معرفی و دانلود کتاب صوتی چهره‌ی عریان

معرفی کتاب صوتی چهره‌ی عریان

وقتی شب، سر آسوده به بالش می‌گذارید، قاتلی بی‌صدا در شهر قدم می‌زند. سیدنی شلدون در اولین تجربه‌ی رمان‌نویسی خود، کتاب صوتی چهره‌ی عریان شاهکار می‌آفریند؛ طوری که داستان همان سال نامزدی جایزه‌ی ادگار آلن پو را از آن خود می‌کند. «جاد استیونس» روزهای پراضطرابی را در مطب روانکاوی خود می‌گذراند. هر لحظه ممکن است افرادی با چهره‌های پنهان وارد اتاق شوند و قصد جان او را بکنند. نه! دکتر استیونس دیوانه نشده. قتل‌های پیاپی در اطراف محل کارش نشان می‌دهند که احتمالاً سوژه‌ی بعدی جنایت، خود او خواهد بود. البته دکتر باید هرچه سریع‌تر این موضوع را به پلیس نیز ثابت می‌کرد.

درباره‌ی کتاب صوتی چهره‌ی عریان

چه کسی می‌تواند قصد کشتن یک دکتر را داشته باشد؟ آن هم پزشکی به توانمندی و دلسوزی «جاد استیونس». با این حال روان‌کاو ماهر و شخصیت اصلی کتاب صوتی چهره‌ی عریان (The Naked Face) مدتی است که سوژه‌ی یک تبهکاری آشکار قرار گرفته. البته باید گفت فعلاً این موضوع برای شخص او آشکار است و دیگران و مخصوصاً بازرسان پلیس خود دکتر را مظنون اصلی اتفاقات وحشتناک پیرامونش می‌دانند. این اولین داستان بلندی است که به دست سیدنی شلدون (Sidney Sheldon) نوشته شده، با این حال روایت پرتنش و هیجان‌انگیز آن چنان پخته و زیرکانه است که در همان سال توجه ویژه‌ی انجمن نویسندگان جنایی آمریکا را به خود جلب کرد.

مطب دکتر استیونس، کلینیکی معمولی نیست. اغلب بیماران او با مشکلات عمده و عمیق روانی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. «هریسون بورک» از مرض پارانویا رنج می‌برد. او تصور می‌کند همیشه و هر لحظه افرادی در حال توطئه علیه او هستند و برای نابودی‌اش نقشه‌های پنهانی طراحی می‌کنند. این بیماری تا جایی پیش رفته که خود نیز خلق و خویی عصبی بگیرد و برای حمله علیه دشمنان فرضی‌اش آماده باشد. در ساعات دیگر «تری واشبرن» به ملاقات دکتر می‌آید. او یک بازیگر بازنشسته و فراموش‌شده ‌است که جز داشتن روابط متعدد فکر و خیالی در سر ندارد. «آن بلیک» دیگر مراجع تازه‌ی جاد بود. زنی زیبا با چهره‌ای گشوده که شاید به درستی نمی‌دانست مشکلاتش از کجا ریشه می‌گیرند.

چهره‌ی عریان: روانپزشک بی‌گناه یا قاتلی فریبکار؟

حوادث رمان صوتی چهره‌ی عریان، قدم به قدم ضرب‌آهنگ مهیج‌تری می‌گیرد، درست مانند قاتل که در نزدیک شدن به طعمه‌ی خود محتاط است و آهسته و پیوسته عمل می‌کند. چرا جاد اولین سوژه‌ی اصلی قاتل یا قاتلین نبود؟ چرا آن‌ها ابتدا جان بیمار بی‌گناه و منشی بیچاره‌اش را گرفته بودند؟ اصلاً نکند خود او همان قاتل خاموشی است که در هیبت روانپزشک ظاهر شده و اطرافیان را به کام مرگ می‌کشاند؟ این تنها گوشه‌ای از سوالات و ابهاماتی بود که بین «اَندرو مک‌گریوى»، افسر پلیس و کارآگاه «فرانک آنجلى» طرح می‌شد؛ در حالی که اَندرو، کینه‌ای قدیمی از مظنون پرونده‌ی خود نیز به دل دارد.

وقایع بعدی این داستان معمایی‌جنایی به نفع دکتر جاد پیش نمی‌رود. یافته‌های ضد و نقیض و رد خون‌های گمراه‌کننده، باز کردن گره ماجرا را برای همه دشوار کرده است، حتی برای کارآگاه شخصی دکتر یعنی «نورمن مودی». قربانیان پرونده به سرعت بیشتر می‌شوند و این در حالی است که جاد هر روز با ترس و لرز بیشتری به مطب خود پا می‌گذارد. نکند او نیز درست مانند بیمار خود دچار پارانویا و بدبینی مفرط شده و پرونده‌های قتل به او ارتباطی پیدا نداشته باشد؟ اصلاً شاید قاتل یکی از خود بیماران اوست!

سوالات هر آن بیشتر می‌شوند و پرونده گره تازه‌ای می‌خورد، با این حال، نورمن مودی، اَندرو مک‌گریوى و فرانک آنجلى تمام سعی خود را برای حل این معمای در‌هم‌پیچیده به کار می‌گیرند. پیشنهاد می‌کنیم شما نیز با داستان صوتی چهره‌ی عریان نوشته‌ی سیدنی شلدون همراه باشید و در کنار روایت پرالتهاب و افت‌وخیزهای جذاب آن هیجان واقعی را تجربه کنید.

این کتاب با تلاش نشر صوتی ماه آوا و با گویندگی محسن بهرامی به دست شما رسیده، همچنین انتشارات لیوسا در تهیه اثر همکاری داشته است. این رمان صوتی جنایی بارها به تجدید چاپ رسیده و توسط ناشرین و مترجمین مختلف منتشر شده، نسخه‌ی پیش روی شما یکی از بهترین ترجمه‌های اثر است که به دستان توانمند شاهرخ فرزاد به ثمر رسیده است.

اقتباس سینمایی از کتاب چهره‌ی عریان

• حدود پانزده سال پس از تاریخ انتشار اولین رمان سیدنی شلدون، یک اقتباس سینمایی مهیج از داستان آن به کارگردانی برایان فوربز به پرده‌ی سینما رفت. فیلم چهره‌ی عریان همچنین توانست جایزه‌ی بهترین فیلم از جشنواره‌ی Mystfest را از آن خود کند.

کتاب صوتی چهره‌ی عریان برای شما مناسب است اگر

• به ژانر رمان‌های هیجانی و داستان‌های معمایی و پلیسی علاقه دارید.
• دوست دارید طعم ماجراجویی و دلهره را در دل یک داستان آمریکایی تجربه کنید.

در بخشی از کتاب صوتی چهره‌ی عریان می‌شنویم

کارول لحظه‌اى به او نگاه کرد و مشتاقانه گفت: «اصلاً تصورش را هم نکرده بودم. به‌نظر جالب مى‌آید.»

ولى دل تو دلش نبود که از آنجا برود و صد دلارش را به رخ پسرها و دخترهاى دراگ استور فیشمن در هارلم بکشد که پاتوق قبلى‌اش بود.مى‌توانست مدت یک هفته با این پول عشق و حال کند.

وقتى به دراگ استور فیشمن پا گذاشت، انگار هیچ‌وقت آنجا را ترک نکرده بود. همان چهره‌هاى گرفته و مأیوس و همان حرف‌هاى پر از ناامیدى و یأس را شنید. او به خانه‌اش برگشته بود، ولى دائم در فکر آپارتمان دکتر بود. تنها اثاثیه‌ى آنجا نبود که این تفاوت عمده را موجب مى‌شد، بلکه تمیزى و سکوت آنجا بود که او را به فکر فرو مى‌برد. آنجا مثل جزیره‌اى کوچک در نقطه‌ى دیگرى از جهان بود که دکتر به او گذرنامه‌ى ورود به آنجا را پیشکش کرده بود. دیگر چه چیزى براى از دست دادن داشت؟ مى‌توانست محض خنده هم که شده، سعى خود را بکند و به دکتر نشان بدهد که در اشتباه است و او هیچ‌وقت هیچ چیز نمى‌شود.

ولى در کمال تعجب خودش، در یک مدرسه‌ى شبانه ثبت‌نام کرد. او براى همیشه اتاق قدیمى‌اش را که از یک دستشویى زنگ‌زده و توالتى شکسته و نیز کرکره‌اى رنگ‌ورو رفته و یک تخت‌خواب سفرى قلمبه سلمبه تشکیل شده بود، ترک کرد. روى همین تخت سفرى بود که او به تباهى و گناه کشیده شده بود. قبل از این آشنایى و تغییر و تحولات در ذهنش تصور مى‌کرد که دوشیزه‌اى زیبا و ثروتمند در پاریس، لندن یا رم است و مردى که در کنارش بود، درحقیقت شاهزاده‌اى خوش‌قیافه و پولدار است که مى‌خواهد با او ازدواج کند. ولى وقتى این مردهاى بوالهوس او را ترک مى‌کردند، رؤیاهاى او هم نقش بر آب مى‌شد... تا دفعه‌ى بعد.

او آن اتاق با شاهزاده‌هاى خیالى‌اش را بدون یک نگاه به عقب ترک کرد و دوباره در خانه‌ى والدینش ساکن شد. دکتر استیونس تا زمانى‌که کارول مشغول تحصیل بود، به او مقررى مى‌داد. او دبیرستان را با نمرات بالا به اتمام رساند. روزى که دیپلم مى‌گرفت، دکتر استیونس آنجا بود و چشمان خاکسترى رنگش از غرور برق مى‌زد. کارول براى خودش کسى شده بود، و کسى وجود داشت که واقعا او را باور مى‌کرد.

فهرست مطالب کتاب صوتی