معرفی و دانلود کتاب سه روز شادی

معرفی کتاب سه روز شادی

کتاب سه روز شادی، خواننده را با داستان ژاپنی درباره‌ی معنا و ارزش زندگی همراه می‌کند. سوگارو میاکی، نویسنده‌ی داستان، برای روایت قصه از عناصر تخیلی بهره گرفته است. ماجرای داستان درباره‌ی پسری جوان با نام کوسونوکی است. شخصیت اول قصه، در تصمیمی حیاتی و مهم، سی سال از عمر خود را در ازای دریافت پول می‌فروشد. این تصمیم، زندگی کوسونوکی را برای همیشه تغییر می‌دهد و اتفاق‌های جالبی در داستان رقم می‌زند.

درباره‌ی کتاب سه روز شادی

کتاب سه روز شادی (Three Days of Happiness)، داستانی احساسی و تأمل‌برانگیز را در خود گنجانده است. سوگارو میاکی (Sugaru Miaki)، نویسنده‌ی کتاب، مضمون‌های ارزش زندگی، اهمیت روابط انسانی و معنای واقعی خوشبختی را برای این قصه انتخاب کرده است. در این اثر، باور رایجی که پول، خوشبختی می‌آورد به چالش کشیده شده است.

داستان ژاپنی سه روز شادی، درباره‌ی کوسونوکی، پسری 19 ساله است. او دانشجو است و آه در بساط ندارد. اوضاع مالی این پسر نوجوان به اندازه‌ای خراب است که حتی پول خرید غذا ندارد. پس از چندین روز گرسنگی، کوسونوکی، در محل کار از حال می‌رود. ناخوش‌احوالی، او را وادار به مرخصی می‌کند و تعدادی از سی.‌دی‌ها و کتاب‌هایش را برای تأمین مخارج زندگی بفروشد. در حین فروش کتاب‌ها در کتابفروشی، از رازی مهم باخبر می‌شود. مکانی وجود دارد که می‌تواند سال‌های باقی‌مانده‌ی عمرش را در ازای دریافت پولِ نقد، بفروشد. این راز برای کوسونوکی که وضع مالی نامناسبی دارد، وسوسه‌کننده به نظر می‌رسد.

ایده‌ی سوگارو میاکی برای معاوضه‌ی عمر با پول

شخصیت اول داستان، انگیزه‌ی واقعی برای ادامه‌ی زندگی ندارد. در نتیجه، راه مکانی را در پیش می‌گیرد که در آن می‌تواند عمرش را بفروشد. در این مکان، بانوی خریدارِ عمر به کوسونوکی می‌گوید که زندگی‌اش را به مبلغ سیصد هزار یِن، می‌خرد. در سازوکار خرید عمر، قیمت زندگی هر فرد بر اساس تأثیری که بر جهان و اطرافیانش گذاشته، محاسبه می‌شود. کوسونوکی در حین حساب و کتاب خریدار عمر، متوجه می‌شود که فقط سی سال و سه ماه تا مرگ فاصله دارد.

وخامت اوضاع مالی، چاره‌ای برای کوسونوکی باقی نمی‌گذارد و مجبور می‌شود سی سال از عمرش را بفروشد و فقط 3 ماه از عمرش را برای خودش نگه دارد و زندگی کند. پس از این معامله‌ی عجیب، شخصیت اول داستان به خانه‌اش باز می‌گردد. در هنگام رسیدن به منزل، بانوی خریدار عمر را می‌بیند که جلوی درِ خانه منتظر اوست. این بانوی خریدار به کوسونوکی می‌گوید که از اکنون تا پایان عمرش، بر کارهای او نظارت دارد و مواظب است که کار احمقانه‌ای مانند خودکشی انجام ندهد. سوگارو میاکی، در ادامه‌ی داستان، کوسونوکی را در مسیری قرار می‌دهد تا معنای واقعی خوشبختی، حسرت‌ها و ارزش حقیقی زندگی را کشف کند.

این داستان ژاپنی را انتشارات نگاه آشنا با ترجمه‌ی مهدیه روستایی، چاپ و روانه‌ی بازار کرده است.

نکوداشت‌های کتاب سه روز شادی

• داستانی واقعاً عمیق و به‌راستی زیبا. سوگارو میاکی، خواننده را در موضوعات بسیار واقع‌گرایانه غوطه‌ور می‌کند؛ به رغم محتوای سنگین داستان، پایان بندی رضایت بخشی داشت. صادقانه بگویم، داستان ژاپنی سه روز شادی از آن دسته کتاب‌هایی است که به شما می‌آموزد قدر زندگی و عزیزان اطرافتان را بدانید و همچنین به شما یاد می‌دهد که زندگی چقدر کوتاه است. حتماً آن را بخوانید، واقعاً شگفت‌انگیز است. (کاربر آمازون)
• من واقعاً از ایده‌ی اصلی و مفهومی که در سراسر این کتاب مورد کاوش قرار گرفته، لذت بردم. همچنین فکر می‌کنم کتابی است که ارزش بالایی برای خواندن دارد و هر کسی که کنجکاو است باید آن را در دست بگیرد. سوگارو میاکی، داستان را به اندازه‌ای جذاب نوشته که ارزش چندین بار خواندن دارد. (کاربر آمازون)

کتاب سه روز شادی برای شما مناسب است اگر

• به مطالعه‌ی داستان‌های ژاپنی علاقه دارید.
• در فکر خواندن داستانی درباره‌ی معنای زندگی هستید.
• به دنبال داستان ژاپنی عاشقانه‌ی غم‌انگیز می‌گردید.

در بخشی از کتاب سه روز شادی می‌خوانیم

می‌دانستم که نه‌تنها ظاهرم، بلکه صدایم هم تغییر کرده‌است. حدود نیم اکتاو بالاتر رفته ‌بود و در کمال تعجب به‌ نظر می‌رسید که تازه محدودۀ طبیعی‌اش را پیدا کرده‌ و برای گوش خیلی لذت‌بخش‌تر بود.

در حالی که به من نگاه می‌کرد، با تعجب ساختگی گفت: «هومم... پس به دفعۀ بعدم فکر می‌کنی؟»

«آره، تازه به دفعه‌های بعدترشم فکر می‌کنم.»

با خنده گفت: «حداقل صداقت داری.»

دقیقاً جوابی بود که فکر می‌کردم هیمنو می‌گوید. او نسبت‌به ده سال پیش اصلاً عوض نشده ‌بود. همان کنایه‌های مخصوص خودش را داشت، جوری‌که با گفتنشان نوعی صمیمیت در صحبت‌هایش پیدا می‌شد.

از تونل گذشتیم و به خیابان رفتیم. من چترم را باز کردم و هیمنو آن را از دستم گرفت و بین خودمان نگهش داشت.

«تو همیشه چترت رو یادت می‌رفت، خودت رو زیر چتر من جا می‌کردی.»

گفتم: «درسته.» سپس آن را از دستش گرفتم و نزدیک‌تر رفتم. «پس این‌دفعه می‌تونیم برعکس پیش بریم، نه؟»

«بله.»

فهرست مطالب کتاب

1. یک قول ده‌ساله
2. شروعِ یک پایان
3. ناظر نشسته
4. تلاش برای یافتن پاسخ
5. هر چیزی که از این لحظه اتفاق می‌افتد
6. کسی که تغییر کرد، کسی که نتوانست تغییر کند
7. غارت صندوق یادگاری
8. اقدامات نامناسب
9. باورش خیلی سخت است
10. به تنها آشنای قدیمی‌ام
11. دلیلی برای بازدید از دستگاه‌های فروش خودکار
12. دروغگو و آرزوی کوچک
13. یک احتمال قطعی
14. دوران غم
15. هدیه‌ای از میاگی
سخن پایانی