان از آن طریق، بی‌گناهی کوئینسی را برای دادگاه محرز کرد. کری هالند که شهادت داده در شب قتل روسو، مردی سیاه‌پوست را در حال پایین آوردن میله بر سر این وکیل دیده، با توجه به دور بودن از صحنه‌ی جرم و تاریکی شب، نمی‌توانسته هویت آن فرد ناشناس را به‌درستی تشخیص دهد. علاوه‌بر این‌ها، او تا مدتی قبل موادمخدر مصرف می‌کرده و چنین کسی نمی‌تواند یک شاهد مطمئن و بدون خطا باشد. چیزی که موجب شد تا هیئت منصفه به راحتی مدارک جعلی و شهادت افراد بدون صلاحیت را بپذیرد و نواقص پرونده را نادیده انگارد، سیاه‌پوست بودن کوئینسی است. وجود تبعیض و ناعدالتی علیه رنگین‌پوستان موضوعی نیست که بتوان آن را انکار کرد و جان گریشام نیز در داستان جنایی حامیان بر آن تاکید کرده است.

نام وکیلی که سال‌ها پیش توانست حکم اعدام کوئینسی را به حبس ابد تغییر دهد، «تایلر تاون‌سند» است؛ اما صرف زنده ماندن برای کوئینسی کافی نیست. همه‌ی شواهد نشان می‌دهند که او کاملاً بی‌گناه است و چرا باید عمر خود را در زندان تلف کند؟ پاست می‌خواهد به این ناعدالتی پایان دهد. او از کشیشی که زندگی‌اش را تغییر داد آموخته که برای اجرای عدالت، هیچ‌چیزی را مانع خود نداند. پاست، تاون‌سند و فرانکی که یکی از موکلان سابق پاست است، خود به‌سراغ اسناد و مدارک درست می‌روند. مهم نیست که قانون و دادگاه‌های ظالمانه چه می‌گویند و این تحقیق تا چه اندازه برای این سه نفر خطرناک است، پاست تا زمانی که کوئینسی به حق آزادی‌اش نرسد، دست از تلاش برنخواهد داشت.

رمان معمایی حامیان با ترجمه‌ی الهه شمس‌زاده در انتشارات مروارید منتشر شده است.

جوایز و افتخارات کتاب حامیان

• از آثار پرفروش سایت نیویورک‌تایمز
• از کتاب‌های پرفروش یوای‌اس‌تودی
• برنده‌ی جایزه‌ی هاپر لی

نکوداشت‌های کتاب حامیان

• کتاب حامیان یک تریلر حقوقی و محسورکننده‌ترین داستان در این ژانر است. جان گریشام هیچ‌کس را ناامید نخواهد کرد و طرفداران او از این اثر بسیار لذت خواهند برد. (انیستون استار)
• جان گریشام رمانی مهیج و مملو از معما و تعلیق را بازگو کرده است. این کتاب معمایی درون‌مایه‌های قدرتمندی همچون محکومین نابه‌حق و مجازات اعدام و... را به چالش کشیده است. شخصیت‌های رمان حامیان درخشان و ماندگارند. (اسوشیتد پرس)
• جان گریشام شخصیتی عمل‌گرا و درخشان را خلق کرده که نمی‌توانیم برای او دلسوزی نکنیم. قصه‌ی حامیان داستانی سرشار از جذابیت است که شما را تا پایان دلنشینش با خود همراه می‌کند. (فلوریدا تایمز)

کتاب حامیان برای شما مناسب است اگر

• دوست دارید به تمام کسانی که به ناحق زندانی شده‌اند کمک کنید تا آزادی خود را باز پس گیرند و از آشنا شدن با وکیلی که به این کار مشغول است، لذت می‌برید.
• به داستان‌های حقوقی و جنایی که در فضای دادگاه سپری می‌شوند، علاقه‌مندید.
• دنبال کردن سرنخ‌های گوناگون برای رسیدن به رمز و راز یک پرونده‌ی جنایی و به پاسخ رساندن به معماهای جنایی، موردعلاقه‌ی شماست و می‌خواهید این روند را در یک داستان نظاره کنید.

در بخشی از کتاب حامیان می‌خوانیم

هرچه تعداد جلساتی که پل نُروود در آن‌ها حضور می‌یافت بیشتر می‌شد، نظراتش نیز علمی‌تر و هوشمندانه‌تر می‌نمود. یک سال قبل از دادگاه کوئینسی در سال 1988، نُروود با شرکت در سمیناری بیست‌وچهار ساعته در مورد لکه‌های خون، از طرف یک شرکت خصوصی در کنتاکی گواهینامه‌ای دریافت کرده بود و پس از گذراندن دوره، آن را به مجموعه‌ی گواهینامه‌هایش افزوده بود. با استفاده از همان مدرک و با صحبت‌هایی به‌ظاهر علمی و روش‌های پیچیده و حساس، خیلی زود توانست با نظراتش درباره‌ی نحوه‌ی پخش شدن لکه‌های خون در آن جنایتِ مخوف، هیئت‌منصفه را قانع کند. او به‌عنوان تحلیلگرِ لکه‌های خون، بازسازی صحنه‌ی جرم، پرتاب شیء و تشخیص مو، فردی شناخته‌شده بود. در مورد تخصصش در امور قانونیِ شاکیان، تبلیغات گسترده‌ای به عمل آورد و حتی کتابی در مورد پزشکی قانونی نوشت و بر شهرتش افزود. همه او را می‌خواستند.

طی بیست‌وپنج سال، نُروود در صدها دادگاه جنایی شرکت کرد. همیشه از طرف شاکی دعوت می‌شد، همیشه متهم را محکوم می‌کرد و همیشه هم پول خوبی دریافت می‌کرد.

بعدها آزمایش دی‌ان‌ای باب شد و آسیبی جدی بر تجارت این کارشناسانِ قلابی وارد آورد. آزمایش دی‌ان‌ای نه‌تنها در تحقیقات جنایی اثر گذاشت، بلکه علوم بی‌پایه‌واساسی که کارشناسان به آن استناد می‌کردند را به نابودی کشاند. افرادی همچون نُروود برای اثبات خودشان به هر دری می‌ز‌دند. حداقل در نیمی از موارد، تشخیص غلطِ کارشناسان و نادرستیِ مدارک شاکیان اثبات می‌شد و افراد بی‌گناه تبرئه می‌شدند.

تنها در یک سال، سالِ 2005، سه مورد از محکومیت‌های نُروود و روش‌های نادرست او با انجام آزمایش دی‌ان‌ای از اعتبار ساقط شد. سه قربانیِ او جمعاً پنجاه‌ونه سال را در زندان گذرانده بودند و یکی از آن‌ها نیز به مرگ محکوم شده بود. در دادگاهی در سال 2006، نُروود پس از بازجویی از متهم و تحلیل‌هایش در مورد لکه‌های خون، چنان بی‌آبرویی به بار آورد که خودش را بازنشسته کرد. در آن دادگاه، وکیل‌مدافع به‌طرز دردآوری به نتایج تحلیل‌های او در مورد پرونده‌های گذشته و سه محکومِ تبرئه‌شده اشاره کرده بود. دفاعیاتِ وکیل‌مدافع هوشمندانه، شدیدالحن و افشاگرانه بود و متهم بی‌گناه تشخیص داده شد. بعدها نیز قاتل اصلی شناسایی شد. البته نُروود آن را تلافی‌جویانه خواند.