معرفی و دانلود کتاب صوتی رحم اجاره‌ای

معرفی کتاب صوتی رحم اجاره‌ای

اگر همه اعتمادشان را نسبت به تو از دست بدهند، توانش را داری که پای خودت بایستی؟ فریدا مک فادن در یکی دیگر از تریلرهای جنایی و روان‌شناختی خود یعنی کتاب صوتی رحم اجاره‌ای، داستان زنی را روایت می‌کند که برای رسیدن به رؤیای مادر شدن، بهای سنگینی را پرداخت می‌کند. گفتنی است که این رمان جنایی محبوب، رتبه‌ی یک پرفروش‌ترین کتاب را در وب‌سایت آمازون از آن خود کرده است.

درباره‌ی کتاب صوتی رحم اجاره‌ای

در زندگی چیزهایی هستند که تنها با عمری در تلاش بودن ساخته می‌شوند؛ مانند اعتبار، موفقیت و عشق. حال اگر به خود بیایید و ببینید که نتیجه‌ی عمری تلاشتان را به حیله از چنگتان درآورده‌اند و دیگر هیچ‌کس کنارتان نیست، توانش را دارید تا زندگیتان را پس بگیرید؟

فریدا مک فادن (Freida McFadden) نویسنده‌ی مشهور و پرفروش نیویورک تایمز، یواس‌ای تودی، وال استریت ژورنال و... در کتاب صوتی رحم اجاره‌ای (The Surrogate Mother) قصه‌ی تاریک دیگری را روایت کرده که با پیچش‌های غیرمنتظره‌اش، که به نوعی امضای مک فادن به شمار می‌روند، مخاطب را سر جایش میخکوب می‌کند. در این رمان تریلر، ماجرای زنی به نام ابی را می‌شنویم که در این نقطه از زندگی‌اش به بن‌بست خورده؛ بن‌بستی که قرار است تمام هست و نیستش را به آتش بکشد و او را برای پانزده سال آینده - البته اگر خوش‌شانس باشد و به حکم حبس ابد نخورد - پشت میله‌های زندان بفرستد.

رمان پرتعلیق فریدا مک فادن؛ راز قتل رئیس

مات و مبهوت روی صندلی نشسته. از یک سو صورت سرد و بی‌روح همسرش را می‌بیند که با آن نگاه بی‌فروغ، تهمت قتل را هر چه مطمئن‌تر به او می‌چسباند و از سوی دیگر صدای وکیل زبده‌اش را می‌شنود که با یک پرونده پر از کاغذ، شواهد و مدارکی را که علیهش پیدا شده، برایش لیست می‌کند. به او اتهام قتل رئیسش را وارد کرده‌اند، اما جز خودش، کسی باور ندارد که این قتل کار او نبوده است. برای درک این موضوع که چطور زنی به اعتبار و موفقیت ابی ادلر ممکن است سر از چنین وضعیتی دربیاورد، فریدا مک فادن قصه را به یک سال قبل می‌برد...

یک سال پیش در چنین روزهایی، ابی در اوج موفقیت کاری و البته رضایت از زندگی شخصی‌اش قرار داشت. به عنوان یک مدیر تبلیغاتی باسابقه کمپین‌های موفقی اجرا می‌کرد و به عنوان یک زن نیز، چیزی نمانده بود تا به رؤیای مادر شدنش دست پیدا کند. بعد از سال‌ها تلاش ناکام برای بارداری و مادر شدن، او و همسرش سام بالاخره توانسته بودند دختر جوانی را راضی کنند تا به عنوان رحم اجاره‌ای در به دنیا آوردن کودکشان به آن‌ها کمک کند و تنها چند ماه بعد، قرار بود فرزندی را که در تمام سال‌های زندگی مشترک منتظرش بودند در آغوش بگیرند. اما درست از همان لحظه که در شرکت به مناسبت تولد قریب‌الوقوع فرزندش برایش جشن گرفتند، سلسله‌ای از اتفاقات ناگوار بر سر ابی آوار شد...

خیانت، جنایت و رازهای پنهان در رمان فریدا مک فادن

در ادامه‌ی کتاب صوتی رحم اجاره‌ای می‌شنویم زنی که قرار بود در نقش مادر جایگزین فرزندشان را به دنیا بیاورد، از این کار صرف نظر کرد. این تصمیم، ابی و سام را که با شوقی باورنکردنی منتظر بچه‌دار شدن بودند، مستأصل کرد. در همین لحظه سروکله‌ی یک ناجی پیدا شد؛ زنی که به آن‌ها پیشنهاد می‌دهد اگر پرداخت هزینه‌های تحصیلش را به عهده بگیرند، او نیز در نقش رحم اجاره‌ای فرزندشان را به دنیا خواهد آورد. این زن البته غریبه نبود؛ او مانیکا دستیار معتمد ابی در شرکت بود که همه از بابت شباهت‌هایش به رئیسش، او را «ابی شماره دو» صدا می‌زدند. مانیکا جوان و مشتاق بود و همه صلاحیتش را برای این کار تأیید می‌کردند. برای ابی و سام که در آن لحظات دچار درماندگی و استیصال فراوانی بودند، داوطلب شدن مانیکا به چیزی شبیه معجزه بود...

فریدا مک فادن در ادامه‌ی داستان کتاب صوتی رحم اجاره‌ای، توضیح می‌دهد که چطور بعد از انتخاب مانیکا همه‌چیز در زندگی ابی و سام دستخوش تغییر شد. در ابتدا، ابی شغلش را از بابت آزمایشی که وجود مواد مخدر در خونش را تأیید می‌کرد، از دست داد. بعد، رابطه‌ی گرم و عاشقانه‌اش با سام به سردی کشید؛ گویی چیزی بی‌صدا بینشان تغییر کرده باشد. بعد از آن و در نقطه‌ی اوج بدبختی، رئیس سابق ابی به قتل رسید و در صحنه‌ی جرم، شواهد و مدارک محکمی از حضور ابی در آنجا پیدا شد. ابی می‌دانست که رئیسش را به قتل نرسانده، می‌دانست هرگز در زندگی مخدر مصرف نکرده و این را هم می‌دانست که در رابطه‌اش با سام چیزی کم نگذاشته، اما چیزی که نمی‌دانست این بود که بی‌آنکه بداند، پای غریبه‌ای روان‌پریش را به زندگی‌اش باز کرده است؛ زنی که از همه به او نزدیک‌تر بوده و حالا نیز فرزند او و سام را در شکمش حمل می‌کند...

کتاب صوتی رحم اجاره‌ای یک رمان پلیسی و جنایی است که توسط نشر صوتی موج کتاب و انتشارات بامداد سیام منتشر شده است. این رمان معمایی را با ترجمه‌ی شبنم کاظمی و روایت انسیه سعیدی، فاطمه صداقتی، مهدی شهپری، سپیده مستوفی پور، مرجان شهنازفرد، ناهید مظاهری، رامین سلیمی و ندا جهاندیده در اختیار دارید.

نکوداشت‌های کتاب رحم اجاره‌ای

• من واقعاً کتاب فریدا مک فادن را دوست دارم. می‌خواستم دوباره به مسیر کتاب‌خوانی برگردم و این همان راهی بود که برای شروع انتخاب کردم! او فوق‌العاده است. در ابتدای کتاب، خط داستانی کمی «قابل حدس» به نظر می‌رسید، اما او کاری کرد که بابت این پیش‌داوری احساس بدی داشته باشم. این کتاب واقعاً عالی است؛ هم شما را به فکر وامی‌دارد و هم مدام در ذهنتان تردید ایجاد می‌کند که پایانش چگونه خواهد بود! این کتاب بسیار خوب و خواندنی بود. (کاربر آمازون)
• من اصلاً نتوانستم این کتاب را زمین بگذارم! این رمان پلیسی بسیار گیرا و جذاب بود و شخصیت‌ها واقعی و قابل‌درک بودند. از ابتدا تا انتها مرا درگیر خودش کرد و در واقع توانستم آن را در یک روز تمام کنم. این کتاب را به همه‌ی کسانی که عاشق داستان‌های پرهیجان و احساسی هستند، شدیداً توصیه می‌کنم. (کاربر آمازون)

کتاب صوتی رحم اجاره‌ای برای شما مناسب است اگر

• به دنبال یک رمان جنایی هستید تا هیجان را به رگ‌هایتان تزریق کند.
• به رمان‌های معمایی علاقه دارید و مایلید به همراه شخصیت اصلی قصه، پرده از راز یک قتل مخوف بردارید.

در بخشی از کتاب صوتی رحم اجاره‌ای می‌شنویم

شلی همیشه وانمود می‌کند که به من حسادت می‌کند، اما حقیقت این است که شوهر او هم آدم خیلی خوبی است. تا جایی که من می‌دانم، پدر خوبی هم دارد. اما بله، باید اعتراف کنم که سام خوش‌تیپ‌تر است و آن‌قدر طاس نیست. اما این همه‌چیز نیست. من خوشحالم که یک شوهر جذاب دارم، اما این‌که آن شوهر جذاب یک استاد ریاضی است که با دانشجوهای جوان کار می‌کند، چندان عالی نیست.

نه این‌که فکر کنم سام خیانت می‌کند یا این چیزها، اما...

خیانت که نمی‌کند. اما گاهی اوقات آرزو می‌کنم که کاش فقط با دانشجوهای پسر کار می‌کرد.

در حالی که با شلی گپ می‌زنم، احساس می‌کنم شانه‌هایم شل می‌شوند. شاید بتوانم بیشتر از پانزده دقیقه این‌جا بمانم. در سه ماه گذشته کاری جز تلاش برای کمپین کادلز نکرده‌ام. حق دارم حداقل بیست دقیقه از جشنی که به افتخارم برگزار شده لذت ببرم. مگر چند بار برای من جشن پیش‌تولد می‌گیرند؟

بطری بچه را در دستم می‌گیرم و جرعه‌ای طولانی از سرپستانک می‌نوشم... لعنتی! واقعاً آب سیب است. مثل این‌که قرار نیست زیاد از این مهمانی لذت ببرم.

دارم به شلی پیشنهاد می‌دهم که بعد از کار با هم چیزی بنوشیم که درِ اتاق کنفرانس باز می‌شود. وقتی چهره‌ی آشنای شوهرم را می‌بینم، دهانم باز می‌ماند. مثل همیشه وقتی سام بی‌خبر می‌رسد، احساس گرمی از شادی سینه‌ام را پر می‌کند. باورم نمی‌شود که شلی او را هم دعوت کرده است! شلی بهترین است.

شلی وقتی سام را جلوِ در می‌بیند، فریاد می‌زند: «هی، بابایی هم اومد. سام بیا یه بطری بردار.»

فهرست مطالب کتاب صوتی