معرفی و دانلود کتاب یتیم ورشو

معرفی کتاب یتیم ورشو

کتاب یتیم ورشو یک رمان تاریخی قدرتمند و تأثیرگذار است. داستانی از امید، مقاومت و انسانیت در دل تاریکی جنگ جهانی دوم. کلی ریمر در این کتاب از قهرمانان واقعیِ جنگ جهانی دوم الهام گرفته و به‌شکلی دلهره‌آور و نفس‌گیر، زندگی، عشق، رنج و بقا را در ورشوی اشغال شده به تصویر می‌کشد. این اثر که از کتاب‌های پرفروش نیویورک تایمز است، از همان صفحات آغازین، خواننده را دل‌نگران و امیدوار با شخصیت‌ها همراه می‌کند.

درباره‌ی کتاب یتیم ورشو

در بهار سال 1942 در ورشو، الزبیتا رابینِک جوان درمی‌یابد که تغییرات وحشتناکی در همسایگی‌اش در گتوی ورشو در جریان است؛ جایی که یهودیان مجبورند تحت قوانین نازی‌ها زندگی کنند. او که به‌ظاهر زندگی راحتی در سمت آریایی شهر دارد، با دیدار دختری پرستار به نام سارا وارد دنیایی خطرناک از فریب و قهرمانی می‌شود. الزبیتا با استفاده از مدارک سارا، کودکان را قاچاقی از گتو خارج می‌کند و با حقیقت تلخ جنگ، گرسنگی، ترس و بی‌رحمی روبه‌رو می‌شود. هم‌زمان، رومن گورکا، نوجوانی یهودی و ساکن گتو که برای حفظ خانواده‌اش و فرار از قساوت جنگ تلاش می‌کند، وارد گروه مقاومت می‌شود. مسیر این دو جوان در دل وحشت و ظلم، به هم گره می‌خورد. عشقی شکل می‌گیرد، اما جنگ و تباهی همه چیز را تهدید می‌کند. کلی ریمر (Kelly Rimmer) کتاب یتیم ورشو (The Warsaw Orphan) را با الهام از واقعیت نگاشته است.

یتیم ورشو؛ بر گرفته از زندگی قهرمانان مردمی

رمان یتیم ورشو برگرفته از تلاش‌های واقعیِ زنانی چون ایرنا سندلر، پرستار و مددکار اجتماعی لهستانی است که در جنگ جهانی دوم و اشغال لهستان، هزاران کودک یهودی را از گتوی ورشو نجات دادند و با تهیه شناسنامه‌های جعلی و سپردن کودکان به خانواده‌های غیریهودی یا صومعه‌ها، به آن‌ها هویتی تازه بخشیدند. کلی ریمر که از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز، وال استریت ژورنال و یو اس ای تودی‌ست، در رمان یتیم ورشو نجات کودکان یهودی را محور داستان خود قرار داده است. او با تحقیق دقیق و توجه به اسناد و روایت‌های آن دوره، تصویری ملموس و واقع‌گرا از شرایط زندگی در گتو، مقاومت زیرزمینی و تلاش برای بقا خلق کرده است. درعین‌حال، با افزودن عناصر داستانی و احساسی، مانند عشق، امید و رستگاری، توانسته داستانی انسانی، تأثیرگذار و احساسی پدید آورد که هم ریشه در واقعیت و هم بار عاطفی قوی دارد. او در این رمان تاریخی، فقط داستان جنگ و خشونت را نشان نمی‌دهد، بلکه همبستگی، شجاعت، امید و قدرت روح انسان را در برابر ظلم یادآوری می‌کند. این کتاب خاطره قربانیان و قهرمانان دوره‌ی هولوکاست را زنده نگه می‌دارد و نشان می‌دهد چطور عشق و مهر می‌تواند در تاریک‌ترین لحظات هم تاب بیاورد.

کتاب یتیم ورشو رمانی تاریخی، پر احساس و تکان‌دهنده است که روایتی تاریک و رویدادهایی سخت و دلخراش دارد، اما در پایان پیام مقاومت، انسانیت و ارزش زندگی را زنده نگه می‌دارد. کتابسرای تندیس این کتاب کلی ریمر را با ترجمه‌ی فرنوش جزینی منتشر کرده تا تجربه‌ای عمیق و تکان‌دهنده را در اختیار مخاطب فارسی‌زبان قرار دهد.

نکوداشت‌های کتاب یتیم ورشو

• تفسیر نفس‌گیر و تکان‌دهنده‌ی کلی ریمر از جنگ در لهستان تحت اشغال نازی‌ها، درباره‌ی زندگی، مقاومت، بقا و عشق، خواننده را صفحه‌به‌صفحه مجذوب خود می‌کند. داستان الزبیتا تصویری دقیق و پژوهش‌شده از تاریک‌ترین ساعت‌های تاریخ ارائه می‌دهد و روایت جست‌وجوی یتیمی را برای یافتن جایگاه خود در جهان به نمایش می‌گذارد. (لیزا وینگیت، نویسنده‌ی پرفروش‌ترین نیویورک تایمز برای کتاب‌های «پیش از آنکه مال تو باشیم» و «کتاب دوستان گمشده»)
• مهیج... کلی ریمر کارش را عالی انجام داده و ورشو را در دوران جنگ جهانی دوم زنده کرده است. رمان یتیم ورشو به‌سادگی ارزش خود را اثبات می‌کند. (پابلیشرز ویکلی)
• جذاب و پراحساس و در مورد زمینه تاریخی آن به‌خوبی مطالعه شده است. (بوک لیست)

کتاب یتیم ورشو برای شما مناسب است اگر

• به رمان‌های تاریخی با محوریت جنگ جهانی دوم و هولوکاست علاقه‌مندید.
• داستان‌های احساسی، انسانی و تأثیرگذار درباره شجاعت، مقاومت و امید برایتان جذابیت دارد.
• می‌خواهید در بستری از داستان درباره‌ی حقایق تاریخی بخوانید و با سرنوشت واقعی انسان‌ها در سخت‌ترین شرایط آشنا شوید.

در بخشی از کتاب یتیم ورشو می‌خوانیم

قبل از جنگ، خانواده‌ی من تنها ساکنان یک آپارتمان سه‌خوابه با فضای وسیع در خیابان میلا بودند که از جنب‌وجوش و تکاپوی زیادی برخوردار بود؛ جایی که درست درمرکز محله‌ی یهودی‌نشینان ورشو قرار داشت. ناپدری من هم چند بلوک آن طرف‌تر، در کلینیک شخصی خود مشغول کار دندانپزشکی بود و پدر و مادرش هم در آپارتمان طبقه‌ی بالایی ما ساکن بودند. ما به هیچ‌وجه ثروتمند نبودیم، اما آرامش و رفاه نسبی داشتیم و از آن لذت می‌بردیم. من در دوران دبستان در چندین مدرسه متفاوت درس خوانده بودم و برای رفتن به دبیرستان با تراموا رفت‌وآمد می‌کردم و داویدِک تازه مشغول تحصیل در یک دبستان یهودی، درست چند بلوک آن‌سوتر از خانه بود. مادر، به خانه‌داری مشغول بود و در زمان‌های آزادی که داشت، به کارهای خیریه مشغول می‌شد.

امروز همان آپارتمان سه خوابه در خیابان میلا، هم خانواده‌ی ما، والدین ساموئل، دوستان سالمند آنان، آقا و خانم کوکلین اسکی و فرانکل و خانواده‌ی گروبلنی را در خود جای داده بود. گروبلنی‌ها زمانی در یک آپارتمانی کوچک در همان طبقه‌ای زندگی می‌کردند که والدین ساموئل ساکن بودند، درست طبقه‌ی بالای ما. زمانی که عدهی کثیری از مردم روانه‌ی آن‌جا شدند، آن‌ها مرتکب اشتباه شدند که به ملاقات ما آمدند و درهای خود را باز گذاشتند. موقعی که برگشتند، دو خانواده‌ی دیگر به مکان آن‌ها حمله کرده و دیگر از جایشان تکان نخوردند.