معرفی و دانلود کتاب بوی ملایم کنت: بیست و چهار فلش فیکشن دربارهی زندگی
برای دانلود قانونی کتاب بوی ملایم کنت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب بوی ملایم کنت: بیست و چهار فلش فیکشن دربارهی زندگی
وقتی دو درخت بید میتوانند دستهای بریدهشدهی پدر باشند، یعنی میتوان با چند سطر کوتاه به اندازهی یک عمر گریه کرد. کتاب بوی ملایم کنت، مجموعهای از بیست و چهار فلش فیکشن از کامران محمدی، لحظههایی دردناک و کوچک را در زندگی ایرانی شکار میکند. تنهایی، مرگ، عشقهای ناتمام، فقر، جنگ و نشانههای کوچک ماندگار، همه در جملههایی کوتاه و بیرحم جا خوش کردهاند. مینیمالیسم تلخ و شاعرانهی نویسنده بعد از خواندن تمام نمیشود؛ فقط آرام در وجودتان میماند، مثل بوی ملایم سیگار کنت در یک کافهی دودگرفته.
دربارهی کتاب بوی ملایم کنت
آن دو درخت بید که در باغچه پناهگاه گنجشکها شدهاند، یک روز دستهای بابا بودهاند. بابا وقتی از جنگ برگشت، دستهایش را در باغچه کاشت تا ادامهدهندهی زندگی در میان فوج جنگ و بلا باشد. کتاب بوی ملایم کنت به قلم کامران محمدی در پس ظاهر شاعرانهاش لحظاتی کوچک از زندگی ایرانی را روایت کرده است. این مجموعه داستان کوتاه از بیست و چهار فلش فیکشن یا داستان مینیمالیستی تشکیل شده و در عمق هر کدام پرسشهایی مدام فریاد زده میشود؛ چیستی بودن، مرگ، تنهایی، از دست رفتن و مقاومتی بیوقفه در برابر فراموش شدن. هر کدام از متنها تصاویری تلخ و لطیف را تداعی میکنند؛ دستهای قطعشدهی پدری که به شکل دو درخت بید در باغچه سبز میشوند، شالی که چهلوپنج سال هر بار با کاموای ژاکت مرده بافته میشود، حلقهی طلای زنجان مادربزرگ که فقط سه روز روی انگشت پدربزرگ میماند و یا بدن مرد معتادی که نام ثریا رویش خالکوبی شده و حالا زیر ترمهی مردهشویخانه قرار دارد.
از شال چهلوپنجم تا حلقهی سهروزه: نشانههای ماندگار
کامران محمدی در پس این تصاویر، نقبی به ژرفای زندگی میزند؛ در نهایت هرآنچه از انسان باقی میماند یک نشانهی کوچک، یک حلقه، یک درخت یا خالکوبی است. او در این مجموعه داستان فلسفی، دغدغههایی از زندگی بیرحم در ایران معاصر را نشان میدهد؛ زیستن در جامعهای که سرباز شیمیاییاش نمیتواند ازدواج کند، مردی که برای یک کیک و ساندیس ساده خون میدهد و بچهای که منتظر آشغالهای هر شب اهالی محله نشسته است.

داستانهای کوتاه بوی ملایم کنت اغلب در دو یا پنج صفحه تمام میشوند اما هر کدام مثل تیغی تیز در ذهن جا خوش میکنند. داستان اول که عنوان کتاب را بر خود دارد، فضای کلی مجموعه را میسازد؛ دو نویسنده در کافهای پر از دود سیگار کنت نشستهاند و دربارهی تنهایی و نوشتن حرف میزنند. بوی ملایم کنت، انگار بوی زندگی است که میآید و میرود و تنها خاطرهای گنگ از خود بر جای میگذارد. این داستانها همگی یک ویژگی مشترک دارند و آن فشردن یک عمر درد یا زیبایی در چند سطر محدود است.
داستانهایی که بعد از خواندن تمام نمیشوند
کامران محمدی در کمگویی و گزیدهگویی زبده است. جملههایش کوتاه، بیپیرایه و دقیقند و پایانهای باز، چرخش ناگهانی زاویهی دید، استفاده کردن از استعاره به جای توضیح مستقیم احساسات (بوی سیگار کنت، رگهای آبی دست مادر، حلقهی طلا و چراغهای ماشین در شب) نثری ساده و منحصربهفرد پدید آورده است. او بهندرت قضاوت میکند. فقط میگذارد خواننده خودش در برابر واقعیت عریان بایستد و با هیجانات روحیاش روبهرو شود. این مجموعهی فلش فیکشن فارسی به همت انتشارات سنگ به چاپ رسیده است. مجموعه داستان کوتاه بوی ملایم کنت را میتوان یک نفس خواند و سالها با تکتک جملههایش زندگی کرد.
کتاب بوی ملایم کنت برای شما مناسب است اگر
- میخواهید نسخهای امروزیتر از آثار هوشنگ گلشیری یا بیژن نجدی بخوانید.
- به داستانهایی با دغدغههای اجتماعی و استعارههای ظریف علاقهمند هستید.
- فلش فیکشنها و داستانهای مینیمالیستی برایتان جالبند.
- دوست دارید صداهای جدیدتری از ادبیات معاصر ایران بشنوید.
- به فلسفهی زندگی و مرگ میاندیشید.
در بخشی از کتاب بوی ملایم کنت: بیست و چهار فلش فیکشن دربارهی زندگی میخوانیم
پدرش گفته بود: «یا پزشکی یا هیچ چیز.»
این اولین بار بود که این را میگفت.
مادرش گفته بود: «نگاه کن به پسرخالههایت. میبینی؟ همه یا دکترند یا مهندس. هیچ کدام زیر مهندس نیستند. یا نه، داییهایت را ببین. مگر غیر از دکتر و مهندس، چیزی داریم ما توی فامیل؟»
این اولین بار بود که این را میگفت.
دومین بار پدرش گفته بود: «از اولش هم میدانستم تو چیزی نمیشوی. خر ما از کرّگی دم نداشت.»
مادرش گفته بود: «با ولگردی تو خیابان که نمیشود دکتر شد.»
سومین بار پدرش روزنامه را مچاله کرده بود و سرش را چند بار تکان داده بود. مادرش هم دوشاخهی تلفن را از پریز کشیده بود. آخر نمیدانست چهطور به فامیل بگوید که او باز هم قبول نشده است.
او اولین بار گفته بود: «دندانپزشکی هم پزشکی است. درآمدش هم از پزشکی بیشتر است.» ولی مادرش گفته بود: «خودت میدانی، اگر دخترهای فامیل مسخرهات نکردند.»
دومین بار گفته بود: «داروسازی هم بد نیست. پول خوبی دارد. تازه، یک جور دکتری است دیگر.» ولی پدرش گفته بود: «میخواهی مغازهدار بشوی؟ خجالت نمیکشی؟»
سومین بار پیش خودش فکر کرده بود: «راست میگویند. یا پزشکی یا هیچ چیز. حالا که سه سال صبر کردهام، تا آخرش هم میمانم.»
بعد هم خودش را شش ماه تمام زندانی کرده بود.
چهارمین بار سال گذشته روی کاغذ بزرگی نوشت: «یا مرگ یا پزشکی» و چسباند به دیوار اتاقش.
پنجمین بار همین امسال توی خیابانها راه میرود و فریاد میزند: «یا مرگ یا پزشکی، یا مرگ یا پزشکی...»
فهرست مطالب کتاب
بوی ملایم کنت
سه روایت سومشخص
دستهای بابا
دور آخر
خواستگاری
غریبلیک
تنهایی
قایق
زیر ترمه، روی سنگ
تنها سه روز
اگر شبی از شبهای زمستان سربازی
شال چهلوپنجم
وقتی درشکه راه میافتد
هفت سین و دو ماهی
کلاه قرمزی
رگهای آبی دستهای مادرم
مادر
آقا موشه
گنجشک
چراغها
داد
یا مرگ یا پزشکی
خون
سندرم داون
مشخصات کتاب الکترونیک
| نام کتاب | کتاب بوی ملایم کنت: بیست و چهار فلش فیکشن دربارهی زندگی |
| نویسنده | کامران محمدی |
| ناشر چاپی | نشر سنگ |
| سال انتشار | ۱۴۰۴ |
| فرمت کتاب | EPUB |
| تعداد صفحات | 72 |
| زبان | فارسی |
| شابک | 978-622-7383-48-5 |
| موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی |






















