معرفی و دانلود کتاب تیغ شمشیر: کتاب اول مجموعه نخستین قانون

معرفی کتاب تیغ شمشیر: کتاب اول مجموعه نخستین قانون

کتاب تیغ شمشیر نوشته‌ی جو ابرکرومبی، جلد آغازین مجموعه‌ی نخستین قانون و دروازه‌ی ورود شما به این جهان خیالی است. دنیایی با پنج شخصیت اصلی که هر کدام به شیوه‌ی خودشان درگیر زنده ماندن در جهانی هستند که از سیاهی و آشوب مملو است. این اثرِ نامزد جایزه‌ی لوکاس، روایت دنیایی است بدون قهرمان؛ جایی که تیغ شمشیر عاملی است که همه را به اعمال خشونت‌بار دعوت می‌کند.

درباره‌ی کتاب تیغ شمشیر

دنیایی که جو ابرکرومبی (Joe Abercrombie) در کتاب تیغ شمشیر (The Blade Itself) برایمان ترسیم کرده است، هیچ شباهتی به بیشتر داستان‌های فانتزی حماسی‌ای که معمولا خوانده‌ایم ندارد. این رمان هیجان انگیز که آغازگر مجموعه‌ی نخستین قانون (The First Law) است، جایی است که در آن نمی‌توانید ردی از قهرمانانی با هاله‌های نورانی یا ناجیانی قدیس پیدا کنید.

در این دنیا قهرمانان یا محکوم به مرگند یا علیل شده‌اند یا آن‌قدر خودشان را به ورطه‌ی خودخواهی و بی‌رحمی کشانده‌اند که اثری از آرمان‌های درخشان و قدیمی باقی نمانده است. تمرکز نویسنده‌ی این مجموعه بیشتر بر روی شخصیت‌پردازی داستان قرار گرفته و می‌خواهد در رمان تیغ شمشیر آغازگر دنیایی باشد که در آن قهرمان بودن بیشتر شبیه یک شوخی تلخ است.

شخصیت‌هایی که شکست‌خورده‌اند اما می‌جنگند

رمان علمی تخیلی تیغ شمشیر پنج قهرمان اصلی دارد، لوگن نه‌انگشتی که قرار است در جلد‌های بعدی هم او را ببینید، جنگجویی کهنه‌کار و بداقبال است که همواره از گذشته‌ی خونینش فرار می‌کند. برخلاف اکثر قهرمان‌هایی که می‌شناسیم لوگن کسی نیست که ایمان و اعتماد راسخش به او درک شفافی از ماهیت زندگی بدهد، بلکه او صرفا درگیر زنده ماندن است نه زندگی کردن.

گلوکتا که پیش از این قهرمان شمشیربازی بوده، الان علیل و بی‌دندان شده و شغل شکنجه‌گر بودن او را در خود غرق کرده‌ است. ذهنی پر از طعنه، تلخی و فلسفه‌بافی‌های سیاه دارد و شاید طنزآمیزترین صدای کتاب هم از آن او باشد. جیزال لوتار، اشراف‌زاده‌ای خوش‌قیافه و مغرور است که بیش از اینکه شمشیرزن محسوب شود، مجسمه‌ی بلاهت و غرور طبقه‌ی اشراف است و دست آخر بیاز، جادوگری مرموز که خودش را «نخستینِ ساحران» معرفی می‌کند، به همان اندازه که داناست، خطرناک و غیرقابل اعتماد هم هست.

این آدم‌ها هیچ کدامشان منجی و قدیس نیستند بلکه آدم‌هایی زخم‌خورده و خاکستری‌اند که تنها یاد گرفته‌اند باید در جهانی مملو از خشونت به زنده ماندن ادامه دهند، هرچند دست آخر این کار آن‌ها را به قعر تباهی ببرد.

خشونت و طنزی که از دل سیاهی می‌جوشد

در رمان فانتزی تیغ شمشیر باید با خشونت مانند یک صحنه‌ی عادی رفتار کنید. هر نبردی بوی خاک و خونش را به مشامتان می‌رساند، زخم‌ها تا مغز استخوان می‌سوزانند و هر پیروزی چیزی جز یک شکست دوباره را به دنبال ندارد. جو ابرکرومبی زبانی طنزآمیز و زهرآلود را به کار گرفته تا نشان دهد جنگ، شکنجه و قدرت‌طلبی می‌تواند چه بهای سنگینی به دنبال داشته باشد. اما در عین حال کتاب به طرز غریبی خنده‌دار است، اما نه خنده‌ای از سر شادی بلکه همان قهقهه‌ی عصبی هنگام فروپاشی روانی یا لبخند تلخی که هنگام لگدمال شدن آرزوها و آرمان‌ها بر روی لب‌ها نقش می‌بندد. حرف‌های گلوکتا و کنایه‌هایش چاشنی طنز سیاهی است که اجازه نمی‌دهد در خشونت غلیظ و مطلق کتاب غرق شویم.

مثل بسیاری از آثار فانتزی حماسی برجسته‌، دنیایی که جو ابرکرومبی در مجموعه‌ی نخستین قانون و در داستان ماجراجویانه‌ی تیغ شمشیر به تصویر می‌کشد را می‌تواند تا حدودی آینه‌ای از زشتی‌های دنیای امروز دانست: سیاستمداران فاسد، نهادهای سرکوبگر، جنگ‌های بی‌پایان و مردمی که همیشه بازنده‌ی ماجرا هستند. شاید به خاطر همین شباهت‌ها باشد که این اثر تا به این اندازه ملموس و برای خواننده باورپذیر است.

کتاب تیغ شمشیر، این فانتزی سیاه، آغازگر مجموعه‌ای است که روایتی تیره، پر از خون و سیاهی و طنز تلخ را به نمایش گذاشته است. این اثر با ترجمه‌ی سعید سیمرغ در انتشارات کتابسرای تندیس به چاپ رسیده است.

جوایز و افتخارات کتاب تیغ شمشیر

• نامزد دریافت جایزه‌ی لوکاس در سال 2007؛
• نامزد دریافت جایزه‌ی کامپتون کروک برای بهترین رمان اول سال 2008؛
• کتاب منتخب باشگاه کتاب آمازون در تیک‌تاک

نکوداشت‌های کتاب تیغ شمشیر

• اگر به فانتزی‌های بدون خون و خون‌ریزی و حشوآمیز، با شخصیت‌هایی به نازکی روزنامه و به کسل‌کنندگی مجسمه‌های قدیس علاقه دارید، جو ابرکرومبی واقعا روزتان را خراب خواهد کرد. فعالیت طولانی این مرد برای ژانر ما نعمت بزرگی خواهد بود. (اسکات لینچ، نویسنده‌ی کتاب دروغ‌های لاک لامورا)
• جو ابرکرومبی مجموعه‌ی خود را به شکلی استادانه با یک فانتزی بدون قهرمان‌های متعارف آغاز کرده است. واضح است که شخصیت‌ها مرکز صحنه را اشغال کرده‌اند. دیالوگ‌هایشان پر از بدبینی و شوخ‌طبعی است و زندگی‌شان مملو از دسیسه، نبرد و جادو است. (نقد RT Book)
• جهانی که ابرکرومبی در رمان تیغ شمشیر می‌سازد، زمختی و خشونتی تلخ دارد و همزمان آگاهی‌ای از هزینه‌های انسانی خشونت را به نمایش می‌گذارد که بسیار به دنیای امروز شباهت دارد. (تایمز، لندن)

کتاب تیغ شمشیر برای شما مناسب است اگر

• دنیای سریال «بازی تاج و تخت» و کتاب «نغمه‌ی یخ و آتش» اثر جورج آر‌ آر مارتین برایتان جالب بوده و الان می‌خواهید داستانی با خط روایی سریع‌تر و البته با زبان طنزآلود و طعنه‌آمیز بخوانید.
• از طرفداران رمان‌های ماجراجویانه و حماسی هستید و دوست دارید مجموعه‌های طولانی را دنبال کنید.
• حال و هوای دنیای بدون قهرمان فانتزی‌های سیاه را دوست دارید و یا علمی تخیلی ژانر موردعلاقه‌تان است.

در بخشی از کتاب تیغ شمشیر: کتاب اول مجموعه نخستین قانون می‌خوانیم

جمعیت بهت‌زده بودند. آن‌چنان ساکت شده بودند که حتی آخرین ردیف‌ها هم می‌توانستند صدای هرهر خنده‌ی گلوکتا را بشنوند. مربی کرستر از جایگاهش جلو دوید و شاگرد ضربه‌خورده‌اش را با ملایمت برگرداند. مرد جوان با ضعف او را عقب راند، زوزه‌ای کشید و دستش را به‌سوی دنده‌هایش برد. گورست چند لحظه بی‌احساس او را تماشا کرد. سپس شانه‌ای بالا انداخت و سر جایش برگشت.

مربی کرستر رو به‌سوی داور کرد و گفت: «متأسفم، ولی شاگرد من دیگه نمی‌تونه ادامه بده.»

گلوکتا نمی‌توانست خودش را نگه دارد. مجبور بود با دست دهانش را بسته نگه دارد. همه‌ی بدنش از شدت خنده به لرزه در آمده بود. هر خنده‌ای، گرفتگی دردناکی در گردنش به وجود می‌آورد، ولی اهمیتی نمی‌داد. به نظر نمی‌رسید که بیشتر جمعیت از آن نمایش لذت برده باشند. از همه‌جای دور و برش صدای غرولندهای خشمگین بلند بود. وقتی کرستر به کمک مربی و دستیارش از میدان بیرون می‌رفت، صدای غرولندها به هو کردن و بعد به فریادهای خشمگین تبدیل شدند.

گورست با چشمان تنبل و نیمه‌بازش نگاهی به تماشاچیان انداخت، سپس دوباره شانه‌ای بالا انداخت و با گام‌های سنگین به‌سوی محوطه‌ی رختکن رفت. گلوکتا وقتی میدان نمایش را لنگ‌لنگان ترک می‌کرد، هنوز می‌خندید و جیبش خیلی سنگین‌تر از وقتی شده بود که آمده بود. سال‌ها بود آن‌قدر سرگرم نشده بود.

دانشگاه در دورافتاده‌ترین گوشه‌ی آگریونت قرار گرفته بود. درست زیر سایه‌های خانه‌ی استادکار و آن‌جا حتی پرنده‌ها هم پیر و خسته به نظر می‌رسیدند. ساختمانی بود بزرگ و زهوار دررفته که آن را پیچک‌های نیمه‌خشک پوشانده و طراحی آن مانند دوران گذشته بود. می‌گفتند که آن‌جا یکی از قدیمی‌ترین ساختمان‌های شهر است.

واقعاً هم همین‌طور به نظر می‌آد.

فهرست مطالب کتاب

پیشگفتار
پایان
بخش نخست
نجات‌یافتگان
پرسش‌ها
بدون هیچ حق انتخابی
بازی با تیغ
دندان و انگشت
شمال پهناور و بی‌آب‌وعلف
تمرین با شمشیر
تشریفات صبحگاهی
نخستین ساحران
مرد خوب
در فهرست
پیشنهاد و هدیه
پادشاه شمالی‌ها
جاده‌ای بین دو دندان پزشک
کله‌تخت‌ها
روند عشق واقعی
سگ‌ها ‌چگونه تربیت می‌شوند؟
چای و انتقام
بخش دوم
آزادی چه شکلی است؟
عدالت پادشاهی
راه گریز
سه نشانه
لباس‌های نمایش
ورود وحشی‌ها
مأموریت بعدی
بهتر از مرگ
نامتجانس
پرسش‌ها
شرافت
کار کثیف
حرف و غبار
استعدادهای قابل توجه برادر لانگفوت
امثال او با همه سر جنگ دارند
دوستم دارد یا نه؟
بذر
هرگز علیه جادوگر شرط نبند
تماشاچیان آرمانی
خانه‌ی استادکار
سگ هیچ کس
هر کس پرستنده‌ی خودش است
دوستان قدیمی
بازگشت به خاک
بدبختی
نُه‌انگشتی خون‌خوار
ابزارهایی که داریم