معرفی و دانلود کتاب صوتی چگونه از شکستن خود دست برداریم؟

معرفی کتاب صوتی چگونه از شکستن خود دست برداریم؟

اگر احساس می‌کنید مسیر زندگی‌تان درست پیش نمی‌رود، پس کتاب صوتی چگونه از شکستن خود دست برداریم؟ به درستی سر راه شما قرار گرفته است! مگان روکسان نویسنده‌ی این راهنمای خودسازی پرفروش ساندی تایمز، سال‌های زیادی را با مسئله‌ا‌ی بزرگ سپری کرده بود: «می‌دانم مشکل حل‌نشده‌ای در زندگی دارم، اما نمی‌دانم آن مشکل دقیقاً چیست؟» حقیقت آن است که گره‌های فکری و احساسی ما می‌توانند چهره‌های مختلفی داشته باشند؛ از افسردگی و اضطراب گرفته تا احساس طردشدگی و روابط سمی. نکته‌ی اساسی آن است که تمامی این تاریکی‌های روانی با پیمودن مسیر خودشناسی و خوددوستی قابل حل و فصل هستند، راهی که چراغ اول آن به کمک این کتاب روشن خواهد شد.

درباره‌ی کتاب صوتی چگونه از شکستن خود دست برداریم؟

برای التیام زخم‌های عاطفی خود می‌توانید تمام کلینیک‌های روانشناسی دنیا را بگردید، اما در انتها باید باور کنید که درمانگر اصلی، خودتان هستید. مگان روکسان (Meggan Roxanne) به شما کمک می‌کند تا لطمه‌های روانی و تروماهای گذشته که مانع شادی و آرامش قلبی شما هستند، بشناسید و آن‌ها را به کمک نیروی همدلی و عشق به خود، التیام ببخشید. کتاب صوتی چگونه از شکستن خود دست برداریم؟ (How to Stop Breaking Your Own Heart) خطاب به کسانی نوشته شده که به دنبال روشی سودمند و پایدار برای بازسازی روانی و شفای کودک درون خود هستند. به آینه نگاه کنید؛ آیا خود را به عنوان درمانگر اصلی قلب و روانتان می‌پذیرید؟

رهایی از بند گذشته کار راحتی نیست. با این حال، افراد بسیاری تا به امروز توانسته‌اند از سد آسیب‌های روانی عبور کنند و به پذیرش و خویشتن‌دوستی و بازسازی درونی برسند. همه‌ی ما رد پای چند تجربه‌ی تلخ و آزاردهنده را در خاطرات خود پیدا خواهیم کرد، از شکست عشقی و جدایی گرفته تا بیماری، زندگی در خانواده‌ی پرآسیب، چالش‌های شغلی، رهاشدگی و حتی تجربه‌ی سوگواری. با وجود تمام این آسیب‌های روانی، باید به خود حق دهیم که گاهی گرفتار تله‌ی خودتخریب‌گری شویم و یا تنها با داشتن تایید دیگران احساس رضایت کنیم. اما امروز روز تغییر است، روزی که در آن می‌خواهیم به این چرخه‌ی اشتباه پایان دهیم.

تماشای دردهای پنهان، اولین گذرگاه التیام عاطفی

از کجا باید شروع کرد؟ نگارنده‌ی کتاب صوتی چگونه از شکستن خود دست برداریم؟ به طور ویژه به این سوال خواهد پرداخت. بسیاری اوقات ما می‌خواهیم ناجی قلب شکسته‌ی خود باشیم اما به درستی نمی‌دانیم مسیر را از کجا و چگونه آغاز کنیم. چطور باید همچنان که از پس مسئولیت‌های زندگی برمی‌آییم، جراحت‌های عاطفی خود را پانسمان کنیم، مراقب خودمان باشیم و آهسته و پیوسته به بازسازی عزت نفس، اعتماد به نفس و توانایی‌های فکری و استعدادهای درونی خود بپردازیم.

به گفته‌ی مگان روکسان، استفاده از تجربه‌های مشابه دیگران در مسیر درمانی مانند معجزه عمل می‌کند. او برای اثبات این حرف ابتدا به سرگذشت شنیدنی و پرحادثه‌ی خود می‌پردازد، گذشته‌ای که خالی از الگوهای رفتاری ناسالم و روابط سمی نبود. با این حال نویسنده‌ی این خودیار روانشناسی توانست به یک برنامه‌ی درمانی راهگشا دست پیدا کند که تا به امروز افراد زیادی همچون خود او را از تله‌های روانی و سایه‌ی سنگین حوادث گذشته رها کرده است. او در کتاب روانشناسی چگونه از شکستن خود دست برداریم؟ این برنامه‌ی سه مرحله‌ای را با زبانی ساده و شفاف شرح خواهد داد.

سه گام تا بازسازی سلامت روان

برای آغاز فرایند پاکسازی درونی ابتدا باید به چرخه‌ی رفتارهای اشتباه گذشته پایان دهیم. به بیانی، برای به هم چسباندن تکه‌های از هم گسسته‌ی درون، لازم است از شکستن خود دست بکشیم. فراموش نکنید که بسیاری از الگو‌های رفتاری آسیب‌زا در حیطه‌ی آگاهی ما نیستند؛ در حقیقت، بسیاری از مواقع ما به طور ناخودآگاه و بدون آن که قصد داشته باشیم، قلب خود را می‌شکنیم. زمانی که به این فرایند آگاهی پیدا کنید، در حقیقت مهم‌ترین مرحله از پرورش دوباره‌ی خود را پشت سر گذاشته‌اید. نویسنده‌ی کتاب صوتی چگونه از شکستن خود دست برداریم؟ در گام اول از مسیر بازپروری به این دسته آسیب‌های پرتکرار از جمله کمال‌گرایی، خودکم‌بینی و توقع بی‌جا از دیگران، می‌پردازد.

با شناسایی الگوهای آسیب‌زا وقت آن می‌رسد تا قلب آسیب‌دیده‌ی خود را از نو درمان کنید. برای این کار لازم است صبر و مدارا به خرج دهید و روابط خود با دیگران را از نو بازسازی و ترمیم کنید. تعیین حد و مرز تازه در روابط درست مانند مرهمی است که از جریحه‌دار شدن احساساتتان و آسیب‌های احتمالی آینده جلوگیری می‌کند. مگان روکسان در گام دوم از فرایند آموزشی به شما یاد می‌دهد تا قدرت‌های درونی خود را از نو شکوفا کنید و این‌بار با خودباوری و برنامه‌ریزی و هدفمندی بیشتری به زندگی نگاه بیندازید.

می‌دانید که هر چیز ارزشمندی در دنیا نیاز به مراقبت دارد و گوهر وجودی شما مهم‌ترین دارایی‌تان در زندگی است. بنابراین در بخش پایانی این کتاب خودسازی راهکارهایی برای حفاظت از مسیر سلامت روان به شما ارائه می‌شود تا بتوانید برای همیشه از قلب ارزشمند خود به خوبی مراقبت کنید. برای همراه شدن با این مسیر آماده هستید؟ پیشنهاد می‌کنیم از این کتاب صوتی کمک بگیرید.

کتاب صوتی چگونه از شکستن خود دست برداریم؟ با تلاش انتشارات کتابراه به دست شما می‌رسد. برگردان این اثر به دست فاطمه رضایی به ثمر رسیده و کتاب‌خوانیِ حرفه‌ای آن کاری از گیلدا حمیدی است.

نکوداشت‌های کتاب چگونه از شکستن خود دست برداریم؟

• کتاب زیبا و دلنشین مگان روکسان، هم‌زمان صریح، پراحساس و به شکلی شگفت‌انگیز امیدبخش است. (گبی برنستین، نویسنده)
• کلمات مگان مرهمی بر تکه‌های شکسته وجود ماست و به ما می‌آموزد که چگونه در فراز و نشیب‌های زندگی، از قلبمان مراقبت کنیم. (نجوا زبیان، نویسنده)
• زمان شما به ارزشمندیِ الماس است. مگان روکسان تخصص خود را در هنر تعیین مرزها به اشتراک می‌گذارد و در عین حال، بینش‌های ارزشمندی درباره‌ی نحوه مدیریت مخالفت‌های اطرافیان ارائه می‌دهد. توصیه‌های او ابزاری ضروری برای هر کسی است که به دنبال محافظت از زمان خود و ایجاد مرزهای سالم است. (ایو رادسکی، نویسنده)
• این کتاب توسعه فردی یادآوری می‌کند که تمام آنچه می‌خواهید، همین حالا پیش روی شماست. (لوئیس هاوز، نویسنده)

کتاب صوتی چگونه از شکستن خود دست برداریم؟ برای شما مناسب است اگر

• به دنبال روشی سودبخش برای دوستی با کودک درون خود و بهبود غم‌های گذشته هستید.
• می‌خواهید با تمرین و ممارست، گوهر خوددوستی و اعتمادبه‌نفس را در خود بازآفرینی کنید.

در بخشی از کتاب صوتی چگونه از شکستن خود دست برداریم؟ می‌شنویم

در کودکی، بچه‌ای پرشروشور بودم و اصلاً سربه‌راه و مطیع نبودم. اولین سال‌های تحصیلم در مدرسۀ ابتدایی خیلی یاغی بودم. مدرسه اولین مواجهۀ من با دنیای واقعی بیرون از خانه بود (واقعیت فراتر از چیزی بود که خانواده‌ام قبلاً به من نشان داده بودند)، و چیزی که دیدم تا اعماق وجودم را از خشم و غم لبریز کرد. چرا من تنها بچه‌ای بودم که پدر نداشت؟ چرا مامان نمی‌توانست دنبالم بیاید؟ چرا کسی پشت درِ مدرسه مشتاقانه منتظر نبود تا مرا به خانه برگرداند؟ هرچه بیشتر می‌فهمیدم، بیشتر خشمگین و غمگین می‌شدم. همۀ این‌ها با تبدیل‌شدن به شاگرد قلدر کلاس تجلی پیدا کرد. بچه‌هایی را می‌ترساندم که در زندگی‌شان چیزهایی داشتند که من از آن‌ها محروم بودم.

رفتارهای من برای مادرم هزینه‌ها و مشکلات زیادی دربرداشتند. او به‌حدی تحت‌ فشار قرار گرفت که چاره‌ای نداشت جز اینکه ساعت‌های کاری‌اش را افزایش دهد تا بتواند پول بیشتری برای مراقبت از من پرداخت کند؛ فقط برای اینکه مانع مشاجره‌های حتمی‌ای شود که با رسیدنش به خانه شروع می‌شدند. من عصبانی بودم، اما عصبانیتم دلیل داشت. من از آن دسته آدم‌هایی هستم که از ماندن در بلاتکلیفی و بی‌خبری متنفرند. من باید از همۀ جزئیات باخبر باشم تا بتوانم خودم نتیجه‌گیری کنم، در غیر این ‌صورت، مدام در جست‌وجوی یافتن حقیقت هستم. به‌دلیل غیبت پدرم، مردی که بعدها من هم مثل مادرم فهمیدم چندین بار به‌علت ترک خانواده‌اش زبانزد خاص‌وعام بوده، حس طردشدگی داشتم.

من هیچ‌وقت پدرم را ندیدم. از همان بچگی پیش‌بینی‌ام این بود که اولین دیدارمان در مراسم تدفینش باشد، و جالب اینکه درنهایت هم همین‌طور شد. زمان همه‌گیری کرونا که در ترینیداد گیر افتاده بودم، فیلم مراسم تدفینش را در یوتیوب تماشا کردم. شاید بپرسید آیا از مرگش ناراحت شدم؟ خُب، بهتر است خودتان به این سؤال پاسخ دهید: آخرین باری که برای غریبه‌ای سوگواری کرده‌اید چه زمانی بوده است؟

فهرست مطالب کتاب صوتی