معرفی و دانلود کتاب صوتی رقیب‌های ازلی

معرفی کتاب صوتی رقیب‌های ازلی

از جنگ تا عشق فاصله‌ای نیست! مخصوصاً در داستان پرآشوبی مثل کتاب صوتی رقیب‌های ازلی. ربکا راس، خالق این فانتزی نوجوانانه، راز تلفیق اسطوره‌های کهن با جادو و خیال داستان‌های آخرالزمانی را به خوبی می‌داند و به این ترتیب ماجرایی سراسر شور و البته هراس می‌آفریند. جنگ میان خدایان زمین و آسمان از سر گرفته شده و سیلی از افراد به لشکر این نبرد جهانی پیوسته‌اند. این در حالی است که «آیریس» دختر هجده‌ساله‌ی داستان برای نجات خانواده‌ی خود چاره‌ای ندارد جز آن که در رقابت تنگاتنگ محل کارش پیروز شود و مقام مقاله‌نویس اول دفتر روزنامه‌نگاری را به دست بیاورد! کتابی که پیش رو دارید، از نامزد‌های جوایز گودریدز است.

درباره‌ی کتاب صوتی رقیب‌های ازلی

آیا دو رقیب می‌توانند عاشق و دلداده‌ی هم باشند؟ در جهان داستان که این امر به‌هیچ‌وجه محال نیست. آیریس، قهرمان جوان کتاب صوتی رقیب‌های ازلی (Divine Rivals) در حالی به رقیب خود دل می‌بندد که برای ادامه‌ی حیات چاره‌ای جز کنار زدن او ندارد. این همان نکته‌ای‌ست که از رمان تخیلی ربکا راس (Rebecca Ross) ماجرایی میخکوب‌کننده می‌سازد، داستانی تلفیق‌شده از افسانه و هیجان که به همین راحتی‌ها نمی‌توان آن را بر زمین گذاشت.

آیریس و رومان، از روزی که هم را می‌شناختند، رقیب و دشمن یکدیگر بودند. نویسندگی در یک دفتر روزنامه‌ی پرفروش کار راحتی نیست، مخصوصاً وقتی همیشه پشت در کسانی ایستاده‌اند تا شغل و جایگاه شما را به چنگ بیاورند. با این حال، کار آیریس و رومان خوب است و این را هر دو به خوبی می‌دانند. اما چندوقتی است که اوضاع کمی تغییر کرده. دفتر روزنامه هیچوقت به این شلوغی نبوده. درحقیقت وضعیت به مرحله‌ی سرسام‌آوری رسیده. هرروز اخبار تازه‌ای از جنگ خدایان کهن به گوش می‌رسد و نویسندگان این روزنامه‌فروشی نیز وظیفه دارند با سرعت هرچه تمام‌تر اخبار را مخابره کنند.

رقیب‌های ازلی: بازگشت خدایان زمین و آسمان

بله درست شنیدید! جنگ خدایان! هر چند که این از آن دسته اتفاقات معمول نیست، حتی در رمان‌های فانتزی. اما در داستان صوتی رقیب‌های ازلی خواهیم شنید که الهه‌های باستانی چگونه پس از قرن‌ها دوباره به زمین برگشته‌اند تا علیه هم قدرت‌نمایی کنند. گویی آن‌ها می‌خواهند تقاص قرن‌ها سکوت و صلح را از یکدیگر پس بگیرند و این کار میسر نیست مگر با آغاز جنگی جهانی. انسان‌ها نیز طبق معمول آنچه که در افسانه‌ها و اسطوره‌ها شنیده بودیم، هیزم‌های آتش این جنگ هراسناک هستند.

در حالی که آیریس با سرعتی جنون‌آسا آخرین تغییرات جنگ را برای روزنامه می‌نویسد، برادرش به دام خشم خدایان گرفتار شده. برای آن که انفجار جنگ خدایان تمام زمین را به یکباره خاکستر نکند، افراد چاره‌ای ندارند جز آن که به لشکر دو سپاه بپیونند و علیه هم قیام کنند، به امید روزی که این جنگ نیز مانند تمام نبردهای تاریخ پایانی داشته باشد. فرست، برادر آیریس اکنون در یکی از همین جبهه‌ها به سر می‌برد و جز نامه‌ای که برای آیریس می‌فرستد راه ارتباطی به دنیای بیرون ندارد.

نامه‌نگاری، سبک داستان‌پردازی هوشمندانه‌ی ربکا راس

رمان صوتی رقیب‌های ازلی شرح نامه‌هایی‌ست که آیریس و فرست با تب و تاب و نگرانی برای هم می‌فرستند، نامه‌هایی که با هزار امید و آرزو به مقصد می‌رسند و هر بار از دام بلایای مختلف عبور می‌کنند. باید گفت انتخاب این سبک داستان‌پردازی، یعنی داستان نامه‌نگارانه هوشمندی خاص ربکا راس در نگارش این رمان فانتزی را نشان می‌دهد. هر فصل از کتاب کوتاه است و درحقیقت شامل یک نامه می‌شود. ضرب‌آهنگ سریع‌السیر و رفت‌وبرگشت مداوم نامه‌ها میان خواهر و برادر و البته حقایقی که از بین این نوشته‌ها آشکار می‎‌شود، مخاطب را هرلحظه بیشتر از قبل به دنبال کردن ماجرا ترغیب می‌کند.

اما ادامه‌ی کتاب صوتی رقیب‌های ازلی از این نیز دیوانه‌کننده‌تر خواهد بود. زیرا در می‌یابیم نامه‌های آیریس و فرست همیشه هم درست به مقصد نمی‌رسیده. این در حالی است که اوضاع خانواده‌ی آیریس و به‌ویژه مادرش از همیشه آشفته‌تر شده و رقابت‌ها در دفتر روزنامه‌نویسی به اوج خود رسیده. تنها راه برای از دست ندادن شغل و جلوگیری از به‌هم‌ریختن اوضاع این است که آیریس در مسابقه‌ی مقاله‌نویسی دفتر روزنامه، گوی رقابت را از رومان بدزدد. اما در چنین اوضاع و احوالی، عجیب‌ترین اتفاق ممکن رخ می‌دهد. نامه‌ای از جانب فرست به دست می‌رسد که در خط اول آن نوشته شده: «من فرست نیستم!» پیشنهاد می‌کنیم خود ادامه‌ی حوادث حیرت‌آور این رمان فانتزی نوجوان را دنبال کنید.

این کتاب با تلاش نشر صوتی واوخوان و همکاری انتشارات آذرباد تهیه شده است. ترجمه‌ی اثر کاری از اطلسی خرامانی است و روایت شنیداری آن را فرناز فرید برعهده دارد.

جوایز و افتخارات کتاب رقیب‌های ازلی

• حضور در لیست آثار پرفروش نیویورک تایمز
• اثر شماره 1 مجله‌ی ساندی تایمز
• نامزد جایزه‌ی لوکاس برای رمان نوجوان، سال 2024
• نامزد جایزه‌ی انتخاب خوانندگان نوجوان پنسیلوانیا
• نامزد جایزه‌ی کتاب نوجوان رود آیلند، سال 2025
• نامزد جایزه‌ی لینکلن
• نامزد جوایز ادبی بلاگرهای کودک و نوجوان، 2023
• نامزد جوایز گودریدز در بخش رمان‌های فانتزی نوجوان، سال 2023
• نامزد جایزه‌ی کتاب گرین مانتین، سال 2025
• نامزد جایزه‌ی کتاب سال Barnes & Noble، سال 2023
• نامزد جایزه‌ی لیبی برای بهترین رمان نوجوان، سال 2024

و...

نکوداشت‌های کتاب رقیب‌های ازلی

• آغازی باشکوه و زیبا برای یک مجموعه جدید عاشقانه. ربکا راس داستان‌هایش ظریف و در عین حال استوار به هم می‌تند، با سبکی که می‌توان آن را منحصر‌به‌فرد دانست. من عاشق این کتاب شدم! (آدالین گریس، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز)
• داستانی فانتزی که مخاطب را با پیچ‌وخم‌های هوشمندانه، نثری میخکوب‌کننده، قهرمانان دوست‌داشتنی و دنیای پر رمز و راز به دنبال خود می‌کشاند. (ایانا گری، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز)
• ربکا راس با داستانی رمانتیک و زیرکانه که در جهانی خیالی و پرخطر می‌گذرد، دل‌ها را از آن خود کرده است. نوشته‌های او می‌درخشند و سرشار از هوشمندی و جادو هستند. از صفحه‌ی اول تا به آخر. (ایزابل ایبانیز، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز)
• داستانی عمیقاً عاشقانه. رقیب‌های ازلی داستانی است که پس از پایان یافتن نیز مدت‌ها در ذهن می‌ماند. (ریچل گریفین، نویسنده پرفروش نیویورک تایمز)

کتاب صوتی رقیب‌های ازلی برای شما مناسب است اگر

• به داستان‌های حماسی فانتزی با ماجراهای پرفرازونشیب و ضرب‌آهنگ تند و تیز علاقه‌مندید.
• به دنبال یک داستان تخیلی با مایه‌های اسطوره‌ای و روایت افسانه‌ای برای مخاطبان نوجوان دنیای کتاب هستید.

در بخشی از کتاب صوتی رقیب‌های ازلی می‌شنویم

خوب شد که رومن دعوت او را به صرف ساندویچ رد کرد. آیریس کنار خاربارفروشی در خیابان بعدی ایستاد و متوجه سبکی کیفش شد. تا وقتی که خوراکی‌های روی قفسه‌ها جابه‌جا نشدند، متوجه نشده بود که پا به درون یکی از ساختمان‌های جادویی اوت گذاشته است. تنها خوراکی‌هایی که توان خریدنشان را داشت به لبه‌ی قفسه آمده و توجهش را به خود جلب می‌کردند.

آیریس در راهرو ایستاده بود و صورتش از حرارت می‌سوخت. دندان‌هایش را بر روی هم سایید و به بی‌شمار چیزهایی که توان خریدنشان را نداشت نگاه کرد. بعد عجولانه قرصی نان و نیم‌شانه تخم‌مرغ آب‌پز برداشت و امید بست که فروشگاه او را به حال خود بگذارد و دست از سبک‌سنگین کردن سکه‌های توی کیفش بردارد. برای همین سعی می‌کرد از ساختمان‌های جادویی شهر کناره بگیرد. این ساختمان‌ها می‌توانستند مزایایی دلنشین و خوشایند به همراه داشته باشند، اما گاهی هم فضولی می‌کردند و غیرقابل پیش‌بینی بودند. عادت کرده بود از ساختمان‌های جادویی ناآشنا دوری کند، حتی با این وجود که معدود و در فاصله‌ی زیادی از هم بودند.

آیریس با عجله به سمت پیشخوان رفت تا بهای خریدش را بپردازد و ناگهان متوجه ردیفی قفسه‌ی خالی شد. تنها چند قوطی بر جای مانده بودند: ذرت و لوبیا و ترشی پیاز. وقتی به متصدی پول می‌داد، با لحنی خشک پرسید: «به نظر میاد که فروشگاه‌تون اخیراً از خودش اشتیاق زیادی به فروش سبزیجات کنسرو شده نشون می‌ده؟»

مرد پاسخ داد: «نه، به این خاطر نیست. دارن محصولات رو به غرب می‌فرستن برای خط مقدم. دختر من داره برای انوا می‌جنگه و من می‌خوام مطمئن باشم که گروهشون به اندازه کافی غذا دارن. سیر کردن ارتش کار سختیه.»

فهرست مطالب کتاب صوتی