معرفی و دانلود کتاب شبهای بیمهتاب
برای دانلود قانونی کتاب شبهای بیمهتاب و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب شبهای بیمهتاب
در دل سرمای پاییز، مهتاب با گامهای پرشور به دانشگاه قدم میگذارد و فصلی نو در زندگیاش آغاز میشود؛ فصلی که ماجراهای بسیاری از عشق تا حسرت دوری را به دنبال دارد. مهناز همدانی زاده در کتاب شبهای بیمهتاب رمانی عاشقانه خلق کرده و در آن فراز و نشیبهای زندگی یک دختر را پس از ورود به دانشگاه به نمایش گذاشته است.
دربارهی کتاب شبهای بیمهتاب
در یکی از گرمترین شبهای شهریور، مهتاب همایونی که در کنکور شرکت کرده و انتظار گرفتن نتیجه را میکشد، کُد رهگیری خود را در سایت سازمان سنجش وارد میکند. او که بهشدت مضطر است و زیر لب آیةالکرسی میخواند، با دیدن نام خود بر صفحهی کامپیوتر، فریادی از سر شادی میدهد، با خوشحالی دستانش را به هم میکوبد و با شتاب به طبقهی پایین میدود تا خبر قبول شدنش در دانشگاه سراسری و رشتهی فلسفه را به والدینش، محمود آقا و نیره خانم، بدهد. با شروع پاییز و آغاز سال تحصیلی جدید، مهتاب به دانشگاه میرود. او که پا به دنیای بزرگسالی گذاشته، با ورود به دانشگاه فصلی تازه از زندگی را آغاز میکند. مهتاب به خاطر آشنایی با استاد پورزند، بیشتر به فلسفه علاقهمند میشود و پورزند هم توجه ویژهای به او دارد. از طرف دیگر، مهتاب در کلاس با پسری به نام سیاوش آشنا میشود که آیندهی او را تحت تأثیر قرار میدهد. این آشناییها، مهتاب را با چالشهای جدیدی در زندگی و روابط اجتماعی روبهرو میکند و ماجراهای زیادی را به دنبال دارد. مهناز همدانی زاده در کتاب شبهای بیمهتاب داستانی عاشقانه و اجتماعی از زندگی دختری خلق کرده است که با تلاش و پشتکار، سعی در پیشرفت در تحصیل و زندگی اجتماعیاش دارد.
مهناز همدانی زاده در کتاب شبهای بیمهتاب داستانی عاشقانه از زندگی دختری میگوید که با ورود به دانشگاه با محیطهای تازه و آدمهای جدیدی آشنا میشود و به این طریق به درک عمیقتری از خود و دنیای اطرافش میرسد. نویسنده این کتاب را با فصلهای کوتاه و زبانی ساده و روان نگاشته و در آن به روابط انسانی، چالشهای زندگی روزمره، جدالهای عشقی و ناکامیهای احساسی میپردازد.
کتاب حاضر را انتشارات پرسمان منتشر کرده است.
کتاب شبهای بیمهتاب برای شما مناسب است اگر
- دوست دارید داستانی عاشقانه از زندگی دختری سختکوش بخوانید.
- به داستانهایی با کشمکشهای عاشقانه و رقابتهای عشقی علاقهمندید.
در بخشی از کتاب شبهای بیمهتاب میخوانیم
با گذشت چند روز، همچنان رابطهی سیاوش با مهتاب سرد بود و هنوز خشم در کلام و رفتار سیاوش مشهود مینمود. مهتاب هم بهناچار با این قضیه کنار آمده بود هرچند سعی میکرد زیاد جلوی چشم سیاوش نباشد؛ با این حال دلش میخواست این اوقات تلخیها و بی مهریها و اخلاق سرد و خشک سیاوش خیلی زود به اتمام میرسید. دلش میخواست سیاوش همانی باشد که قبلاً بود؛ مهربان و با درایت در عین حال جدی و منطقی، همانی که مهتاب دلش برای صفات بارز او ضعف میرفت.
مدت یک از آغاز اختلافهایشان گذشته بود و هنوز هیچ آثاری از مهر و محبت در چهرهی سیاوش دیده نمیشد.
با فرارسیدن تعطیلات قبل از امتحانات پایان ترم، فرصت مغتنمی بود تا مهتاب برای رهایی از این معضل چاره اندیشی نماید.
در آخرین روز برپایی کلاسها، مهتاب وقتی از دانشگاه به خانه بازگشت؛ بعد از آنکه لباسش را عوض کرد؛ نگاهش به عکس روز عقدکنان خودشان افتاد که بر روی میز توالت قرار داشت، عکس مهتاب و سیاوش با فیگور ایستاده و نشسته و دسته گل عروس با گلهای رُز نیمه باز و روبانهای حریر و بلندی که از روی مانتواش به پایین سُر خورده بود و جلوهی خاصی به عکس عروس بخشیده بود. با چشمانی تر قاب را برداشت و بوسهای به عکس سیاوش زد و لحظاتی نگاهش بر روی عکس سیاوش ماسید و با خودش گفت: «کاش میدونستی که چقدر دوستت دارم! مرگ و زندگی من همش در گروی محبت توئه، من بدون تو هیچم!» سپس نگاهی به عکس خودش انداخت، برق شادی در چشمانش موج میزد؛ با خودش میاندیشید: «اون روز زیر سایهی سیاوش با چه امید و آرزویی روی صندلی نشستم و توی اون لحظات من از خدا هیچ آرزوی دیگهای نداشتم چون من خوشبختترین زنِ روی زمین بودم، اما الان انگار نه انگار که زیر یه سقف زندگی میکنیم، چقدر بیقرارشم! به اندازهی یه دنیا دلم براش تنگ شده!».
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب شبهای بیمهتاب |
نویسنده | مهناز همدانی زاده |
ناشر چاپی | انتشارات پرسمان |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 812 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-187-105-4 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |