معرفی و دانلود کتاب بگذار تروا بسوزد
برای دانلود قانونی کتاب بگذار تروا بسوزد و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب بگذار تروا بسوزد
کتاب بگذار تروا بسوزد، خواننده را با داستانی عاشقانه و تأملبرانگیز همراه میکند. آناهیتا آروان، در این اثر شایستهی تقدیرِ بخش ادبیات داستانی هشتمین جایزهی ادبی پروین اعتصامی، سرگشتگیهای زنی را روایت کرده که در جستجوی خویش و عشق قدیمیاش، با اتفاقهای تلخ و شیرینی روبهرو میشود.
دربارهی کتاب بگذار تروا بسوزد
کتاب بگذار تروا بسوزد، داستانی عاشقانه و سرشار از اتفاقهای احساسی را پیش روی خواننده قرار میدهد. آناهیتا آروان، نویسندهی داستان، با استفاده از توصیفهایی ملموس، شخصیتهای داستان را به کاراکترهایی باورپذیر در ذهن مخاطب تبدیل میکند. این رویکرد، حس همذات پنداری خوانندهی داستان عاشقانه بگذار تروا بسوزد را با شخصیت اصلی این قصه برمیانگیزد.
داستان بگذار تروا بسوزد، خواننده را با ماجراهای زنی چهل ساله با نام فروغ همراه میکند. فروغ، در خانوادهای صمیمی زندگی میکند و چند سالی میشود که به رهی، پسری جوان، دلباخته است. به رغم عشق سوزانِ فروغ، رهی بار سفر بسته و مدت زیادی است که از او خبری نیست. فروغ، برای پیدا کردن عشق دیرینهاش از رامسر راهی همدان و کرمانشاه میشود تا نشانی از یار دیرینهاش بیابد. در این سفر، عطا، دوست خانوادگی فروغ، با او همراه میشود. عطا سعی میکند در طول سفر، فکر رهی را از ذهن فروغ، بیرون کند.
آناهیتا آروان، در ادامهی داستان بگذار تروا بسوزد، خواننده را با پیچش داستانی جذابی همراه میکند. عطا، اطلاعات کاملی دربارهی رهی دارد. بر اساس این اطلاعات، رهی، چیزی که فروغ فکرش را میکرده، نیست. پس از برملا شدن شخصیت اصلی رهی، فروغ از هم میپاشد. این اتفاق، فروغ را در مسیر بلوغ شخصیتی قرار میدهد. داستان بگذار تروا بسوزد با اتفاقهایی تأملبرانگیز خاتمه پیدا میکند.
کتاب بگذار تروا بسوزد را انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ و روانهی بازار کرده است.
کتاب بگذار تروا بسوزد برای شما مناسب است اگر
- به مطالعهی داستانهای معاصر ایرانی علاقه دارید.
- اهل خواندن داستانهای عاشقانهی ایرانی هستید.
در بخشی از کتاب بگذار تروا بسوزد میخوانیم
نسل خیلی چیزها دیگر از بین رفته. این شهر جعبه موزیکال خیلی از خاطره هاست. این عکاس هم باید اینجا بماند. بخش تغییرناپذیر این شهر فرنگ است. مثل آن بچه فرشته ها، مثل این شیرها، خدا می داند چند نفر توی این کشور تا حالا روی پله های این هتل و با این شیرها عکس گرفته اند.
همان جا بود که جلوی شیرها پاشنه یک لنگه کفشم لای میله های آهنی کانال آب گیر کرد و سرپاشنه اش درآمد. عکاس داشت نگاهم می کرد. صاف رو به ما ایستاده بود. دست هایش را زیر بغل زده بود و نگاه می کرد.
رهی بیا ما هم اینجا عکس بگیریم.
چی؟ بدو بدو الان باران تند می شود.
نیا خودم می گیرم. من که عادت دارم تنهایی از این کارها زیاد کرده ام.
عکاس فهمیده بود، آمد جلو. همان طور دست به بغل.
گفتم: «روی همین پله ها».
نه یک کلمه حرف زد و نه خندید. فقط کارش را انجام داد. کفش را داده بودم بابا ببرد سرپاشنه اش را درست کند. پسشان آورد و گفت کفاش هی این ور و آن ور کرد و توی بساطش را گشت، آخرش ابروهایش را بالا انداخت و گفت اینجا نیست، این باید برود تهران. گفتم پدربیامرز، مگر ضربه مغزی شده که باید برود تهران؟
مشخصات کتاب الکترونیک
| نام کتاب | کتاب بگذار تروا بسوزد |
| نویسنده | آناهیتا آروان |
| ناشر چاپی | انتشارات علمی و فرهنگی |
| سال انتشار | ۱۳۹۶ |
| فرمت کتاب | EPUB |
| تعداد صفحات | 155 |
| زبان | فارسی |
| شابک | 978-600-436-392-1 |
| موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |
















