معرفی و دانلود کتاب بامداد تاریک: کتاب دوم مجموعه نبرد خدایان
برای دانلود قانونی کتاب بامداد تاریک و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب بامداد تاریک: کتاب دوم مجموعه نبرد خدایان
کتاب بامداد تاریک، جلد دوم از مجموعهی نبرد خدایان نوشتهی مرتضی رضایی است. این کتاب در ژانر فانتزی-حماسی با رنگ و بوی اساطیر ایرانی نوشته شده و مخاطب را به دنیایی فراطبیعی میبرد که در آن خدایان، نیروهای تاریکی و سرنوشت آدمیان به هم گره میخورند. در این رمان، فضایی پر از راز، نبرد و امید در لایهای از اسطوره و تخیل، انتظار خواننده را میکشد.
دربارهی کتاب بامداد تاریک
داتیس، خداوندگار تازهی پلیدیها، مرگ عزیزانش را دیده و با تمام وجود آرزوی مرگ کرده است. او ستمهای بسیاری دیده و حالا خود به ستمگری تبدیل شده که میخواهد تمام جهان را به آتش بکشد و آدمیان و دیوان را یکجا، نابود کند. داتیس که نیروهای جادویی و اهریمنی دارد، تصمیم گرفته پادشاهی کیانیان را نابود کند و سوشان، پسر پدرام و آمیستریس را، پیش از اینکه به تختگاه برسد و بر تخت پادشاهی بنشیند، بکشد. پس از آنکه در کتاب اول مجموعهی نبرد خدایان، نیروهای اهریمنی بر سپاه شاه پیروز شدند، در کتاب بامداد تاریک، جنگ خدایان بیش از پیش شعلهور شده است. حالا نبردهای داخلی سهمگینی برای تصاحب قدرت به پا شده و گروه بیشتری خواهان مرگ سوشان هستند.
تنش و تقابل بیشتر در رمان بامداد تاریک
در کتاب بامداد تاریک، دشمنان اهریمنی گستردهتر و تهدیدشان فراگیرتر میشود. قهرمانان داستان باید سد راه این تاریکی شوند؛ اما در این مسیر رازهایی از گذشتهی خدایان و تاریخ ناپیدای آدمیان آشکار میشود که همهی مفروضات قبلی را به چالش میکشد. در این جلد از مجموعه، روابط میان شخصیتها و قدرتها پیچیدهتر شده و تنش و تقابل اخلاقی، از خیر و شر ساده گذشته و بهجایی رسیده که شخصیتها مجبورند بین گزینههای دشوارتر انتخاب کنند. مرتضی رضایی در رمان بامداد تاریک بر موانع جدید، شخصیتهای بیشتر با انگیزههای مختلف و دشمنانی تمرکز کرده که مطلقاً شرور نیستند، بلکه دلایل خاص خود را برای جنگ و نابودی دارند. او توانسته داستان را از سطح یک نبرد سادهی خیر و شر به سطحی برساند که در آن احساسات، خطرات و پیامدها سنگینترند. افزوده شدن مکانهای جدید، افشای رازهای بیشتر و پیشرفت در فضای حماسی داستان، باعث شده این جلد تجربهای جذابتر برای علاقهمندان ژانر فانتزی حماسی باشد.
رد پای جی. کی. رولینگ و تالکین در بامداد تاریک
مرتضی رضایی، نویسندهی بوشهری، در خلق این رمان فانتزی حماسی از گاهشماری زرتشتی، باورها و آموزههای اوستا و ایران باستان بهره برده و شخصیتهای خود را با الهام از شخصیتهای اساطیری و باورهای مذهبی دین زرتشت خلق کرده است. سوشان بهعنوان قهرمان داستان که منجی آدمیان است، یکی از مهمترین شخصیتهایی است که با الهام از باورهای زرتشتی دربارهی سوشیانت خلق و پرورده شده است.
مرتضی رضایی، در خلق داستان خود، به نویسندگان معروف ادبیات فانتزی نظر داشته است. جی. کی. رولینگ و جی. آر.آر. تالکین از کسانی هستند که نویسنده از آنها تأثیر پذیرفته و با الهامگیری از آثار ایشان و همراه کردن داستانش با اساطیر ایرانی، رمانی جذاب، دنبالهدار و پیچیده خلق کرده است.
در مجموع، آثاری مانند کتاب بامداد تاریک چاپ نشر موج نشان میدهند که ادبیات فانتزی حماسی در ایران رونقی چشمگیری داشته و از اسطورههای بومی برای خلق داستانهایی منحصر به فرهنگ ایرانی استفاده شده تا در نهایت رمانهایی خلق شوند که هم تخیل و هیجان داشته باشند، هم از پیشینهی اساطیری و فرهنگی ایران ریشه گرفته باشند. به این طریق حوزهی بالقوه و غنی اساطیر ایرانی-زرتشتی به بستری برای خلق داستانهایی تبدیل میشود که در عین سرگرمکردن مخاطب، او را با پرسشهایی درباره قدرت، عدالت، هویت و تاریخ مواجه کنند.
کتاب بامداد تاریک برای شما مناسب است اگر
- نوجوان هستید و به داستانهای تخیلی حماسی از اساطیر ایران باستان علاقهمندید.
- داستانهایی دربارهی نبرد میان بشر با نیروهای اهریمنی و ماوراءالطبیعه برایتان جذابیت دارد.
- دوست دارید نوجوانان را از طریق داستان با شخصیتها و عناصری از اساطیر، تاریخ و فرهنگ ایران باستان آشنا کنید.
در بخشی از کتاب بامداد تاریک: کتاب دوم مجموعه نبرد خدایان میخوانیم
رخسارش زرد بود. در ایوان کوچک سرایش ایستاده بود. از فراز آن به ایوان بزرگ تالار سدویس نگاه کرد. او کجا مانده بود؟! پاسی از شب گذشته بود و باز نیامده بود. لرزش آشکاری را در بندبند چهرهاش احساس میکرد. نگاهش همچون بچه آهویی بود که شیری را در کمین دیده باشد. ترس بیپایانی از او میریخت. بهسوی باریکهای که از آسمان شب پیدا بود، سر برد. چیز بسیاری از آسمان پیدا نبود. کوه بلند و بام فراخ ایوان چشم را از رسیدن به آسمان شب بازمیداشت. آب دهانش را فروداد... چه باید میکرد؟! او در آن سرا جایی نداشت. داتیس سرانجام تیغ در میان او مینهاد. باز لرزید... ترسش آشکار شد. به بانگی از جای پرید:
- آذر؟!
سر برگرداند. فرهاد بود. فرهاد از بیم و هراس آشکار او ترسید. بهسویش رفت. آذر خود را پس کشید. حتی از فرهاد نیز میترسید. دو دستش را در هم فروبرد. میخواست لرزش خود را بکاهد. اما انگار توانی در بازوان لاغر و برهنهاش نمانده بود. دو دست به سینه و گردن چسباند و سر فرود آورد. انگار سرمای استخوانسوزی در آن تابستان گرم بر او فرود آمده بود. فرهاد بیمزده از حال بانویش پیش آمد. آذر همچنان در گوشهی ایوان به لرز و ترس دچار بود. فرهاد او را در میان بازوانش گرفت. او را بهسختی به خود فشرد. آذر در میان بازوان فرهاد خود را گم کرد. چشمان و لبانش را سخت به هم فشرد. فرهاد دست در میان گیسوان آذر فروبرد. او را نوازش میکرد:
- آرام باش بانوی من... آرام باش...
و او را بیشتر به خود فشرد. آذر خود را چون چوبی سخت و سفت گرفته بود. فرهاد دستی بر بازوان سپید او کشید:
- تو را بیمی نیست بانو... از هر گزندی به دوری آذر.
فهرست مطالب کتاب
فصل اول: خداوندگار تازهی پلیدیها
فصل دوم: لشکر شکستخورده
فصل سوم: برخاستن سپنتا
فصل چهارم: فرمانروای سایهها
فصل پنجم: دیو دلباخته
فصل ششم: آتش خاموش
فصل هفتم: پیوند دوباره
فصل هشتم: کشتار در نخجیرگاه
فصل نهم: نیایش در زروان
فصل دهم: کاروان سیاهپوش
فصل یازدهم: پایداری بیهوده
فصل دوازدهم: آوردگاه کیانیان
فصل سیزدهم: اندوه میهنبانو
فصل چهاردهم: افسانهی ثریت
فصل پانزدهم: آب رَز
فصل شانزدهم: زبانهی جاوید
فصل هفدهم: نبرد جاودانهها
فصل هجدهم: بامداد تاریک
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب بامداد تاریک: کتاب دوم مجموعه نبرد خدایان |
نویسنده | مرتضی رضایی |
ناشر چاپی | نشر موج |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 570 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-99909-2-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان علمی و تخیلی نوجوان |