معرفی و دانلود کتاب تابوت سرگردان
برای دانلود قانونی کتاب تابوت سرگردان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب تابوت سرگردان
کتاب تابوت سرگردان رمانی در ژانر وحشت است که حمیدرضا شاه آبادی آن را برای نوجوانان به نگارش درآورده است. داستان این رمان در دورهی قاجار میگذرد و ماجرای یکی از دانشآموزان مدرسهی دارالفنون را روایت میکند که به دلایلی از تهران راهی تبریز شده و ناچار است با خود بار سنگینی را حمل کند که در ظاهر به نظر میرسد یک صندوقچهی کتاب باشد اما در واقع یک تابوت است.
دربارهی کتاب تابوت سرگردان
حمیدرضا شاهآبادی رمان تابوت سرگردان را در یک کالسکه و با نقل قول اسدبیگ آغاز میکند. مردی که غلامش نخودچی و کشمش به دهانش میریزد و با نقل روایتی از یک سیرکدار هندی، از ذات و طبیعت آدمها و موجودات میگوید. روایت عجیب این مرد، سکوت سنگینی که در اتاقک کالسکه موج میزند و صدای عبور چرخهای سنگین کالسکه، از همان ابتدا فضای رعبآور و مرموز رمان را شکل میدهد و مخاطب را درگیر میکند. صمد شخصیت اصلی داستان در کنار اسدبیگ، یاور و میرزا احمد در دل این کالسکه نشسته است. کالسکهای که از دروازهی تهران بیرون زده و به سمت تبریز رهسپار شده است. در این مسیر مخاطب به تدریج با صمد آشنا میشود و به ترسهایش و مأموریتی که به ناچار بر عهده گرفته، پی میبرد.
تابوت سرگردان، ماجرایی که با یک ترس آغاز میشود
صمد در مدرسهی دارالفنون تهران طب میخواند، با این حال اهل شعر و ادبیات است و از کودکی با ترسها و اضطرابهایی دستوپنجه نرم میکرده است. یکی از ترسهای او سفر و جادههای ناامن است تا اینکه ملاقات تأثیرگذارش با ایرج میرزا، شاعر مشهور زمانهاش باعث میشود تن به سفر بدهد اما زمانی که برای کسب اجازهی مرخصی نزد استادش میرود، همه چیز در هم میپیچید.
صمد حالا در کالسکه نشسته است، در حالی که با یک دستش بار سنگین ترسهایش را میکشد و با دست دیگرش راز سنگینی را حمل میکند که در دل صندوقچهی امانتیِ استادش خوابیده. اما او چطور میتواند در این مسیر طولانی با این آدمهایی که از همان آغاز سفر با یکدیگر سر ناسازگاری دارند، این بارهای سنگین را به دوش بکشد و بدون مشکل به تبریز برسد؟
سفر در تاریخ، با چاشنی فانتزی و وحشت
حمیدرضا شاهآبادی که در بسیاری از آثارش با مهارتی ویژه تاریخ و ترس را به هم میآمیزد، در این رمان نوجوان نیز قلمش را به دلهره آمیخته تا با خلق فضایی خوفناک در دوران حکومت مظفرالدینشاه قاجار، مخاطبانش را با صمد و ترسهایش همراه کند. او در رمان نوجوان تابوت سرگردان، علاوه بر به تصویر کشیدن اوضاع جامعه، از افسانههای عامیانه دربارهی موجوداتی ماورائی نظیر جن و پری بهره میگیرد تا عنصر وحشت و فانتزی را در داستان پررنگتر کند.
نویسنده در میان زمان حال و گذشته گردش میکند و به موازات ماجرای سفر صمد و کلنجار رفتن با ترسهایی که از درون او را بیتاب کردهاند، از گذشتهی این شخصیت نیز سخن به میان میآورد. بهعلاوه با خلق موقعیتهای ترسناک مختلف بر هیجان ماجرا میافزاید تا مخاطب خود را به دنبال کردن ماجرا ترغیب کند. افزونبر اینها نثر روان، دیالوگهای جذاب و شخصیتپردازیهای جزئینگرانه اثری خواندنی شکل داده است که تجربهای به یاد ماندنی را برای مخاطبان نوجوان علاقهمند به ژانر وحشت رقم خواهد زد.
تابوت سرگردان؛ فرصتی برای مواجهه با ترسهای درونی
رمان ترسناک تابوت سرگردان با روایت داستانی هیجانانگیز و سرگرمکننده، مخاطب نوجوان خود را به دل ماجرایی میبرد که باعث میشود ترسهای وجودی خود را درک کند و به پرسشگری دربارهی مفاهیمی مثل ذات، سرشت، سرنوشت و مرگ مشغول شود. مخاطب با پیگیری داستان به مرور درمییابد تنها راه رهایی از ترس، رویارویی با آن است. همین حسهای مشترک، مخاطب را به همذاتپنداری وامیدارد و باعث میشود خودش را در وجود صمد ببیند. به طوری که دلهرههایش را احساس میکند و بیش از پیش برای گذر صمد از چالشهای سفر اشتیاق پیدا مییابد. گویی پیروزی صمد و غلبه بر ترسها را موفقیتی برای خود تلقی میکند. به این ترتیب به این حقیقت امیدوار میشود که تلاش برای گذر از ترسها، عاقبت به ثمر مینشیند.
کتاب تابوت سرگردان، این رمان ترسناک نوجوان با تلاش نشر افق در دسترس خوانندگان علاقهمند قرار گرفته است.
نکوداشتهای کتاب تابوت سرگردان
- روایت تابوت سرگردان همچون سایر آثار حمیدرضا شاهآبادی، چنان پرکشش و جذاب است که مخاطب نمیتواند لحظهای آن را زمین بگذارد و در پایان وقتی با سرانجامِ درخشان و هولناک آن روبهرو میشود، از سرگردانی برای کشف رازها رها میشود. (فرزانه رحمانی، نویسندهی کودک و نوجوان)
- تابوت سرگردان یک رمان نوجوان بسیار پرکشش است. در این رمان، همه چیز به زیبایی و با آرایش بسیار دقیقی سر جای خود قرار گرفته و کاملاً در خدمت پیرنگ داستان است. (نظر یک خواننده)
کتاب تابوت سرگردان برای شما مناسب است اگر
- نوجوان هستید و به رمانهای ژانر وحشت علاقه دارید.
- میخواهید داستانی هیجانانگیز و دلهرهآور با رگههایی از عناصر فانتزی بخوانید.
- طرفدار آثار حمیدرضا شاهآبادی هستید.
- دلتان میخواهد سفری ترسناک در کوچه پسکوچههای تاریخ را تجربه کنید.
در بخشی از کتاب تابوت سرگردان میخوانیم
خودم را به نشنیدن زدم و کنار رفتم. تا صندوق روی سقف کالسکه بسته شود، هوا کاملاً روشن شد. در نور کمرمق اول صبح، درشکهای با گردوخاک زیاد از راه رسید. جلو آمد و نزدیک کالسکه نگه داشت. بهمحض ایستادن درشکه، یک غلام سیاه با قبای مشکی خطدار از آن پایین پرید و چمدان چرم زردرنگ گرانقیمتی را از داخل درشکه بیرون آورد و روی زمین گذاشت. بعد از او درشکهچی هم پایین آمد و چمدان دیگری را از درشکه بیرون آورد و کنار اولی گذاشت. تا او این کار را انجام بدهد، غلام سراغ کالسکهچی رفت و با او مشغول صحبت شد. معلوم بود که صاحب چمدانها با ما همسفر است. برای پیدا کردن او نگاهم را بهسمت درشکه برگرداندم. چیز زیادی پیدا نبود. فقط از انحنای خط دیوارهی کالسکه برجستگی یک شکم بزرگ در قبای ترمهی آبی بیرون زده بود و جلوتر از آن دستی که عصای چوبی مرصعی را عمود نگه داشته بود. غلام سیاه وقتی صحبتش با کالسکهچی تمام شد، بهطرف چمدانها برگشت و یکی از آنها را برداشت و پشت کالسکه برد.
همان وقت میرزا احمد کنار گوشم گفت: «انگار طرف دمکلفته.»
یک لحظه فکر کردم مادرم هم دارد نگاهمان میکند. بیجواب نگذاشتمش و گفتم: «آره انگار.»
میرزا احمد از اینکه جوابش را دادهام، خوشحال شد و با صدایی بلندتر از قبل گفت: «اون چمدونهای گرونقیمت داد میزنن: «راهزن، بیا من رو بدزد.» کاش حداقل یه چیزی بکشن روش.»
یک گلوله یخ توی دلم بالا و پایین رفت. دلم سرد شد و سرم از داغی گُر گرفت. آب دهانم را بهسختی فرودادم و گفتم: «حالا هرچی...»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب تابوت سرگردان |
نویسنده | حمیدرضا شاه آبادی |
ناشر چاپی | نشر افق |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 248 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-332-152-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان ترسناک نوجوان، کتابهای داستان و رمان تاریخی نوجوان |