معرفی و دانلود کتاب خانه‌ای بر لبه‌ی جادو: کتاب اول مجموعه خانه‌ای بر لبه‌ی جادو

معرفی کتاب خانه‌ای بر لبه‌ی جادو: کتاب اول مجموعه خانه‌ای بر لبه‌ی جادو

ناین، دختر جیب‌بری است که اتفاقی وظیفه‌ی باطل کردن یک جادوی قدرتمند روی دوشش گذاشته می‌شود. کتاب خانه‌ای بر لبه‌ی جادو نوشته‌ی امی اسپارکس داستانی با حال و هوای فانتزی و جادویی است که داستان یک خانه‌ی طلسم‌شده و ساکنانش را روایت می‌کند. داستانی طنزآمیز و هیجان‌انگیز با شخصیت‌هایی عجیب و غریب. این رمان توانسته در فهرست نامزدهای بهترین کتاب‌ کودک و نوجوان سال 2025 در سایت بارنز اند نوبل قرار گیرد.

درباره‌ی کتاب خانه‌ای بر لبه‌ی جادو

ناین، دختر یتیم کوچکی بود که با جیب‌بری و گاهی دزدیدن کتاب‌های محبوبش از کتابخانه‌ی محلی، روزهایش را می‌گذراند یک روز در بازار، زرق‌وبرق لباس‌ها و وسایلِ زنی ثروتمند چشم ناین را می‌گیرد. تصمیم می‌گیرد کیف آن زن را بدزدد، اما همه‌چیز طبق نقشه پیش نمی‌رود. در حالی که جسم شیشه‌ای ناشناخته‌ای در دست دارد، از دست مردمی که او را دزد خطاب می‌کنند می‌گریزد. اما آن جسم شیشه‌ای مرموز چیزی بود که حتی در تخیل ناین هم نمی‌گنجید!

کتاب خانه‌ای بر لبه‌ی جادو (The House at the Edge of Magic) از امی اسپارکس (Amy Sparkes) قصه‌ی هیجان‌انگیز دختری است که به‌طور اتفاقی درگیر باطل‌کردن یک طلسم قدرتمند می‌شود! وقتی به آن جسم شیشه‌ای نگاه می‌کند، خانه‌ای چندطبقه و عجیب را درون آن می‌بیند. به‌طور اتفاقی به شیشه ضربه می‌زند و درست وقتی وارد کوچه‌ای می‌شود، نسخه‌ی واقعی و بزرگِ آن خانه ناگهان پیش چشمش ظاهر می‌شود. ناین که حتی برای یافتن غذایی ساده در تنگناست، چاره را در ورود به آن خانه می‌بیند. درون خانه، غول سیاهِ گیاه‌خواری به‌عنوان خدمتکار، قاشق چوبی شمشیر به‌دستی در نقش نگهبان، و جادوگری که با شور و جدیت مشغول لی‌لی‌بازی است، گرفتار شده‌اند. به نظر می‌رسد هر کس وارد خانه می‌شود، باید طلسم آن را بشکند تا ساکنانش نجات پیدا کنند.

امی اسپارکس با هیجان و طنز، رمانی تخیلی درباره‌ی سرنوشت دخترکی فقیر نوشته. این داستان فانتزی را سارا عاشوری ترجمه و انتشارات دلتا چاپ کرده است.

نکوداشت‌های کتاب خانه‌ای بر لبه‌ی جادو

• کتابی شگفت‌انگیز که در جادو و هرج‌ومرج دل‌انگیزش غوطه‌ور شده است. (ابی الفینستون)
• داستان نوجوان خانه‌ای بر لبه‌ی جادو، اثری بی‌نهایت خیال‌انگیز و سرگرم‌کننده است. داستانی منحصربه‌فرد که خیلی دوستش داشتم! (دیوید والیمز)
• رمان فانتزی خانه‌ای بر لبه‌ی جادو با انرژی زیاد و خلاقیتش، کمی سبک نویسنده‌ی بزرگ و فقید، دایانا واین جونز را به خاطر می‌آورد. (گاردین)

کتاب خانه‌ای بر لبه‌ی جادو برای شما مناسب است اگر

• نوجوانی هستید که دوست دارید داستان‌های جادوگری و فانتزی بخوانید.
• از طرفداران آثار دایانا واین جونز (خالق داستان قلعه‌ی متحرک هاول) هستید و دوست دارید وقتتان را با داستانی مشابه بگذرانید.
• به دنبال داستانی در ژانر علمی تخیلی و ماجراجویانه می‌گردید.

در بخشی از کتاب خانه‌ای بر لبه‌ی جادو: کتاب اول مجموعه خانه‌ای بر لبه‌ی جادو می‌خوانیم

شش‌تا زره‌پوش درنده‌ی انسان‌نما آن جا ایستاده بودند و شمشیرهای نوک‌تیز و دندانه‌دار سیاهشان را برق می‌انداختند. خیلی از ناین قدبلندتر بودند، رنگشان مثل زغال‌سنگ، چشم‌هایشان ورقلنبیده و آب‌دهانشان از نیششان آویزان بود. نعره می‌کشیدند و سلاحشان را توی هوا تکان می‌دادند. ناین یک لحظه ماتش برد و سعی کرد از ماجرا سر دربیاورد.

هاج‌وواج مانده بود چه‌کار کند، برای همین در را به رویشان بست.

لب‌هایش را محکم به‌هم فشار داد، بعد برگشت و نگاهی به بقیه انداخت و گفت: «گمونم اون جونورها توی باغچه‌ی خونه‌تون زندگی می‌کنن، شب و روز!»

فلابرگاست با تمسخر گفت: «الکی نگو، خانوم. فقط سه‌شنبه‌ها.»

اریک که با انگشت‌هایش می‌شمرد، گفت: «دوشنبه اژدها، سه‌شنبه دیو، چهارشنبه...» داشت زیرلب ادامه می‌داد که ناین دوباره برگشت سمت فلابرگاست.

«خب، من که می‌تونم از این خونه برم بیرون. الان هم دقیقاً می‌خوام همین کار رو بکنم.» راه افتاد سمت راهرو اما جادوگر دستش را گرفت و رو به خودش چرخاند. او را از بالا تا پایین ورانداز کرد.

«خانوم، از لباس‌های عجیب و گِلی‌ت معلومه وضعیت مالی درست‌وحسابی نداری...»

ناین که خیلی عصبانی شده بود، گفت: «لباس‌های عجیب و گِلی؟»

«من می‌تونم بهت ثروت هنگفتی بدم، خانوم! باور کن این ثروت بیشتر از حد تصورته.»

ناین چشم‌هایش را تنگ کرد و رفت توی فکر‌وخیال. اوه. صبر کن ببینم. ثروت هنگفت؟