معرفی و دانلود کتاب گربه‌های پتودار

معرفی کتاب گربه‌های پتودار

رون-رون مُرده و اگر این خبر تلخ به مادربزرگ برسد، از غصه دق می‌کند. گربه‌ی پتودار موظف است به مدت سه روز نقش رون-رون را بازی کند. این مسئولیت دشوار است، اما از نابودی پیرزن جلوگیری می‌کند. کتاب گربه‌های پتودار نوشته‌ی کیوشی شیگماتسو ما را با هفت گربه‌ی شاغل آشنا می‌کند؛ گربه‌هایی که طبق شرایط و قوانین خاص، به طور موقت اجاره داده می‌شوند تا مشکلات آدم‌ها را حل و تنهایی‌شان را برطرف کنند.

درباره‌ی کتاب گربه‌های پتودار

این وضعیت در شأن من نیست. ناسلامتی یک گربه‌ی مو کوتاه آمریکایی هستم. این حق من است که یک آدم خانگی ثابت، همیشه در خدمتم باشد؛ کسی که برایم مرغ بپزد، غذای خشک رویالم را در ظرف طلا بریزد، برایم جعبه‌ی مقوایی بیاورد که به درون آن پناه ببرم و با کمال میل خاکم را تمیز کند. وضعیت زندگی من که هر روز از این خانه به آن خانه می‌روم و مسخره‌ی ملت می‌شوم، حتی در شأن یک سگ هم نیست، چه برسد به گربه‌ای زیبا و بی‌همتا چون من! این زن با این ناخن‌های بلند و انگشتر زشت قطعاً صاحب افتضاحی است.

بعد از شش سال گربه‌ی اجاره‌ای بودن و شاغل بودن در کتاب گربه‌های پتودار (The Blanket Cats)، دیگر می‌توانم با یک نگاه تشخیص دهم چه کسی می‌داند چه نوع غذای خشکی خوب و خوشمزه است و چه کسی شیر را روی غذای خشک می‌ریزد! از همان لحظه که با ناامیدی به صاحب مغازه گفت: «از این مدل گربه، رنگ دیگری ندارید؟» و با صدای بلند آدامس می‌جوید، فهمیدم که عذابی دشوار و سهمگین بر سرم نازل شده است و باید خود را نجات دهم. رسالت من در زندگی قطعاً این نیست که در هفته به دو یا سه نفر اجاره داده شوم تا آدم‌های گربه‌ندیده، این سعادت نصیبشان شود که یک گربه، دم خود را به پای آن‌ها بمالد و برایشان میومیو کند؛ من باید از دست این شغل و این زن ناخن‌دراز فرار کنم و بهترین راه برای گریختن از فروشگاه، همراه شدن با این زن است. زمانی که در جاده هستیم، بی‌سروصدا از ماشین بیرون می‌آیم؛ از آن لحظه به بعد، من یک گربه‌ی آزادم. کتاب گربه‌های پتودار نوشته‌ی کیوشی شیگماتسو (Kiyoshi Shigematsu) ماجرای زندگی هفت گربه‌ی شاغل را بازگو می‌کند. گربه‌هایی که سه روز یک‌بار صاحبشان عوض می‌شود و به خانه‌ی جدیدی می‌روند تا گره از کار یک آدمیزاد باز کنند.

گربه‌ها؛ پیام‌آوران خوشبختی

یوکی و نوریو فرزندی ندارند. خانه‌ی آن‌ها همیشه ساکت و بی‌سروصداست و زندگی‌شان کسالت‌بار سپری می‌شود. آن دو به موجودی دوست‌داشتنی نیاز دارند که به او فکر کنند، مراقبش باشند و به انگیزه‌ی آن‌ها برای برگشتن به خانه تبدیل شود. در این شرایط بهترین کار، به سرپرستی گرفتن سگ یا گربه است تا او را همچون فرزند خود بزرگ کنند؛ اما این زوج نمی‌توانند مطمئن باشند که تا چه اندازه برای نگه‌داری از حیوان خانگی مناسب هستند.

خوشبختانه در شهر توکیو فروشگاهی وجود دارد که به طور موقت، به افرادی که بخواهد به مدت سه روز، تجربه‌ی نگه‌داری از حیوان خانگی را به دست آورند، گربه اجاره می‌دهد. این فروشگاه قبل از اجاره‌ی گربه از صاحبان موقت تعهد می‌گیرد که در دادن غذای مناسب و فضای خواب خوب کوتاهی نکنند و به هیچ وجه پتوی مخصوصی که گربه آن را پوشیده است، از تن او در نیاورند. کیوشی شیگماتسو در داستان گربه‌های پتودار ما را با سختی‌های گربه بودن آشنا می‌کند؛ موضوعاتی که هیچ‌وقت به آن‌ها فکر نکرده‌ایم؛ مثلاً در داستان «گربه‌ای که عطسه کرد» با گربه‌ای مواجه می‌شویم که به گرد و غبار حساسیت دارد و هیچ‌کدام از این صاحبان سه روزه هم به این موضوع اهمیتی نمی‌دهند؛ علاوه بر این‌ها تغییر مکان مداوم و حضور در فضاهایی پر از بوی عطر و سیگار و... حال او را بدتر می‌کند. علی‌رغم اینکه خود گربه در این خانه‌ی جدید حال چندان خوبی ندارد، اما توانسته حال یوکی و نوریو را خوب و به مدت سه روز آن‌ها را خوشبخت کند.

گربه‌ها به یاری هم می‌آیند

گربه‌ها هیچ‌وقت از حمایت همدیگر دست نمی‌کشیدند و پشت هم را خالی نمی‌کنند؛ حتی اگر مجبور باشند سه روز یک‌بار محل زندگی و صاحب خود را تغییر دهند تا کمی غذای خشک و جای خواب به دست آورند؛ یکی از این گربه‌ها، حتی نام هم ندارد که او را با اسمش خطاب کنیم؛ بنابراین ناچاریم که او را «گربه‌ی چاق و عبوس» بنامیم. این گربه مسئولیت دارد که ماهی یک‌بار، همراه با صاحب‌خانه، در راهروهای آپارتمان راه برود و میومیو کند تا اگر یکی از مستأجران، حیوان خانگی آورده، به میوهای این گربه واکنش نشان دهد.

اگر صاحب‌خانه موفق شود یکی از مستأجرها را در حالی که درون خانه‌اش حیوانی زندگی می‌کند، ببیند، آن مستأجر باید اسباب و اثاثیه‌اش را بردارد و از این آپارتمان برود؛ در واقع گربه‌ی چاق و عبوس در این ساختمان به‌عنوان تله حضور دارد و موظف است که هم‌نوعان خود را به دام بیندازد؛ اما یکی از مستأجران تازه‌وارد باهوش‌تر از صاحب‌خانه است. او اتسوکو نام دارد؛ جوانی است که یک بچه گربه را با خود به خانه آورده و نمی‌خواهد او را از دست بدهد. داستان گربه‌های پتودار برای حل این معضل راهکار جالبی را پیش روی اتسوکو می‌گذارد. این جوان باید به فروشگاه اجاره‌دهنده‌ی گربه‌ها برود و آن گربه‌ی عبوس را به خانه بیاورد. در این شرایط بچه گربه‌اش یاد می‌گیرد که به میومیوهای آن گربه، پاسخی ندهد و ساکت بماند. اگر این نقشه عملی شود، اتسوکو به نخستین مستأجر این آپارتمان تبدیل خواهد شد که توانسته در خانه‌اش حیوانی را نگه دارد. نمی‌دانیم او موفق می‌شود یا نه، اما کیوشی شیگماتسو به ما قول داده که اتفاق بدی برای بچه گربه و گربه‌ی عبوس رخ ندهد.

داستان‌های کوتاه گربه‌های پتودار با ترجمه‌ی غزاله همایونی در انتشارات دانش‌آفرین منتشر شده است.

نکوداشت‌های کتاب گربه‌های پتودار

• گربه‌های پتودار فراتر از آن‌چه به‌نظر می‌رسد مهارت دارند. دنیای آن‌ها پر رمز و راز است و با هوش و ذکاوت شگفت‌انگیزشان می‌توانند صاحبان موقت خود را به درک تازه‌ای از زندگی برسانند. (سلین جونگ)
• داستان گربه‌های پتودار همچون نسیمی تازه در دنیای داستان‌های شفابخش است. کیوشی شیگماتسو با جسارت به عمق تاریکی‌ها و پیچیدگی‌های زندگی نفوذ می‌کند و به یاد می‌آورد که گاهی‌اوقات فقط یک قدم درست، می‌تواند زندگی ما را روشن کند. (شانّا تن)
• در حالی‌که هرروز آثار بیشتری به ژانر داستان‌های گربه‌محور افزوده می‌شود، کیوشی شیگماتسو با جسارت از پایان‌های شیرین و امیدبخش فاصله می‌گیرد. شجاعت او عمق و اثرگذاری قصه‌ها را بیشتر می‌کند. (Booklist)

کتاب گربه‌های پتودار برای شما مناسب است اگر

• گربه‌ها را دوست دارید و آرزو می‌کنید که یک گربه برای سه روز در کنار شما حضور داشته باشد.
• اگر از داستان‌های کوتاه ژاپنی که ریتم آرام و شوکه‌کننده‌ای دارند، لذت می‌برید.
• می‌خواهید با زندگی گربه‌ها و ویژگی‌های منحصربه‌فردشان آشنا شوید.

در بخشی از کتاب گربه‌های پتودار می‌خوانیم

صاحب فروشگاه همانطور که نگاهی به زمین می انداخت زمزمه کرد: «کوهستان و دریا، هوم؟» سپس با صدای بلند گفت: «گوش کنین، نظرتون چیه که کوروی قدیمی رو ببرین؟»

«واقعاً؟»

«گفتم که، داره پا به سن میذاره. چند وقت بعد دیگه تو وضعیتی نیست که بتونه جایی بره. به این فکر می کردم حالا که هنوز تو وضعیت مناسبیه، خوب می شه اگه اونو به کنار دریا یا همچین جاهایی ببرین. مدتی می شه که کار نمی کنه، اما همراه شما باشه مشکلی نداره.»

«از نظرتون ایرادی نداره؟»

«اصلاً و ابداً. اگر خودشم مشکلی نداشته باشه دیگه مسئله ای نیست.»

او پرسید: «مطمئنید؟»

سرش را به پایین متمایل کرد و امیدوارانه به صاحب فروشگاه چشم دوخت؛ مانند دختربچه ای که باورش نمی شود هدیه گرفته است. سرش را هیجان زده تکان داد و گفت: «واقعاً؟»

در دهه ی پنجاه سالگی اش بود. به چه چیزی تظاهر می کرد؟ آن بخش از مغزش که هنوز درست کار می کرد به او دستور داد که آرام بگیرد. اما کنترل حس هیجان درونش حتی سخت تر از همیشه بود.

کوروی جوان همراه خوبی بود. اما شباهتی با کوروی اصلی نداشت، گربه ای که تائِکو طی سال ها به خوبی شناخته بود.

مین کوون بزرگی که همیشه غرورمندانه آن جا می نشست و چنان با وقار ژست می گرفت که نمی شد گفت تائکو صرفاً او را همراه خود برده است. کورو رفیق او بود و هیچ توصیف دیگری نمی توانست حق مطلب را ادا کند. مانند آدم های سگ دوستی که هنگام رانندگی سگ گلدن رتریورشان هم خوشحال کنارشان نشسته است.

فهرست مطالب کتاب

گربه ای که عطسه کرد
گربه ای در صندلی شاگرد
گربه ی بی دُم
گربه ای که بلد بود چطور نقش بازی کند
گربه ای که کسی دوستش نداشت
گربه ای که به دنبال ماجراجویی رفت
گربه ها رؤیای چه می بینند
درباره‌ی نویسنده