معرفی و دانلود کتاب پایانی که از آن آغاز می‌کنیم

معرفی کتاب پایانی که از آن آغاز می‌کنیم

کتاب پایانی که از آن آغاز می‌کنیم، داستانی تامل‌برانگیز درباره‌ی بقا و توانمندیِ انسان در دلِ ویرانه‌ها را به تصویر کشیده است. مگان هانتر تلاش کرده تا در قالب داستانی تخیلی، این واقعیت را مطرح کند که چگونه در تاریک‌ترین لحظه‌های فروپاشیِ جهان، بذرِ امید و تولدی دوباره در جان آدمی کاشته می‌شود. در این داستان با ماجراهای مادری باردار همراه می‌شوید که در دنیایی در آستانه‌ی نابودی به فکر بقای فرزندش است.

درباره‌ی کتاب پایانی که از آن آغاز می‌کنیم

کتاب پایانی که از آن آغاز می‌کنیم (The End We Start From)، رمانی در سبک ویران‌شهری است و داستانی از سقوط تمدن و تلاش‌های بی‌وقفه‌ی یک مادر را در سیلابی مهیب تصویر می‌کند. مگان هانتر (Megan Hunter)، نویسنده‌ی کتاب، با روایتی ناپیوسته، ماجراهای این داستان را مانند تکه‌های پازل در کنار هم قرار داده است. با کنار هم گذاشتن این قطعات، رفته‌رفته، غرق در ماجرای داستان می‌شوید.

داستان دیستوپیایی پایانی که از آن آغاز می‌کنیم، در لندن اتفاق می‌افتد. در زمان روایت داستان، فاجعه‌ای زیست‌محیطی رخ داده و لندن در معرض سیلی ویرانگر قرار گرفته است. مگان هانتر، راوی بی‌نامی را برای روایت قصه انتخاب کرده است؛ مادری که تجربیاتش در این جهان آخرالزمانی را با مخاطب به اشتراک می‌گذارد.

رمان علمی تخیلی پایانی که از آن آغاز می‌کنیم درباره‌ی زنی باردار در لندنِ در حال غرق شدن است. این زن، نخستین فرزند خود را در حالی به دنیا می‌آورد که اهالی شهر در حال ترک لندن هستند. چند روز پس از زایمان، مادر و فرزند مجبور به ترک خانه و کاشانه‌ی خود می‌شوند. آن‌ها راه شمال را در پیش می‌گیرند. در این دنیای آخرالزمانی، امنیتی وجود ندارد. مادر و فرزند با خطرهایی مرگبار روبه‌رو می‌شوند. سفر مادر و نوزاد، آمیزه‌ای از ترس و شگفتی است. در این مسیر، مادر در معرض تهدید‌های هولناکی قرار می‌گیرد؛ نوزاد، اما همچنان در آغوش مادر است و هیچ نگرانی در این آخرالزمان ندارد. مگان هانتر در این داستان ثابت کرده که در حین فروپاشی ساختارهای زندگی مدرن، عشق مادری تنها پناهگاه امنی است که می‌تواند از میان ویرانی‌ها، به نوری برای آغاز دوباره تبدیل شود.

این داستان آخرالزمانی را نشر نیماژ با برگردان شیما آبیاری، چاپ و روانه‌ی بازار کرده است.

جوایز و افتخارات کتاب پایانی که آز آن آغاز می‌کنیم

• نامزد نهایی جایزه‌ی دیسکاور بارنز اَند نوبل
• نامزد جایزه‌ی ادبی اسپن وردز
• کتاب برگزیده‌ی ویراستاران آمازون

نکوداشت‌های کتاب پایانی که از آن آغاز می‌کنیم

• داستان پایانی که از آن آغاز می‌کنیم، حکایتی خیره‌کننده از شکوهِ مادری است. مگان هانتر داستانی برجسته و به شکلی هولناک واقع‌گرایانه از تلاشِ یک خانواده برای بقا خلق کرده است؛ روایتی که همگان را وا می‌دارد تا درنگی کنند و به این بیندیشند که ما چه سیاره‌ای را برای فرزندانمان به ارث می‌گذاریم. (بندیکت کامبربچ)
• تاملی به‌شدت زیبا، ایجازگونه و اثرگذار درباره‌ی پدیداری حیات، پس از وقوع فاجعه. من عاشق این کتاب شدم. (امیلی سنت جان ماندل)

اقتباس سینمایی از کتاب پایانی که از آن آغاز می‌کنیم

• فیلم سینمایی پایانی که از آن شروع می‌کنیم با هنرنمایی جودی کومر، محصول 2023 است و ماهالیا بلو کارگردانی آن را بر عهده داشته است.

کتاب پایانی که از آن آغاز می‌کنیم برای شما مناسب است اگر

• به مطالعه‌ی داستان‌های آخرالزمانی علاقه دارید.
• طرفدار ژانر علمی تخیلی هستید.
• اهل خواندن داستانی‌هایی هیجان‌انگیز با مضامینی انسانی درباره‌ی بحران‌های زیست‌محیطی هستید.

در بخشی از کتاب پایانی که از آن آغاز می‌کنیم می‌خوانیم

وقتی برای اولین بار جی. را دیدم با آرنجش به من ضربه زد. انگشتانم را آن‌قدر فشار داد تا درد گرفتند.

سرش را به‌سمت شانه‌ی من خم کرد و از من تشکر کرد و گفت خوش‌حال است که آر. را خوش‌حال می‌بییند.

نفسش بوی ماهی سالمونی می‌داد که از فرسنگ‌ها دورتر صید شده بود؛ سالمونی دودی‌شده با بلوط و طبق دستورالعمل روی جعبه . به گمانم برای روزها، هفته‌ها و یا ماه‌ها در کلبه‌ای در جنگل آویزان شده و تغییر شکل داده‌ است.

***

در برنامه‌های استعدادیابی شرکت‌کنندگان را شکنجه می‌دهند. اول وانمود می‌کنند که رد شده‌اند، انگار آن‌ها را از قوزک پایشان بالای پرتگاه آویزان می‌کنند. بعد، آن‌ها را با یک حرکت تند، باشکوه و شادی‌آور به‌سمت آفتاب برمی‌گردانند.

تمامی شرکت‌کننده‌ها هنوز ده، هشت و سه‌ سال دارند و برای این کار خیلی کوچک هستند.

***

سعی می‌کنم به صدای موتور گوش ندهم؛ به صدایی که مانند ضربان قلب در گوشم زمزمه خواهد کرد و این بدان معناست که من مد‌ت‌هاست به آن صدا گوش می‌دهم، مانند زمانی که برای ده‌هزارمین بار به ترانه‌ی «همیشه دوستت دارم» گوش می‌دهم و به نفس‌های زی. که حالا سنگین‌تر و زنده‌تر شده‌اند.

دیگر نگران این نیستم که وقتی خواب هستم او را له کنم. من مانند کوسه‌ای می‌خوابم که در شب شنا می‌کند. هرگز از حرکت نمی‌ایستم، و در تاریکی انگار با باله‌هایم به‌سرعت، بین وحشت و فداکاری کامل حرکت می‌کنم.