معرفی و دانلود کتاب شرکای جرم

معرفی کتاب شرکای جرم

یک مجموعه داستان کوتاه جنایی با چاشنی طنز و بازیگوشی! کتاب شرکای جرم با حضور زوج محبوب آگاتا کریستی، یعنی تامی و تاپنس برسفورد، رنگ و بویی تازه به دنیای داستان‌های کارآگاهی می‌دهد. این دو شخصیت که پیش‌تر در ماجراهای جاسوسی و پرخطر ظاهر شده بودند، این بار در قالب مدیر مؤسسه‌ی کارآگاهی وارد میدان شده و پرونده‌های جنایی را با تقلید از سبک کارآگاهان مشهور ادبیات مانند شرلوک هولمز، جان تورندایک، پدر براون و حتی هرکول پوآرو حل می‌کنند.

درباره‌ی کتاب شرکای جرم

آگاتا کریستی (Agatha Christie) در مجموعه داستان کوتاه شرکای جرم (Partners in Crime)، نه تنها به سنت کارآگاهی کلاسیک ادای احترام می‌کند، بلکه با طنز و خلاقیت، آن را به چالش می‌کشد. برای مثال می‌توانیم به داستان فرشته‌ای در آپارتمان اشاره کنیم. تاپنس در این داستان کوتاه، حوصله‌اش سر رفته و می‌خواهد شوهرش را به دل یک ماجراجویی جدید بکشاند. اما در آپارتمان ساکت و خلوت آن‌ها چیزی پیدا نمی‌شود جز یک قطعه عکس فوری که لکه‌ای سفید و کوچک بر آن نقش بسته. تامی آن لکه را شبیه به یک فرشته می‌بیند. این اتفاق ساده و به ظاهر بی‌اهمیت، همان جرقه‌ای است که مسیر داستان را تغییر می‌دهد.

شوخی با کارآگاهان مشهور ادبیات، به سبک آگاتا کریستی

تامی و تاپنس در این داستان کوتاه، با هم بگومگوی جذابی دارند که در میان زن و شوهرهای صمیمی بسیار رایج است. در پایان داستان نیز همان چیزی که تاپنس خواسته بود محقق می‌شود. آن‌ها به یک ماجراجویی تازه کشانده می‌شوند؛ هرچند به جذابیت ماجراهای جاسوسی دوران اوج آن‌ها نیست. در سایر داستان‌های مجموعه‌ی شرکای جرم نیز همین سبک شوخی و حرافی مشاهده می‌شود. گویی آگاتا کریستی خواسته است در این مجموعه، چهره‌ای متفاوت از کارآگاه‌بازی ارائه دهد؛ نه صرفاً معماهای پیچیده و قتل‌های مرموز، بلکه ترکیبی از طنز، روابط انسانی و بازی با قالب‌های شناخته‌شده‌ی ادبیات جنایی.

آگاتا کریستی در مجموعه داستان شرکای جرم، عمداً از جدیت آثار کلاسیک فاصله می‌گیرد و به جای آن، فضایی ساده‌تر خلق می‌کند؛ هر پرونده بهانه‌ای است برای نمایش تعامل‌های بامزه‌ی تامی و تاپنس و تقلید طنزآمیز آن‌ها از سبک کارآگاهان مشهور. این مجموعه‌ی دوست‌داشتنی از ادبیات بریتانیا را می‌توانید با ترجمه‌ی خوب فائزه اسکندری بخوانید که توسط انتشارات هرمس چاپ و منتشر شده است.

نکوداشت‌های کتاب شرکای جرم

• شرلوک هولمز، جان تورندایک، پدر براون و حتی پوآرو با طنزی دلنشین دستمایه‌ی تقلید قرار گرفته‌اند و گاهی نه فقط گفتگوها، بلکه شیوه‌ی پیدا کردن سرنخ‌ها هم عمداً شوخ‌طبعانه است. (Times Literary Supplement)
• این کتاب پر از ماجراها و داستان‌های هیجان‌انگیز است. من از تک‌تک داستان‌ها لذت بردم و نمی‌توانستم برای داستان بعدی صبر کنم. (کاربر آمازون)
• مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه که با کارآگاهان مشهور ادبیات شوخی می‌کنند؛ حتی با شرلوک هولمز و هرکول پوآروی آگاتا کریستی! بعضی از داستان‌ها واقعاً سرگرم‌کننده‌اند، برخی دیگر کاملاً بی‌اهمیت. در مجموع، مطالعه‌ی دلپذیری بود. (کاربر گودریدز)

اقتباس‌های سینمایی و فرهنگی از کتاب شرکای جرم

• برنامه‌ی تلویزیونی: داستان پرونده خانم گم‌شده (1950) از مجموعه‌ی شرکای جرم در قسمت دوازدهم از مجموعه‌ی 26 قسمتی (The Nash Airflyte Theater) مورد اقتباس قرار گرفت.
• برنامه‌ی تلویزیونی: در سال 1983، یک اقتباس تلویزیونی ده قسمتی با عنوان (Agatha Christie's Partners in Crime) ساخته شد.
• برنامه‌ی رادیویی: شرکای جرم در ژانویه‌ی 1953 به صورت یک سریال رادیویی 13 قسمتی اقتباس شد.

کتاب شرکای جرم برای شما مناسب است اگر

• به داستان‌های جنایی و معمایی علاقه‌مند هستید.
• پس از خواندن آثار مهم ادبیات کلاسیک و رمان‌های بلند آگاتا کریستی، می‌خواهید یک مجموعه داستان کوتاه ساده و روان را در دست بگیرید.
• از مخاطبان جدی ادبیات انگلستان هستید و نویسندگان انگلیسی را دنبال می‌کنید.

در بخشی از کتاب شرکای جرم می‌خوانیم

خانم لوگان با چشمانى پرسشگر نگاهش کرد.

چیزى در مورد زیبایى نمى‌دانم، ولى جوانى ... در طول جنگ در یک بیمارستان کار مى‌کردم. چیزهایى در مورد سم‌درمانى مى‌دانم. و به طور اتفاقى مى‌دانم که وقتى رایسین به مقدار کمى زیرپوستى تزریق شود باعث مصونیت مى‌گردد و پادرایسین تولید مى‌شود. در حقیقت اساس سم‌درمانى همین است. شما این موضوع را مى‌دانید، خانم لوگان. شما مدتى رایسین را به خودتان تزریق مى‌کردید. این‌طورى مى‌توانستید با بقیه مسموم شوید. شما به پدرتان در کار کمک مى‌کردید و همه چیز را در مورد رایسین و طرز تهیه و به دست آوردنش از دانه مى‌دانید. شما روزى را که دنیس رادکلیف بیرون بود انتخاب کردید. اگر همان موقع همراه لوئیس هارگریوز مسموم مى‌شد ممکن بود، قبل از او بمیرد. ولى اگر لوئیس اول بمیرد، دنیس پولش را به ارث مى‌برد و با مرگ دنیس شما وارث مى‌شدید. یعنى خویشاوند بعدى. یادتان است امروز صبح گفتید که پدرش پسرخاله بزرگتان است.

پیرزن با چشمان محزون به تاپنس نگاه کرد.

ناگهان فریادى وحشیانه از اتاق کنارى به گوش رسید. هانا بود. در دستش مشعل روشنى بود که دیوانه‌وار تکانش مى‌داد.

حقیقت گفته شد. او گناهکار است. خودم دیدم که کتاب را مى‌خواند و لبخند مى‌زد. همان موقع فهمیدم. کتاب را برداشتم، ولى سر درنیاوردم. ولى خداوند با من صحبت کرد. از خانم من متنفر بود، یعنى از بانوى خودش. همیشه حسادت مى‌کرد. از خانم دوست‌داشتنى من خانم لوئیس متنفر بود. ولى گناهکاران باید هلاک شوند. آتش خداوند آن‌ها را از پاى درمى‌آورد.

فهرست مطالب کتاب

1: فرشته‌اى در آپارتمان
2: یک قورى چاى
3: قضیه مروارید صورتى
4: قضیه مروارید صورتى (ادامه)
5: ماجراى غریبه بدشگون
6: ماجراى غریبه بدشگون (ادامه)
7: مراقب پادشاه باش
8: مرد روزنامه‌پوش
9: پرونده خانم گمشده
10: عینک مرد نابینا
11: مردى در مه
12: مردى در مه (ادامه)
13: جرق جرقى
14: جرق جرقى (ادامه)
15: راز سانینگدیل
16: راز سانینگدیل (ادامه)
17: خانه مخفى مرگ
18: خانه مخفى مرگ (ادامه)
19: ادله غیبت از محل وقوع جرم
20: دختر کشیش
21: رِد هاوس
22: چکمه‌هاى سفیر
23: مرد شماره 16
اعلام