معرفی و دانلود کتاب رود پرستاره‌ی آسمان

معرفی کتاب رود پرستاره‌ی آسمان

کتاب رود پرستاره‌ی آسمان داستانی پر از ماجراجویی و رمز و راز است که بر اساس افسانه‌های چینی شکل گرفته؛ جایی که ماه ناپدید شده، آسمان شب آه می‌کشد و فقط یک پسر جوان متوجه این حادثه شده است. گریس لین در این داستان با ترکیبی از فانتزی، افسانه و رشد شخصیت، اثری خلق کرده که هم تخیل را شعله‌ور می‌کند و هم قلب را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

درباره‌ی کتاب رود پرستاره‌ی آسمان

پسری به نام رِندی از خانه فرار کرده و خود را در دهکده‌ای کوچک و دورافتاده به نام «دهکده‌ی آسمان پاک» می‌یابد. او به‌عنوان شاگرد در مهمان‌خانه دهکده مشغول به کار می‌شود. پس از مدتی، رندی متوجه می‌شود که در این دهکده چیزی عجیب رخ داده است. ماه از آسمان ناپدید شده و شب‌ها آسمان ناله می‌کند. ولی تقریباً هیچ‌کس جز رِندی متوجه نبودن ماه نشده است. از طرف دیگر، مردم دهکده همگی عجیب‌اند. پسر صاحب مهمان‌خانه گم شده، پیرمردی حیوان خانگی‌اش را نمی‌شناسد، همسایه‌ها مدام جروبحث دارند و صدای گریه‌ای رمزآلود در شب شنیده می‌شود. در این وضعیت، زنی مرموز به مهمان‌خانه می‌رسد. حضور این زن هم بر سرنوشت رندی تأثیر می‌گذارد و هم راز نبودن ماه را آشکار می‌کند. این کتاب با عنوان رود پرستاره‌ی آسمان (Starry River of the Sky) داستانی فانتزی از گریس لین (Grace Lin)، برنده‌ی جایزه‌ی نیوبری است که ریشه در ادبیات کهن چین دارد.

فانتزی فولکلوریک درباره یافتن ماه، معنا و بازگشت به خانه

گریس لین در کتاب رود پرستاره‌ی آسمان رمانی در ژانر فانتزی خلق کرده که ریشه در افسانه‌ها و داستان‌های عامیانه‌ی چینی دارد. او با مهارت از شیوه‌ی داستان در داستان استفاده کرده است. به صورتی که شخصیت‌ها قصه‌هایی می‌گویند که هم برای خودشان اهمیت دارد، هم به پیش‌برد داستان اصلی کمک می‌کند. در این رمان، رِندی با گذر از ماجراها، رمز و رازها و افسانه‌ها از پسری سرگردان به جوانی تبدیل می‌شود که مسئولیت می‌پذیرد و به همبستگی و بخشش می‌رسد. همه‌ی این‌ها در کنار هم از دلایل موفقیت کتاب هستند.

در پایان باید گفت، رمان رود پرستاره‌ی آسمان رمانی تصویری و دلنشین است که با تکیه بر فولکلور چینی، داستانی پر از رمز، نشانه و معنا ارائه می‌دهد. این کتاب با ترجمه‌ی نوشین ابراهیمی و چاپ نشر افق نه فقط سرگرم‌کننده است، بلکه حامل مفاهیمی عمیق مثل هویت، بخشش و قدرت قصه‌گویی است.

جوایز و افتخارات کتاب رود پرستاره‌ی آسمان

• نامزد جایزه یادبود جودی لوپز برای ادبیات کودکان در سال 2013
• انتخاب سردبیر بوک لیست
• بهترین کتاب سال از نگاه پابلیشرز ویکلی
• بهترین کتاب سال برای مقطع راهنمایی از نگاه سایت خبری آتلانتیک وایر

نکوداشت‌های کتاب رود پرستاره‌ی آسمان

• کتاب رود پرستاره‌ی آسمان، همراهی سحرآمیز است برای کتاب برنده جایزه نیوبری، جایی که کوه بوسه می‌زند بر ماه. این کتاب ناامیدتان نمی‌کند… نگارش گریس لین واضح و شاعرانه است. داستان‌پردازی‌اش پیچیده و تصاویرش جادویی است. همه این‌ها باعث می‌شوند این کتاب را با لذت تمام بخوانید. (بوک لیست)
• گریس لین با مهارت، داستان قهرمانش را در لایه‌هایی متناوب از فولکلور چینی می‌پیچد و یک بافت فرهنگی غنی پدید می‌آورد. تصویرسازی‌های دقیق، با رنگ‌هایی مثل جواهر و هنر نقطه‌ای که یادآور نقاشی سنتی چینی است، صحنه‌ها و تم‌های کلیدی را برجسته می‌کنند و به طراحی کلیِ اثر جلوه‌ای خیره‌کننده می‌دهند. [این کتاب] همراهی ارزشمند است برای کتاب جایی که کوه بوسه می‌زند بر ماه. (نقد و بررسی‌های کرکوس)
• ترکیب زنده و سرزنده‌ای از ماجراجویی، رمز و راز و فانتزی؛ همراه با شخصیت‌پردازی متقاعدکننده و زبانی مسحورکننده که بخش عظیمی از خوانندگان را مفتون خود خواهد کرد. (پابلیشرز ویکلی)

کتاب رود پرستاره‌ی آسمان برای شما مناسب است اگر

• 9 تا 12 سال سن دارید و به دنیای فانتزی، فولکلور و ماجراهای جادویی علاقه‌مندید.
• عاشق افسانه، قصه و ادبیات کودک و نوجوان با مفاهیم عمیق و زیبایی بصری هستید.
• دوست دارید در قالب یک داستان فانتزی با افسانه‌ها و اساطیر چینی آشنا شوید.

در بخشی از کتاب رود پرستاره‌ی آسمان می‌خوانیم

رندی خدمتکار مهمانخانه‌ی آسمان پاک شد؛ قبلاً کار نکرده ‌بود و نمی‌دانست چطور باید جارو بکشد. وقتی جارو به دست گرفت، مجبور شد با نگاه کردن به پی کارش را یاد بگیرد. رُفتن دخترک را چنان بادقت نگاه می‌کرد که پی مطمئن شد دستش انداخته، ناراحت گفت: «‌برو آن اتاق را تنهایی تمیز کن.»

رندی که رفت، پی اضافه کرد: «کارت را درست انجام بده. آنجا بهترین اتاق مهمانخانه‌ست.»

لحن پی کافی بود که رندی بفهمد آن اتاق مایه‌ی غرور آنجاست. تخت بزرگ اتاق ساده نبود، کنده‌کاری‌هایی از تصویر مرغان بهشتی و شکوفه‌های آلو داشت و میز کنارش هم با آن جور بود. رنگ چوب چنان گرم و درخشان بود که انگار آن را توی عسل فرو کرده ‌بودند. پارچه‌های ابریشم روی دیوار آویزان کرده و از کدوهای نقش‌ونگاردار و روغن جلاخورده به جای گلدان استفاده کرده بودند.

رندی پوزخندی زد و گفت: «بهترین اتاق مهمانخانه.» بعد نقش گل صدتومنی را مسخره کرد و ادامه داد: «حتی خدمتکارهای پدرم چنین چیزی را خوب نمی‌دانند.»

اما همین‌که کلمه‌ها از دهانش خارج شدند، خشکش زد و چهره‌اش درهم رفت. دیگر چیزی نگفت و مشغول تمیزکردن و برق انداختن شد. گردوخاک و کثیفی را چنان از پنجره بیرون می‌ریخت که انگار می‌خواست کلمه‌ها را پاک کند و اثری از چیزی که گفته ‌بود باقی ‌نگذارد. وقتی کارش تمام شد، اتاق به قدری تمیز بود که حتی پی نتوانست ایراد بگیرد.