معرفی و دانلود کتاب عشق پیچیده: کتاب اول مجموعه پیچیده

معرفی کتاب عشق پیچیده: کتاب اول مجموعه پیچیده

عاشقانه‌ای پرشور یا روایتی از ترس‌های درونی؟ ماجرای کتاب عشق پیچیده از جایی آغاز می‌شود که جاش چن برای یک مأموریت پزشکی راهی سفر می‌شود و از الکس دوست صمیمی‌اش می‌خواهد در غیاب او مراقب خواهرش ایوا باشد. همین درخواست ساده، جرقه‌ی رابطه‌ای احساسی میان ایوا و الکس را می‌زند. رابطه‌ای که نه سرراست و نه بی‌دردسر. این رمان عاشقانه معاصر، نخستین جلد از مجموعه‌ی پیچیده به قلم آنا هوانگ است؛ مجموعه‌ای که مورد استقبال جامعه‌ی بوکتاک (کتاب‌دوستان فعال در تیک‌تاک) قرار گرفته و مخاطبان اصلی آن را جوانان تشکیل می‌دهند.

درباره‌ی کتاب عشق پیچیده

عشقی که آنا هوانگ (Ana Huang) در رمان خود به آن می‌پردازد، واقعاً احساسی پیچیده است؛ چرا که با انواع روان‌زخم‌ها، احساسات درونی و خاطرات گذشته همراه است. الکس پسری ثروتمند، سخت و خشن است. دوست صمیمی‌اش جاش چن از او خواسته که در غیابش مراقب خواهرش باشد. الکس کارش را خوب بلد است؛ اما خیلی زود می‌فهمیم که حمایت او از ایوا، تنها از سر وظیفه نیست. او حتی ترس‌های ایوا را می‌شناسد و برای درمان آن‌ها تلاش می‌کند. بله رمان عشق پیچیده (Twisted Love) یک عاشقانه‌ی معاصر است؛ یعنی با دغدغه‌ها، زخم‌ها و روابطی سر و کار داریم که کاملاً در دنیای امروز قابل لمس هستند.

از ترس تا اعتماد؛ سفری که عشق آغاز می‌کند

ایوا از آب می‌هراسد؛ نوعی فوبیا که ریشه‌ در دوران کودکی‌اش دارد. الکس دست او را می‌گیرد و به دل ترس‌هایش می‌کشاند. اما ترس‌های خودش چه؟ کتاب عشق پیچیده را بخوانید و ببینید آنا هوانگ، چگونه لایه‌ به لایه نقاب‌های الکس را کنار می‌زند. همان‌طور که ایوا با کمک الکس با ترس‌هایش روبه‌رو می‌شود، الکس نیز ناچار است با گذشته‌ی تاریک و زخم‌های پنهانی خودش مواجه شود؛ زخم‌هایی که سال‌ها پشت چهره‌ی سرد و بی‌احساسش پنهان کرده بود.

اما این تمام ماجرا نیست؛ آنا هوانگ غافلگیری ویژه‌ای برای مخاطبان جوانش دارد. فقط این را بدانید که الکس در دوراهی سختی قرار می‌گیرد و در نهایت او است که باید تصمیم بگیرد که در روشنایی عشق بماند یا راهی را انتخاب کند که دوباره او را به همان تاریکی آشنا برمی‌گرداند. برای بازگشت به عشق، مسیر سختی پیش روی الکس است. در این میان وجدانش است که به او نقب می‌زند، آیا این عشق پیچیده ارزش جنگیدن و باز پس گرفتن ندارد؟

ترجمه‌ی روان مهدیه ترنم، لذت خواندن رمان عاشقانه‌ی عشق پیچیده را دوچندان کرده است؛ نشر مات این رمان احساسی را منتشر کرده و در اختیار علاقه‌مندان قرار داده است.

افتخارات کتاب عشق پیچیده

• معرفی‌شده به‌عنوان یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های وب‌سایت آمازون
• حضور در فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز
• حضور در فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌های وال استریت ژورنال
• حضور در فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌های یو اس ای تودی

نکوداشت‌های کتاب عشق پیچیده

• کتاب خیلی خوبی است. مدت‌ها بود که در قفسه‌های کتاب‌های خوانده‌نشده نگهش داشته بودم و هیچ‌وقت سراغش نرفته بودم. داستان فوق‌العاده‌ای دارد و رابطه‌ی ایوا و الکس خیلی بامزه و دوست‌داشتنی است. البته صحنه‌های عاشقانه‌ی رمان هم بسیار جذاب هستند. همچنین رابطه‌ی شوخ‌طبعانه‌ی میان ایوا و برادرش را خیلی پسندیدم. (کاربر آمازون)
• نیمه‌ی دوم رمان عشق پیچیده، به اندازه‌ی نیمه‌ی اول جذاب نبود و اصلاً روان پیش نرفت. انگار در یک فصل داشتم از رابطه‌شان لذت می‌بردم و در فصل بعد ناگهان رابطه‌ی عاشقانه‌ی شخصیت‌ها حوصله‌سربر شد. با این حال، شخصیت‌ها را دوست داشتم و از الگوی قهرمان عبوس و دختر آفتابی داستان لذت بردم. دوستی میان دخترها هم بخش مورد علاقه‌ام در کل کتاب بود. من عاشق یک گروه دخترانه‌ی حامی و بامزه‌ام و همین باعث شد بخواهم کتاب‌های دیگر این مجموعه را بخوانم؛ مخصوصاً جولز! همچنین از جبران کردن درست و حسابی الکس خوشم آمد. قدردان تمام کارهایی هستم که او برای پس گرفتن عشقش انجام داد و این‌که ایوا هم کار را برایش آسان نکرد. در مجموع، این شروع محکمی برای مجموعه بود و برای ادامه‌ی آن انتظارات بالایی دارم. (کاربر گودریدز)

کتاب عشق پیچیده برای شما مناسب است اگر

• به داستان‌های عاشقانه و رمانتیک علاقه‌مند هستید و به دنبال داستانی هستید که هم شیرین باشد و هم پرکشش.
• پس از خواندن یک رمان سخت و سنگین، می‌خواهید سراغ یک روایت ساده، دلنشین و در عین حال پر از لایه‌های روانشناختی بروید.
• از مخاطبان جدی ادبیات آمریکا و چین هستید و دوست دارید آثار نویسندگان آمریکایی محبوب و پرفروش را بخوانید.

در بخشی از کتاب عشق پیچیده: کتاب اول مجموعه پیچیده می‌خوانیم

من در گالری مک کان با آون همکار بودم؛ جایی که در یک‌سال‌و‌نیم گذشته آنجا دستیار گالری بودم. پدرم هرگز آشکارا با اینکه من حرفۀ عکاسی را دنبال کنم مخالفت نکرده بود، ولی مشخص کرده بود که برای هیچ‌کدام از ابزار عکاسی مورد نیازم تأمین مالی‌ام نمی‌کند. شهریۀ دانشگاه و هر هزینۀ دیگری را که مربوط به آن می‌شد پرداخت می‌کرد، ولی اگر لنز، دوربین یا سه‌پایۀ جدیدی لازم داشتم هزینه‌اش به عهدۀ خودم بود.

سعی می‌کردم چنین مخالفت بیان‌نشده‌ای ناراحتم نکند. همین که بدون هیچ وام دانشجویی‌ای فارغ‌التحصیل می‌شدم، یعنی خیلی خوش‌شانس بودم. کار زیاد هم من را نمی‌ترساند. این حقیقت که هزینۀ هرکدام از ابزارهای مورد نیازم را با پول خودم داده بودم باعث می‌شد بیشتر قدرشان را بدانم و از کارم در مک کالن که یکی از باپرستیژترین گالری‌های عکاسی در شمال شرق ایالت بود، لذت می‌بردم. همکارانم را هم دوست داشتم؛ هرچند مطمئن نبودم بعد از کاری که الکس کرد آون دیگر بخواهد کاری به کار من داشته باشد.

باورم نمی‌شد تا این حد پررو باشد که آن‌طور پیدایش شود و برایم رئیس‌بازی دربیاورد، همکارم را تهدید کند و جوری رفتار کند انگار من... کارمند زیردستش هستم. حتی جاش هم تا‌به‌حال این‌قدر زیاده‌روی نکرده بود.

با عصبانیت با چنگالم به ماست میوه‌ای‌ام حمله کردم. بریجت آهی کشید و گفت: «به نظر می‌یاد اتفاق جالبی رو از دست دادم، همۀ چیزهای سرگرم‌کننده وقتی اتفاق میفتن که من نیستم.»