معرفی و دانلود کتاب صوتی تصاویر پنهان

معرفی کتاب صوتی تصاویر پنهان

برای رسیدن به رستگاری، باید با کمال میل پا به تاریکی بگذاری... جیسون ریکولاک در کتاب صوتی تصاویر پنهان که یکی از محبوب‌ترین رمان‌های جنایی و ترسناک سال‌های اخیر بوده و عنوان پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز را نیز از آن خود کرده، داستان دختر جوانی را تعریف می‌کند که پس از ترک اعتیاد و تلاش برای بازگشت به زندگی عادی، ناخودآگاه پایش به پرونده‌ی قتلی مرموز و پنهان باز می‌شود...

درباره‌ی کتاب صوتی تصاویر پنهان

اعتیاد ماهیت عجیبی دارد. این‌طور نیست که تنها به مصرف یک ماده عادت کنید و بعد جسم و ذهنتان از این عادت آسیب ببیند. پا گذاشتن به حدود اعتیاد بیشتر شبیه وارد شدن به یک لجن‌زار است. نه فقط چون تسلیم شدن در برابر میلی آسیب زننده کار کثیفی است و اختیار انسانی‌تان را زیر سؤال می‌برد؛ از این جهت که حتی وقتی پاک شدید و اعتیاد را کنار گذاشتید، آثار کثافت و لجنی که پیش از این در آن بودید شما را رها نمی‌کند. از یک سو دیگران معتقدند که شما همچنان امکان لغزیدن و بازگشت به همان لجن‌زار را دارید و از سویی دیگر مغزتان است که دست از نافرمانی برنمی‌دارد. این‌طور می‌شود که حتی بعد از شکست دادن غول اعتیاد - که پیش از این فکر می‌کردید سخت‌ترین بخش ماجراست و بعد آن همه‌چیز درست می‌شود - مسیر همچنان باتلاقی و فرسایشی باقی می‌ماند. این درست همان وضعیتی بود که مالوری کویین، شخصیت اصلی کتاب صوتی تصاویر پنهان (Hidden Pictures) اثر جیسون ریکولاک (Jason Rekulak) تجربه‌اش می‌کرد.

رمان صوتی تصاویر پنهان؛ روایتی از پاکی، بی‌اعتمادی و یک فرصت تازه

به تازگی بیست ساله شده بود، اما چنان مسیر پرتنشی را پشت سر گذاشته بود که حس می‌کرد سال‌های زیادی از عمرش گذشته است. مالوری دختر جوانی بود که به خاطر اعتیاد از رفتن به دانشگاه بازمانده بود، اما درست در همین اواخر عزم کرده و اعتیاد را شکست داده بود. برخلاف تصورش، مسیر بعد از ترک اعتیاد آن‌قدرها هم ساده نبود، اما او امیدش را از دست نمی‌داد و تمام تلاشش را می‌کرد که پاکی هجده‌ماهه‌اش، با هیچ وسوسه‌ای خدشه‌دار نشود. گاهی ذهنش با او همکاری نمی‌کرد؛ برای مثال یادش نمی‌آمد که برخی اتفاقات را در واقعیت تجربه کرده یا تحت تأثیر مواد مخدر چنین تجربه‌ای داشته است. این وضعیت گرچه آزاردهنده، اما طبیعی بود. درست مانند برخورد دیگران با او به عنوان کسی با سابقه‌ی اعتیاد که گرچه ناامیدکننده، اما باز هم طبیعی بود.

در رمان صوتی تصاویر پنهان می‌شنویم که مالوری بعد از تجربه‌ی بی‌اعتمادی‌های فراوان از بابت سابقه‌اش، بالاخره توانست به عنوان پرستار بچه در خانه‌ی خانواده‌ی مکسول مشغول به کار شود. مکسول‌ها ثروتمند بودند، خانه‌ای بسیار بزرگ و دوست‌داشتنی داشتند و کاترین مادر خانواده نیز، محبت ویژه‌ای به مالوری داشت. بعد از پشت سر گذاشتن آن همه سختی، این وضعیت بهتر از آن به نظر می‌رسید که واقعی باشد. اما مالوری تصمیم گرفته بود باور کند این سرنوشت است که برای جبران گذشته‌ی سختش، مسیری هموار پیش پایش قرار داده.

تصاویر پنهان؛ داستانی درباره‌ی قتل، خیال و ترسی که جان می‌گیرد

در کتاب صوتی تصاویر پنهان اثر جیسون ریکولاک می‌شنویم که مالوری مسئول مراقبت از تدی مکسول می‌شود؛ پسرک پنج ساله‌ی بسیار شیرینی که فعالیت مورد علاقه‌اش نقاشی کشیدن است. او یک دوست خیالی به نام «آنیا» هم دارد که به گفته‌ی خودش، شب‌ها زیر تختش می‌خوابد و برایش قصه تعریف می‌کند. مالوری تلاش می‌کند با مهربانی پای صحبت‌های تدی درمورد آنیا بنشیند تا بلکه این خیال از سر پسرک بیفتد. طبق آنچه مادر تدی گفته، وجود چنین خیالاتی در بچه‌ها طبیعی است و به مرور زمان هم از بین می‌رود. اما هم‌زمان شدن دو اتفاق به ظاهر ساده، وضعیت آرام و باثبات مالوری را دگرگون می‌کند...

میتسی، همسایه‌ی دیواربه‌دیوار آن‌ها که به قول کاترین تحت تأثیر مواد مخدر است، خبر رخ دادن قتلی را در ملک ماکسول‌ها به مالوری می‌دهد. البته این قتل، نزدیک به یک سده‌ی قبل در آن خانه رخ داده و حالا دیگر یکی از آن داستان‌های سرگرم‌کننده‌ای است که می‌توان در مورد این ملک تعریف کرد و عملاً جای نگرانی ندارد. قصه از این قرار است که سال‌ها پیش، زنی در کلبه‌ی مهمان این خانه (درست جایی که حالا مالوری در آن زندگی می‌کند) به قتل رسیده و جسدش هم هیچ‌وقت پیدا نشده است. نام زن «آنیا بارت» بوده و معمای مرگش تا همین امروز، حل‌نشده باقی مانده است. این خبر شوم، ریتم داستان کتاب صوتی تصاویر پنهان را تندتر و مهیج‌تر می‌کند.

گرچه شنیدن قصه‌ی این قتل و همچنین نام «آنیا» تا مدت‌ها ذهن فرسوده‌ی مالوری را به‌هم می‌ریزد، قصه‌ی این رمان ترسناک و جنایی زمانی به اوج خود می‌رسد که نقاشی‌های تدی کوچک از تصاویر ساده و بامزه‌ی خرس و خرگوش و بالون، به تصاویری زننده از صحنه‌های مختلف قتل یک زن تبدیل می‌شود. تدی به مالوری می‌گوید که دوستش آنیا داستانش را برای او تعریف می‌کند و از او می‌خواهد نقاشی این قصه‌ها را برایش بکشد. تدی همچنین وظیفه دارد آن نقاشی‌ها را به دست مالوری برساند، چرا که دوستش آنیا این‌طور خواسته است...

کتاب صوتی تصاویر پنهان کاری از نشر صوتی موج کتاب و انتشارات افراست. این رمان ترسناک را با ترجمه‌ی مهسا فیروزه چی و روایت آسیه گرجی می‌شنوید.

جوایز و افتخارات کتاب تصاویر پنهان

• بهترین کتاب سایت آمازون در سال 2022
• برنده‌ی جایزه‌ی کتاب ترسناک سال به انتخاب خوانندگان گودریدز در سال 2022
• بهترین کتاب سال بارنز اند نوبل (Barnes and Noble)
• کتاب پرفروش ملی
• بهترین کتاب سال ایندیگو

در نکوداشت کتاب تصاویر پنهان

• رمانی زیبا، هولناک و به‌طرز شگفت‌انگیزی سرشار از مهربانی. (CrimeReads)

کتاب صوتی تصاویر پنهان برای شما مناسب است اگر

• به دنبال رمانی در ژانر وحشت می‌گردید که ردپای عناصر فراطبیعی نیز در آن وجود داشته باشد.
• کنجکاوید معمای قتلی مرموز و قدیمی را کشف کنید.
• به دنبال داستانی جنایی هستید که هیجان بالایی داشته باشد.
• از شنیدن داستان‌های رازآلود و پر از تعلیق لذت می‌برید.

در بخشی از کتاب صوتی تصاویر پنهان می‌شنویم

تدی از روی پایم پایین می‌پرد تا به استقبال پدرش برود و من هم نقاشی‌ها را به کارولین پس می‌دهم و می‌گویم: «اینا واقعاً... جالب بودن.»

کارولین سر تکان می‌دهد و می‌خندد: «قسم می‌خورم که اون دیوونه و جن‌زده نیست. این فقط یه مرحله‌ی خیلی عجیبه خیلی از بچه‌ها دوست‌های خیالی دارن. تدی این دوست خیالی رو از خودش درآورده که یکی رو داشته باشه باهاش بازی کنه.»

«به نظر من که اون دوست خیالی خیلی هم عجیب‌وغریب به نظر نمی‌رسید. چطور می‌تونم این رو به یخچال آویزون کنم؟» کارولین نقاشی را چپه کرده و آن را لابه‌لای توده‌ی نقاشی‌های دیگر پنهان می‌کند و می‌گوید: «اما یه چیزی هست مالوری. شرط می‌بندم به محض اینکه تو کارت رو اینجا شروع کنی، تدی همه چیز رو درمورد این دوست خیالی فراموش می‌کنه. اون قراره با پرستار جدیدش کلی تفریح و سرگرمی داشته باشه.»

عاشق این طرز حرف زدنش می‌شوم، چون طوری این حرف را می‌زند که انگار مصاحبه تمام شده و من این شغل را به دست آورده‌ام و ما الان فقط در حال حل مسئله‌ها هستیم. می‌گویم: «مطمئنم زمین‌های بازی اینجا پر از بچه است و بهتون اطمینان می‌دم که تدی قبل از شروع مدرسه کلی دوست واقعی پیدا می‌کنه.»
کارولین می‌گوید: «عالیه!» از راهرو صدای نزدیک شدن گام‌هایی به گوش می‌رسد و کارولین به طرف من خم می‌شود و می‌گوید: «راستی، می‌خواستم درمورد شوهرم بهت هشدار بدم. راستش اون خیلی از سابقه‌ی تو راضی نیست. به خاطر مواد مخدر. برای همین دنبال بهانه است که بگه نه و ردت کنه. اما تو نگران نباش.»

«پس من باید چی...»

فهرست مطالب کتاب صوتی