معرفی و دانلود کتاب صوتی پرسه در تیمارستان متروک

معرفی کتاب صوتی پرسه در تیمارستان متروک

هرگز به جایی که دیگر کسی در آن زندگی نمی‌کند پا نگذارید! کتاب صوتی پرسه در تیمارستان متروک اثر دن پابلوکی حتی خیال این کار را نیز از سرتان خواهد انداخت. شاید اگر کسی به «نیل» گفته بود که نباید به آن تیمارستان نیمه‌ویران پا بگذارد هرگز حوادث بعدی این رمان ترسناک رخ نمی‌داد. با این حال راوی نوجوان داستان تصمیم می‌گیرد تا خودش حقیقت شایعات پشت تیمارستان گری‌لاک‌هال را کشف کند. کتابی که پیش روی شماست توانسته جایزه‌ی بزرگ کنتاکی را از آن خود کند.

درباره‌ی کتاب صوتی پرسه در تیمارستان متروک

تیمارستان‌ها معمولاً مکانی دوست‌داشتنی نیستند؛ اما ممکن است جایی مناسب برای ظهور نیروهای تاریک شیطانی نیز باشند؟ این بیشتر به یک توهم یا خیال شبیه است؛ البته شاید اگر به کتاب صوتی پرسه در تیمارستان متروک (The Ghost of Graylock) گوش بسپارید نظری تازه در این‌باره پیدا کنید. گرچه این کتاب یک داستان تخیلی برای نوجوانان است، اما دن پابلوکی (Dan Poblocki) نویسنده‌ی داستان‌های وحشت می‌تواند چنان ماجرا را باورپذیری روایت کند که مخاطب، مرز خیال و واقعیت آن را از یکدیگر نشناسد!

نقل مکان به شهری تازه معمولاً با تغییرات خوب همراه است. البته ورود «نیل کیدی» پسر نوجوان داستان به محل جدید زندگی‌اش با حوادث مطلوبی گره نخورد. در حقیقت شاید اگر خانواده‌ی نیل می‌دانستند قرار است به چه شهری پا بگذارند هرگز آن‌جا را برای زندگی انتخاب نمی‌کردند. رفتار سرد و بی‌روح اهالی شهر در ابتدا کمی تعجب‌برانگیز به نظر می‌رسید اما با ادامه‌دار شدن حوادث رمان صوتی پرسه در تیمارستان متروک، نیل مطمئن شد که همه‌ی مردم آن‌جا راز مشترک و پنهانی در سینه دارند.

همه‌چیز مربوط به بیمارستان متروک و رهاشده‌ای بود که از دوردست‌های شهر دیده می‌شد. تلاش‌های نیل برای سر در آوردن از گذشته‌ی تیمارستان و ارتباط آن با پچ‌پچ مردم عجیب شهر، در ابتدا یک شیطنت ساده بود. اما وقتی که پسر نوجوان تصمیم گرفت رد کنجکاوی‌های خود را دنبال کند و به حریم تیمارستان خالی پا بگذارد ماجرا رنگ و بویی جدی گرفت و ادامه‌ی حوادث اصلاً به نفع او و دیگر همراهانش پیش نرفت. پیشنهاد می‌کنیم برای دنبال کردن این داستان مهیج و عبور از درهای تیمارستان مخروبه‌ی گری‌لاک‌هال، حسابی احتیاط کنید.

این کتاب با تلاش نشر صوتی نگاه آشنا تهیه شده است و با صدای وریا وحدتی و کاوه جلوخانی و ترجمه‌ای از فریبا شیخ‌الاسلامی به دست شما می‌رسد.

جوایز و افتخارات کتاب پرسه در تیمارستان متروک

• برنده‌ی جایزه‌ی کنتاکی، سال 2014
• بهترین داستان نوجوان، به انتخاب انجمن صنفی کتابخانه‌ی خردسالان (YALSA)

کتاب صوتی پرسه در تیمارستان متروک برای شما مناسب است اگر

• به داستان‌های مهیج و وهم‌آلود با حال و هوای ترسناک و مهیب علاقه دارید.
• به دنبال یک کتاب مرموز و پرکشش برای مخاطبان نوجوان دنیای کتاب هستید.

در بخشی از کتاب صوتی پرسه در تیمارستان متروک می‌شنویم

بعد از این‌که به پل کوچک رسیدند، به حصار توری زنگ‌زده‌ای برخوردند که رو به جلو خم شده بود. نیل متوجه شد فضای کوچکی در انتهای حصار وجود دارد. اریک سیم‌های توری را دودستی گرفت و خودش را بالا کشید. شکاف بزرگ‌تر شد. یکی‌یکی افراد گروه، بری، وسلی و نیل آهسته و سینه‌خیز از آن‌جا عبور کردند. اریک هم با احتیاط و در حالی که خودش را به زمین کثیف چسبانده بود تا پیچ‌وتاب‌های فلز بدنش را خراش ندهد، پشت‌سرشان رفت.

آن‌ها مسیر را ادامه دادند و از روی پل سیمانی کوچکی رد شدند که آب خزه‌بسته‌ای زیر آن جریان داشت و نیزار بلندی هم در این جزیرۀ طولانی و باریک دیده می‌شد که رو به کاهش بود. نیل از دیدن محوطۀ بیمارستان تعجب کرده بود. درختان کاج اطراف جاده به ردیف دیده می‌شدند که سایه‌ای دائمی را برای آن‌جا به ارمغان آورده بودند، همان‌طورکه نیل انتظارش را داشت. جلوتر بین تنۀ درختان، سنگ‌های خاکستری‌رنگی به چشم می‌خورد. انگار در و دیوار ساختمان بود. البته نیل نمی‌توانست بگوید که دقیقاً دارد به چه چیزی نگاه می‌کند. هرچه که بود، با خزه‌های سبزرنگی پوشیده شده بود که سمی به‌نظر می‌رسید.

اریک گفت: «اوناهاش، ساختمون گری‌لاک.»

آن‌ها در سکوت راه می‌رفتند. جاده در جلوی ساختمان به یک فضای باز و دایره‌ای‌شکل منتهی می‌شد. در طرف دیگر این دایره، در اصلی بیمارستان بود؛ یک پلکان سنگی عریض که منتهی به در ورودی می‌شد. در تاریکی ورودی، درهای آهنی سیاه غیرقابل‌نفوذی با زنجیر قفل شده بودند.

فهرست مطالب کتاب صوتی